رمضان

شناخت ماه خدا

 

نخستین کارى که باید در ارتباط با “ماه مبارک” انجام گیرد، بدست آوردن نگاه صحیح نسبت به آن مى باشد، نگاهى برگرفته از آنچه که کتاب خدا و پیشوایان راستین الهى به انسان ارایه کرده اند. بدین ترتیب انسان مومن، در آغاز و پیش از انجام هرگونه رفتار و برخورد با این ماه، در تب و تاب به دست آوردن آگاهى از “چیستى ماه رمضان” و کسب معرفت لازم درباره مقام، موقعیت و جایگاه آن است.

 

آن گونه که امام زین العابدین (ع) این آگاهى و معرفت را ملتمسانه از پروردگارش طلب مى کند:

“اللهم صل على محمد وآل محمد والهمنا معرفه فضله واجلال حرمته...”6خدایا بر محمد و آل او درود فرست و شناخت فضیلت ماه رمضان و بزرگداشت حرمتش را به ما الهام فرما.

شناخت ماه رمضان تعیین کننده نحوه برخورد با آن پى بردن به ماهیت و موقعیت ماه مبارک رمضان و آگاهى از چیستى آن، ضمن آنکه خود نعمتى بزرگ و موهبتى سترگ است، راه گشاى کیفیت برخورد و چگونگى رفتار با آن نیز مى باشد. در پرتو شناسایى موقعیت و شناخت جایگاه ماه خدا است که انسان مومن هنگام حلول و تشریف فرمایى آن، مى تواند استقبال شایسته از آن به عمل آورد. در حقیقت با این شناسایى و شناخت، راه چگونگى برخورد با این ماه و نوع رفتار با آن هموار مى گردد.

در این باره این گزارش “انس بن مالک” شنیدنى است: “لما حضر شهر رمضان قال النبى (ص): سبحان الله، ماذا تستقبلون وماذا یستقبلکم قالها ثلاث مرات.”7 هنگامى که ماه رمضان فرا مى رسید پیامبر (ص) مى فرمود: منزه است خد، بنگرید که به استقبال چه مى روید و چه به شما روى مىآورد و این جمله را سه بار تکرار فرمود.

در سایه ى این شناخت و شناسایى است که نقش بى بدیل، تاثیر شگرف و آثار و فواید ارجمند آن، هویدا مى گردد و تلاش و تقلا ى انسان مومن براى شرف یابى به محضر آن، رعایت وظایف و آداب، بهره مندى از برکات و کوشش براى نگهدارى و از دست نرفتن لحظات و ساعت آن را برمى انگیزد. چنانچه در روایت “ابى مسعود انصارى” از پیامبر اکرم (ص) مى خوانیم: “لو یعلم العبد ما فى رمضان لود ان یکون رمضان السنه”8 اگر بنده، از آنچه که در ماه رمضان قرار داده شده آگاهى داشت، با تمام وجود دوست مى داشت که همه ى سال، ماه رمضان باشد.

 

شناخت و درک ماه رمضان موجب شکر پروردگار

 

برخوردارى از درک درست از ماه مبارک رمضان، زمینه و موجبات به دست آوردن مواهب و برکات الهى و هدایا و عطایاى ربانى در این ماه را فراهم مى نماید.

نعمتى بسیار بزرگ و موهبتى بسیار عظیم است که بى تردید هر کس با بهره مندى از آن نیکبختى خود را رقم زده، قله سعادت و ظفرمندى را فتح کرده و مدال پر افتخار رستگارى را نصیب خود مى کند. نعمتى که از شدت گرانقدرى و ارجمندى نمى توان براى آن قیمت و بهایى تعیین کرد. از این رو سزاوار است، کسى که از این نعمت بزرگ بهره مند گردید خداوند را شکر فراوان و سپاس بسیار گوید؛ “لو علمتم ما لکم فى شهر رمضان لزدتم الله تعالى ذکره شکرا”9 اگر آنچه را که در ماه رمضان براى شما قرار داد شده مى دانستید فراوان شکر خدا مى گذاشتید.

