به سلامتی گالری عکس وبسایت شهر تودشکم درست شد هرچی در موردش نظر خواستم که کسی چیزی نگفت خب سکوت علامت رضاست دیگه لابد خوبه دیگه نه!
یه سری بزنید منت سر ما گزاشتید .
نظر یادتون نره
آهان مطالب قبلی رو توی آرشیو مطالب ببینید.
به سلامتی گالری عکس وبسایت شهر تودشکم درست شد هرچی در موردش نظر خواستم که کسی چیزی نگفت خب سکوت علامت رضاست دیگه لابد خوبه دیگه نه!
یه سری بزنید منت سر ما گزاشتید .
نظر یادتون نره
آهان مطالب قبلی رو توی آرشیو مطالب ببینید.
امروز یهو یه فکری به ذهنم خورد دوست دارم هر کی این مطلبو میخونه اگه نظری داره حتما بگه
میخوام یه گالری عکس واسه وبسایت تودشک درست کنم (به! به! به! به! خیلی ممنون!)
پس خواهش میکنم هر کسی میتونه بهم کمک کنه تا عکسای قشنگ شهر تودشک رو توی وبسایت برای بازدید همه قرار بدیم.
بازم میگم این وبسایت ماله همه تودشکیاست پس کمک کنید نظر بدید و بازدید کنید!
موفق باشید .
این عکسا گذاشتم که بگم خسته نباشید پرسنل شهرداری. کشتی منا تو شهرداری تودشک. واقعاٌ با این کارتون شهرا زیبا کردین.ممنونم از همه شما.از پست قبلی هم عذز خواهی میکنم.
یه عذر خواهی کوچیک و یه تشکر و یه دسته گل همشون تقدیم به پرسنل ساعی و واقعاْ زحمت کش شهرداری شهر قشنگ تودشک.
حالا اینا واسه چی ؟ خب دلیلشو نمی بینی که میپرسی؟ خب واقعا زحمت میکشن دیگه فقط فقط حیفش که یه خورده همکاری نمی کنن خب اگه گفته بودن این لامپ و این فلکه فلسفش چیه که من اینطوری نمی نوشتم که ( بابا همین پست پایینی رو میگم دیگه !)
حالا میگم که بدونین خودمم بدونم این لامپ ماله اینه که ورودی دهستان تودشک تو شبها روشن بشه و واقعا وجود ضروریه . الان که فکر میکنم میبینم باید از شهرداری تشکر هم کرد.
خب هر کاری برای پیشرفت این خاک ارزشمنده و باید قدر دانی بشه .
بازم از اینکه این پست شاید یه خورده مزاح آمیز باشه عذر خواهی میکنم ولی زهی خیال باطل که حذفش کنم چون واقعا باید در موردش صحبت میشد.
خب بابا تودشکیا میاین سر میزنین زحمت میکشین یه نظرم بدین بی زحمت ! بگین این کارت اشتباه بوده نکن این حرفا درست نیست نزن!
این گلم واسه اینکه هم عیدو تبریک گفته باشم هم تقدیم به دوستان عزیزم توی شهرداری شهر با فرهنگ تودشک
پاینده و پیروز باشید.
اومدم بگم که تودشکمون در حال پیشرفته ام
امیدوار باشیم
اگه گفتین از کجا فهمیدم : از ساخته شدن بزرگترین و اولین فلکه در شهر تودشک با طراحی مهندسان خبره که از روی عکس کاملاً مشخصه!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اینم یه تصویر هوایی از شهر تودشک از سایت ویکی پدیا با کمک گوگل ارث البته آدرس این تصویر هوایی تو وبسایت گوگل و ویکی پدیا هم اینه تصویر هوایی تودشک>>
موفق باشید. نظر یادتون نره
یه سریم به آرشیو مطالب بزنید.
هوشنگ گلشیری در سال ۱۳۱۶ در اصفهان به دنیا آمد.در سال ۱۳۲۱ همراه با خانواده به آبادن رفت . اقامت در آبادان از ۱۳۲۱ تا ۱۳۳۴ باید شکل دهنده حیات فکری و احساسی من باشد . پدرم کارگر بنا ُ سازنده مناره های شرکت نفت بود . و ما مدام از خانه به خانه دیگر می رفتیم . و همه اش هم بازی و بازی می کردیم . فقر هم بود . اما آشکار نبود . چون همه مثل هم بودیم و عالم بی خبری بود.
از ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۲ در اصفهان زیسته ام . تا ۳۷ آموختن و خواندن بود و آشنایی از درون با سنت های ریشه دار آن هم آدمی که الخی بار آمده بود در خانه ای شلوغ . ما شش بچه بودیم و یکی هم بعد آمد و مسکنمان اتاقی کوچک بود و صندوقخانه ای . خانه هم چند اتاق داشت با کلی آدم . تابستان ها هم کار می کردیم . در بازار من و برادر بزرگتر و بعد از دیپلم گرفتن هم من باز مدتی در کارخانه ای مدتی هم در بازار در دکان رنگرزی و خرازی و بالا خره در دکان قنادی کار کردم. مدتی هم در تهران و در خاکبرداری زمنی که قرار بود برق آلستوم فعلی شود . بلاخره از دفتر اسناد رسمی کشور سر در آوردم.پس از گرفتن دیپلم.
گلشیری اولین داستانش را در همین زمان نوشت . همه جا درباره من نوشته اند که با شعر شروع کرده است . قضاوت ها بر اساس آثار چاپ شده است . حقیقت این است که حداقل دو کار چاپ نشده و بسیار خام هنوز هم دارم که باید مال سال ۳۷ باشد . یعنی وقتی که در دفتر اسناد دسمی کار می کردم.
پس از گرفتن دیپلم معلم شد . در دهی دور افتاده در سر راه اصفهان به یزد . یک سالی درتودشک و بعد مرکز آن ناحیه کوهپایه گذراندم که برای من بسیار راهگشا بود . با آدمی آشنا شدم که جدیدترین رمان های چاپ شده را می خواند و به من هم میداد:
مصطفی پور که از سویی با بهرام صادقی آشنا بود و از سوی دیگر خود هم می نوشت . این آدم همان وقتها هم معتاد بود و حرام شد . اما همین آشنایی سبب شد تا من مستقیما به پیشروترین روشنفکران زمانه وصل شوم . آن هم راه مطالعه .
و ادامه مطلب رو در لینک مطلب بخونید.
جالبه نه هوشنگ گلشیری هم توی تودشک زندگی کرده !
سلام
گفته بودم تودشک رو با انار میشناسن؟! نگفته بودم؟ خب حالا بعدن میگم!
فعلن بفرماانار!
سال نو رو به همه دوستان و همشهریان تبریک عرض میکنم سالی پر از برکت رو برای همه شما آرزو دارم.