هدف اساسى و نتیجهنهایى و دستاورد اصلى “روزه” که برجسته‌ترین وظایف مسلمان در ماه مبارک رمضان است،تقوا مى باشد

گفت پیغمبر که نفحت هاى حق اندر این ایام مىآرد سبق گوش و هش دارید این اوقات رادر ربایید این چنین نفحات را پیامبر فرمود، بوهاى خوش الهى، عنایت و رحمت ها و دم مبارک خداوندى در این ایام بیشتر است و پى درپى مىآید. یعنى در تمام اوقات و در همه ساعات نفحات الهى درمى رسد و بر دیگر نفحات سبقت مى گیرد. اى کسانى که نفحات الهى را طالب هستید این اوقات را که نفحه حق به شما مى رسد با گوش هوش، غنیمت شمرید و این ساعات لطیف و شریف را دریابید.

 

شناسایى و شناساندن ماه رمضان

به مدد و توفیق الهى این نوشتار بر آن است که به منظور ارایه نگاه صحیح درباره “چیستى ماه رمضان”، به بررسى و بیان ویژگیه، اوصاف و اسامى آن در آیات، روایات و ادعیه بپردازد. هرچند با توجه به فراوانى این اوصاف وویژگى ها همه آن ها در این مقاله نمى گنجد و ناگزیر به بیان چند ویژگى اکتفا مى شود.

 

ماه مبارک

یکى از اوصاف ماه رمضان که در برخى از روایات و ادعیه بدان تصریح شده است، صفت “مبارک” است، اینک تعدادى از آنها را با هم مرور مى کنیم:

قال رسول الله (ص): “قد جائکم شهر رمضان، شهر مبارک، شهر فرض الله علیکم صیامه...”10 رسول خدا (ص) فرمود: ماه رمضان به سوى شما آمد، ماه مبارک، ماهى که خداوند روزه اش را بر شما واجب کرده است...

عن الامام على (ع) قال: ان رسول الله (ص) خطبنا ذات یوم فقال: “ایها الناس انه قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکه والرحمه والمغفره...”11 از امام على (ع) روایت شده که فرمود: روزى رسول خدا (ص) چنین فرمود: مردم، ماه خدا همراه با برکت و رحمت و مغفرت به شما روى آورده است...”

عن سلمان الفارسى قال: خطبنا رسول الله (ص) فى آخر یوم شعبان فقال: “قد اظلکم شهر رمضان شهر مبارک، شهر فیه لیله القدر خیر من الف شهر...”12 در گزارشى از سلمان فارسى آمده است: رسول خدا (ص) در آخرین روز ماه شعبان براى ما سخنرانى کرد و چنین فرمود:

ماه رمضان، ماهى مبارک، ماهى که در آن ماه، شب قدر که از هزار شب برتر است، سایه خود را بر شما گسترده است...

عن رسول الله (ص) انه کان یدعو اول لیله من شهر رمضان: “الحمد الله الذى اکرمنا به ایها الشهر المبارک...”13 از رسول خدا (ص) روایت شده که آن حضرت همیشه در شب اول ماه رمضان این گونه دعا مى خواند: حمد و سپاس خدایى را که ما را به تو اى ماه مبارک کرامت بخشید...

عن الصادق (ع) انه کان یقول فى آخر لیله من شعبان واول لیله من شهر رمضان: “اللهم ان هذا الشهر المبارک الذى انزلت فیه القرآن وجعلته هدى للناس وبینات من الهدى والفرقان قد حضر...”14 از امام صادق (ع) روایت شده که آن حضرت در آخرین شب ماه شعبان و در نخستین شب ماه رمضان این دعا را مى خواند: بارالها! این ماه مبارک را که در آن قرآن، براى راهنمایى مردم، نشانه هدایت و جداکننده حق و باطل فرو فرستاده شد، فرا رسید...

فراوانى اطلاق عنوان “مبارک” بر ماه رمضان در متون دینى موجب شده است که این عنوان جزو مشهورترین اوصاف و عناوین این ماه شناخته گردد.

 

معنى برکت و مبارک

علماى لغت واژه “برکت” را به فزونى و رشد15 همراه با ثبات و دوام معنى کرده اند.

در کتاب لسان العرب به نقل از ابن عباس آمده است: “معنى برکت فراوانى در هرچیز خیر است”.16 راغب اصفهانى نیز آن را به معناى ثبوت و استقرار خیر الهى در چیزى مى داند، چنانچه برکه “چیزى شبیه حوض” به جایى که آب در آن مجتمع و مستقر مى گردد، گفته مى شود.17

اما مبارک، به آنچه که در آن خیر فراوان وجود دارد و از او بروز و صدور مى یابد اطلاق مى گردد. زجاج مى گوید: “مبارک آن چیزى است که از آن خیر فراوان برآید”18 راغب نیز مى نویسد:” به آنچه که خیر و فایده الهى در آن ثبوت و استقرار داشته باشد مبارک گفته مى شود”.19

 

کاربرد واژه برکت و مبارک در قرآن

بنابراین، آنچه که در آن خیر فراوان و نفع و فایده بسیار، ثبات و قرار داشته و از آن صادر گردد، مبارک نامیده مى شود. بدین ترتیب عنوان “با برکت” و “مبارک” در آیات قرآن کریم ودر این موارد بکار رفته است:

1) ذات اقدس الهى که خیر محض و برکت ناب است؛ “تباره الله رب العالمین” (اعراف54/)، “فتباره الله احسن الخالقین” (مومنون/ 14)، “تباره الذى نزل الفرقان على عبده...!” (فرقان/ 1).

2) قرآن کریم؛ “وهذا کتاب انزلناه مبارک” (انعام/ 92)، “وهذا کتاب انزلنا مبارک فاتبعوه...”

(انعام/ 155)، “کتاب انزلناه الیه مبارک لیدبروا آیاته...” (ص / 29)

شناخت ماه رمضانتعیین کننده نحوه برخورد با آن پى بردن به ماهیت و موقعیت ماه مبارک رمضان و آگاهىاز چیستى آن، ضمن آنکه خود نعمتى بزرگ و موهبتى سترگ است، راه گشاى کیفیت برخورد وچگونگى رفتار با آن نیز مى باشد

3) خانه خدا (کعبه)؛ “ان اول بیت وضع للناس للذى ببکه مبارکا وهدى للعالمین”.20

4) مسجد الاقصى؛ “.. الى المسجد الاقصى الذى بارکنا حوله...”21

5) شب قدر؛ “انا انزلناه فى لیله مبارکه...”22

6) پیامبران الهى؛ “وجعلنى مبارکا اینما کنت...”23، “وبارکنا علیه وعلى اسحاق...”24

7) باران؛ “ونزلنا من السما ما مبارکا...”25

 

راز مبارکى ماه رمضان

بى تردید مبارکى و نامبارکى و سودمندى و زیان بارى هرچیزى که به انسان منتسب مى شود، با حیات آدمى و ابعاد وجودى او رابطه اى تنگاتنگ و گسست ناپذیر داشته و با مصالح و مفاسد حیات و جنبه هاى مختلف وجود او ارتباط کامل دارد. به همین علت، براى پى بردن به “مبارکى” ماه رمضان و برکت زایى آن براى انسان، توجه و تامل در نکات زیر ضرورى است:

1ـ حقیقت حیات و گوهر وجود انسان روشن است که آدمى علاوه بر جنبه هاى مادى و زندگى حیوانى از جنبه هاى معنوى و زندگى انسانى نیز برخوردار است این جنبه معنوى و انسانى در پرتو اعطاى وجودى برتر به او بخشیده شده است.

“..ثم انشاناه خلقا آخر فتباره الله احسن الخالقین”26 “فاذا سویته ونفخت فیه من روحى فقعوا له ساجدین”27 این وجود برتر و حقیقت فراتر که اساس هستى و گوهر حیات انسان را تشکیل مى دهد همان روح آدمى و جان انسانى است که دیگر موجودات از آن بهره اى ندارند؛ غیر این جانى که در گاو و خر استآدمى را عقل و جانى دیگر است در صورت نبود این گوهر ارجمند، آدمى ازحیات انسانى تهى شده و در ردیف دیگر حیوانات قرار خواهد گرفت.

2ـ نیازمندیها و موجبات حیات انسانى همان گونه که براى حیات حیوانى و جنبه مادى انسان نیازمندى‌ها و خواسته‌هایى متناسب با آن وجود دارد و در صورت تامین نشدن و پاسخ ندادن به آنها حفظ و بقاى آن ناممکن است، براى حیات انسانى و معنوى نیز نیازها و تمایلاتى وجود دارد که حفظ و بقاى آن تنها در پرتو تامین و برآورده کردن آنها امکان پذیر خواهد بود.

پیداست که نیازمندىها و خواسته هاى این دو جنبه ى وجود و دو بعد حیات انسانى متناسب با تفاوت و اختلاف آنها متفاوت و مختلف خواهد بود؛ تغذیه، رشد، بالندگى و نشاط بعد حیوانى و جنبه مادى انسان، به امور مادى و تامین خواسته هاى حیوانى وابسته است و از امور مورد نیاز بعد انسانى بیگانه و بى خبر مى باشد؛ او نداند جز که اصطبل و علف از سعادت غافل است و از شرف اما براى تغذیه، فربهى، شادابى و پرورش بعد انسانى و جنبه معنوى و روحى انسان موجبات و نیازمندىهاى دیگرى وجود دارد و این گونه نیست که با به دست آوردن عوامل و زمینه هاى شادابى، فربهى و آسایش تنى، زمینه تنومندى، رشد، نشاط و آرامش جان نیز فراهم گردد.

3ـ هدف و نقش ماه رمضان بنابراین، براى پرورش و رشد و بالندگى جان و تامین خواسته هاى آن باید به سراغ امورى غیر از عوامل تامین کننده نیازهاى تن شتافت. هدف اساسى و نتیجه نهایى و دستاورد اصلى “روزه” که برجسته ترین، وظایف مسلمان در ماه مبارک رمضان است، تقوا مى باشد.

“یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب على الذین من قبلکم لعلکم تتقون”28 اى کسانى که ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته شده؛ آن گونه که بر آنها که پیش از شما بودند نوشته شد، تا پرهیزکار باشید.

تقوا که همان نگهدارى، کنترل و مهار تمایلات حیوانى و خواسته هاى نفسانى است، یک امر واقعى و عینى مى باشد که در سایه ى روزه و روزه دارى در وجود انسان محقق مى گردد. ماه رمضان با همه آنچه که به همراه دارد (و برجسته ترین آن روزه است)، در صدد کنترل انسان و مهار تمایلات تنى و ایجاد و تقویت روحیه ى مقاومت در برابر جاذبه هاى نفسانى است تا بتواند بعد حقیقى و گوهر اصلى وجود انسان را سرزنده، بالنده، با نشاط و فربه نماید؛ تا تو تن را چرب و شیرین مى دهى گوهر جان را نیابى فربهى 4ـ ارتباط ماه رمضان با حیات حقیقى انسان انسان براى تامین حیات معنوى خود و تقویت، پرورش و فربهى روح خویش به این ماه الهى نیازمند است. گرچه این فریضه الهى مانند دیگر فرایض و تکالیف اسلامى تنها با یک بعد وجود انسان سروکار ندارد و فواید و آثار آن به حیات روحى انسان محدود نمى گردد و ضمن تامین نیازهاى روحى و درپى داشتن آثار و نتایج معنوى، بهره ها و برکات مادى و دنیایى را هم براى انسان و جامعه به همراه دارد،29 ولى هدف اصلى ونقش اساسى و تاثیر عمده ماه رمضان به حیات معنوى و روان انسانى مربوط مى شود و آدمى براى بالندگى، رشد و چالاکى به امساک، منع و محدودیتى که ماه رمضان براى بعد حیوانى انسان ایجاد مى کند نیازمند است، این امساک، هرگز به معناى محرومیت و از دست دادن توانایى ها و گرفتار ضعف و ناتوانى شدن نیست.

امام باقر (ع): خداوند داراى ملائکه‌اى است که وظیفه آنان استغفار نمودن براى روزه داران در هر روز از ماه رمضان تا پایان این ماه است و در هر شب هنگام افطار به روزه داران بشارت مى دهند: اى بندگان خداوند اندکى گرسنگى را چشیدید و بزودى سیر مى‌گردید. شما و آنچه که در شماست مبارک گردید

“روزه” براى پیشگیرى از محرومیت انسان و ایجاد قدرت کنترل در برابر شهوات نفس و تمایلات تن و برخوردار ساختن جان انسان از گوهرها و کمالات انسانى بسیار لازم و ضرورى است. چه بسیار افرادى که با رها نمودن نفس و تن دادن به شهوات آنى و هوس هاى زودگذر، در حسرت ازدست دادن گوهر انسانیت نشسته و گرفتار اندوهى همیشگى شده اند؛ “کم من شهوه ساعه اورثت حزنا طویلا”30 امام على (ع) فرمود: و چه بسا شهوت یک لحظه که مایه اندوه طولانى گردد.

 

ماه رمضان یکپارچه خیر و برکت

با به خاطر سپردن نکات چهارگانه ى پیش، اکنون مى توان چهره مبارک و سیماى پر خیر و برکت ماه رمضان را مشاهده نمود و به برکت آفرینى آن براى انسان پى برد.

البته این چهره زیبا و سیماى نورانى آنگاه قابل مشاهده است که پرده از دیدگان آدمى برداشته شود و غبار تن، حجاب رخسار زیباى جان نگردد و خواهش هاى نفسانى، مانع رویت ارتباط میان نیازهاى جان آدمى با حقیقت و ماهیت روح پرور ماه رمضان نباشد و نگاه صحیح نسبت به این ماه و رابطه آن با جان انسانى و نیازهاى او بدست آید. در این صورت لحظه لحظه این ماه و همه آنچه که به همراه دارد، موجب خیر، برکت و مبارکى براى انسانى است که آن را درک کرده و در آستانش بستر افکنده است. چقدر شنیدنى است این گزارش محمد بن مسلم از امام باقر (ع): “ان الله تعالى ملائکه موکلین بالصائمین یستغفرون لهم فى کل یوم من شهر رمضان الى آخره وینادون الصائمین کل لیله عند افطارهم: ابشروا عباد الله فقد جعتم قلیلا وستشبعون کثیرا بورکتم و بوره فیکم...”31 خداوند داراى ملائکه‌اى است که وظیفه آنان استغفار نمودن براى روزه داران در هر روز از ماه رمضان تا پایان این ماه است و در هر شب هنگام افطار به روزه داران بشارت مى دهند: اى بندگان خداوند اندکى گرسنگى را چشیدید و بزودى سیر مى گردید. شما و آنچه که در شماست مبارک گردید.

 

اى خجسته درد و بیمارى و تب

اى مبارک درد و بیدارى شب

رنج گنج آمد که رحمت ها دروست

مغز تازه شد چو بخراشید پوست

 

آرى، اگر روح انسان را بشناسیم و نیازهاى حقیقى او را بدانیم و رابطه بنده با خدا و راز نیازمندى بشر به ارتباط با عالم ملکوت را به درستى بیابیم نه تنها ماه رمضان راموجب محرومیت و محدودیت نمى دانیم، بلکه آن را موجب توسعه و پیشرفت وجودى و صعود و تکامل انسانى خواهیم دانست.. در این صورت، براى تکامل و تعالى انسان و رسیدن به کوى حق، روزه و ماه رمضان (و امورى که موجب بالندگى و نشاط و قوت جان مى گردد) را لازم و ضرورى خواهیم شمرد؛ چنان که در این روایت نبوى آمده است:

“من عرف الله و عظمه، منع فاه من الکلام و بطنه من الطعام و عنى نفسه بالصیام و القیام...”32 کسى که خدا را به درستى شناخته و به عظمت او پى برده باشد، دهان خود را از سخن و شکمش را از غذا بازداشته و رنج روزه و عبادت (نماز و شب زنده دارى) را بر خود هموار مى کند.

 

چون که در معده شود پاکت پلید

قفل نه بر حلق و پنهان کن کلید

 

یعنى ویژگى معده این است که پاکى ها را به پلیدى تبدیل مى کند پس بر حلق خود قفلى بزن و کلیدش را پنهان کن و دائم مراقب شکم خود باش]. با این نگاه و معرفت، انسان مومن هرگز به از دست دادن ماه رمضان راضى نمى شود و در صورت از دست رفتن آن سخت نگران و بسیار آزرده خاطر و ملول مى گردد. آن گونه که در زمزمه هاى عارفانه آن روح آگاه و شیدا در واپسین ساعات ماه مبارک مى خوانیم:

 

“فنحن مودعوه وداع من عز فراقه علینا وغمنا و اوحشنا انصرافه عنا...”33 ما با این ماه خدا حافظى مى کنیم، خدا حافظى کسى که جدایى اش براى ما سخت است و این جدایى ما را اندوهگین مى کند و با رفتنش تنها مى شویم.

 

---

 

1ـ آل عمران، 178.

2ـ متن خطبه مقام معظم رهبرى در نماز جمعه تهران در تاریخ 77/10/18 بیستم ماه مبارک رمضان.

3ـ در مقاله اى تحت عنوان “على (ع) و کارگزاران ناصالح” به این شخصیت پرداخته شده است.

4ـ اعراف، 33.

5ـ در این گفتار متن عربى عباراتى که معظم له از غیر معصوم نقل کرده اند حذف و به ترجمه اکتفا شده است.

6ـ صحیفه جامعه سجادیه دعاى / 155.

7ـ بحار، ج 93، ص 347.

8ـ بحار، ج 93، ص 346.

9ـ وسایل الشیعه، ج 6، ص 174.

10ـ تهذیب الاحکام، ج 4، ص 152.

11ـ وسایل الشیعه، ج 7، ص 227.

12ـ مستدرک الوسایل، ج 7، ص 429.

13ـ همان، ص 446.

14ـ الاقبال بالاعمال الحسنه (اقبال سید بن طاووس) باب 3 فصل 4.

15ـ لسان العرب، ج 1 و مفردات راغب واژه “برک” ومجمع البیان، ج 2، ص 477.

16ـ لسان العرب، ج 1.

17ـ مفردات راغب.

18- لسان العرب، ج 1.

19ـ مفردات راغب.

20ـ آل عمران، 96.

21ـ اسر، 1.

22ـ دخان، 3.

23ـ مریم، 31.

24ـ صافات، 113.

25ـ ق، 9.

26ـ مومنون، 14.

27ـ حجر، 29.

28ـ بقره، 183.

29ـ واین حقیقیت با مدد و توفیق الهى پس از بیان همه ى ویژگیها و اوصاف ماه مبارک کاملا آشکار خواهد شد.

30ـ کافى ج 2، ص 451.

31ـ وسائل الشیعه، ج 6، ص 176.

32ـ امالى صدوق، ص 249.

33ـ صحیفه جامعه سجادیه، دعا 142 و اقبال سید بن طاووس، باب 34.

 

منبع :پایگاه تخصصی مداحی واثق

دسته بندی :

نقدی دیگر... ( به قلم یک شهروند)

خدمت همه همشهری های عزیزمون سلام عرض می کنم.

این روزها شاهد تلاش مسولین واسه آسفالت معابر در سطح شهر هستیم. جا داره از دست اندرکاران این امر یه تشکری بکنیم که در حد توانشون سعی می کنن مشکلات اولیه شهر رو یواش یواش حل کنن. اما در این میان حرف و حدیث زیاده. اینکه اولیویت کاری با کدوم محل و کدوم خیابون و کدوم گذر باشه بحثی هستش که مورد چالش همه هست.

بنده به شخصه نمی خواستم راجع به این موضوع صحبتی کنم ولی یکی از شهروندان محترم یه نقدی رو که به زبون خودشون نوشته بودن به بنده دادن که به نقل از یه شهروند منتقد که امضای پایین برگه بود بنویسم. بنده هم انجام وظیفه می کنم و با ضمیمه کردن عکس هایی که می بینید عین مطلب این دوست بزرگوار رو منتقل می کنم. حالا قضاوتش به عهده ی خود دوستان!

 

محرمانه ... اما همه شهر می دانند....

قبلاً در همین سایت خوانده بودید...

اجرای پروژه ی نعلبکی (منظور دوستمون فلکه ورودی شهر هستش) در ورودی شهر تودشک خبر جنجالی بود که خدا را شکر انجام و به بهره برداری رسید؟!!

این روزها شاهد عملیات آسفال رینگ ترافیکی تودشک، نوبنیاد هستیم که بزودی این پروژه بار ترافیکی این شهر را ساما ن خواهد داد و این در حالی است که بسیاری از خانواده ها بر اثر خاکی بودن کوچه ها و معابرشان دائماً در حال گردگیری از اسباب و اثاثیه و نظافت منزلشان می باشد.

 

رینگ ترافیکی شهر!!؟

 

بدون شرح...

 

با حل بحران آب بدست توانای مسولین که در هاله ای از ابهام و بی مهری تمام غباری به ضخامت ؟ و با فشار ؟ اتمسفر چهره این شهر آخر خطی ( که دایه برگشتن به اصل خود را با نوشتن طوماری بمنظور پیوستن به شهرستان نائین را دارد) فرا گرفته است. اینک ذکاوت و هوشمندی یکی از شهروندان توانست اذهان اعضای شورا و شهرداری را متقاعد کند که اجرای عملیات آسفالت قسمتی از بلوار نوبنیاد دیگر غبار بر روی خودروی جی ال ایکسش نمی شیند. با اجرای عملیات آسفالت این محور مواصلاتی ساکنین کوچه های خاکی بر آن شدند دو جور دعا کنند:

·        هم دست به دعا بردارید تا باران ببارد و بحران آب حل شود.

·        هم دست به دعا بر دارید تا باران نبارد تا گل و لای حاصله وارد خانه شان نشود.

تصاویر گویای این نقد محرمانه است.

حالا شما قضاوت کنید.

 امضاء : شهروند منتقد

 

 

کوچه های خاکی اما...

یک بار دیگه خدمت دوستان عرض می کنم مطلب نوشته شده که به قلم "شهروند منتقد" که دوست نداشتن اسمشون فاش بشه نوشته شده،‌ عیناً منتقل شده و هیچ مطلبی کم و کسر نشده. البته عکس هایی که می بینید رو خود بنده اضافه کردم که اونم به توصیه ایشون بود.

بنده به شخصه مخالف آسفات رینگ ترافیکی که این شهروند عزیز عرض کردم نیستم کار خیلی خوبیه ولی حق رو به ایشون می دوم چون اولویت با مردم این کوچه هایی هستش که تابستون خاک می خورن و زمستون گل و لای. با این حال از طرف همه شهروندان عرض تشکر دارم از مسولین بابت پیگیری امور مردم و آسفالت معابر جدای از حرف و حدیث هایی که انکار ناپذیره و تو همه کارها وجود داره . مهم اینه که این حرف و نقل ها بررسی بشه و تصمیم منطقی گرفته بشه.

 به امید داشتن شهری زیبا و سرشار از نشاط واسه شهروندان.

 

فضای سبز مسجد و تغییر مدیریت دبیرستان

به نام خدا

سلام

امیدوارم حال عزیزان و همشهریان و همراهان خوبوبسایت تودشکخوب باشه و همیشه سلامت و شاد باشین

امشب بازم با یه مطلب دوبخشی خدمت رسیدم که البته یه بخشش مربوط میشه به مسئلهدبیرستانکه دوست عزیزمون "پست جدید" پاسخش رو خواسته بودن و در نظرات مطرح شده بود

سخن رو به درازا نمی برم باید خدمت عزیزان عرض بشه باتوجه به تحقیقی که بنده انجام دادم این مسئله یعنیتغییر مدیریت دبیرستان شهید رجایی تودشکتوسط تعدادی از همشهری ها مطرح شده و درخواست نامه ای مبنی بر تغییر مدیریت به امضاء جمعی از مردم تهیه شده ،‌البته قابل توجهه در این درخواست نامه که به شخصمدیریت محترم آموزش و پرورش بخش کوهپایهنوشته شده ،‌اشاره ای به دلیل درخواست نشده فقط تقاضای تغییر مدیریت دبیرستان مطرح شده ،‌موضوع دیگه اینکه تو نظرات فرموده بودند مدیریت جدید بر عهده آقای سعید حسینی گذاشته میشه که باید عرض کنم ، هنوز این مسئله فقط در قالب بک درخواست بوده و شاید هنوز در آموزش و پرورش منطقه مطرح هم نشده باشه و در ثانی شخص معرفی شده برای مدیریت جدید تا اونجایی که بنده اطلاع کسب کردم جناب آقای علی ترابی هستند.

بنده به شخصه معتقدم تغییر یک شخص به عنوان مدیر شاید خیلی تحول بخش و سامان دهنده به اوضاع موجود نباشه ، خیلی چیزها دست اندرکارو دخیل در موضوع این دبیرستان بی روح کنونی و پر افتخار دهه های قبله ،‌ به نظر میاد یک تیم مدیریتی کارامد نیازه برای اینکه ما اجازه ندیم فرزندانتودشکبرای ادامه تحصیل به صرف کمی کیفیت تحصیلی این دبیرستان رو به شهرهای مجاور و مرکز بخش بیارن. البته موضوع دیگه ای که بخش بزرگی از دلایل این رکود رو باعث میشه کم کاری بچه ها و خواص دوره موجود و بی توجهی خانواده هاست .

به امید رونق کانون علم آموزی با ارزش شهرمون و سربلندی علمی فرزندان این شهر فرهنگ دوست و دانشمند پرور

اما موضوع دیگه ای که خدمت دوستان خواستم عرض کنم و چند شب پیش نظرم رو جلب کرد و مایه تاسف داره،‌البته اگر به این چیزها اهمیت بدیم ،‌خشک شدن درخت بلند و زیبای درب جنوب شرقی مسجد جامع تودشکه که به احتمال زیاد بر اثر آسفالت کشی این محدوده به این شکل در اومده!

یه درخت خشک و بی برگ میونکویر داغ

توی ته مونده ی ذهنش نقش پررنگ یهباغ

شاخه ی سبزخیالش سر به آسمون کشید

برودوشش همه پر شد زاقاقی سپید

زیر سایه ی خیالی کم کمک چشماشو بست

دید دو تا کفتر چاهی رویشاخه هاشنشست 

اولی گفت اگه بارون باز بباره توکویر 

دیگه اما سر رسیده عمر ایندرخت پیر 

دومی گفت که قدیما یادمهکویرنبود 

جنگل و پرنده بود و گذر زلالرود 

گفتن و از جا پریدن با یه دنیا خاطره  

اون درخت اما هنوزم توکویرباوره

موفق باشید

التماس دعا

م.عموحیدری

مطالب مرتبط:

*دبیرستان فاطمی*

*پاسخ دبیرستان*

دسته بندی :

شهرک صنعتی تودشک 2

بسم الله النور

سلام

امیدوارم حال همه دوستان و همشهریای گل تودشکی خوب باشه و همیشه موفق و شاد و سربلند باشید

امروز با یه مطلب تامل بر انگیز راجع به مسائل شهرمون تودشک درخدمت عزیزان هستیم،‌خیلی دوست دارم عزیزان مارو با نظرات خودشون در مورد این موضوع همراهی کنن.

یادتونه تو همین رسانه قبلا یه پستی راجع بهشهرک صنعتی تودشکنوشته بودم ، نمی خوام حرف تکراری بزنم واسه همین خواهش میکنم عزیزانی که این پست رو میخونن حتما یه سری به پست قبلی بزنن و احوالات گفته شده رو مطالعه کنند .

>>شهرک صنعتی 1

شهرک صنعتی تودشکبا احوالات ذکر شده از سال 85 به تصویب هیات وزیران رسید و حدودا از یک سال پیش با حدود بودجه ابتدایی سال گذشته حدود 2 میلیارد تومن ساخت و آماده سازیش شروع شد .

امروز بعد از گذشت این مدت شاهد یکشهرک صنعتیبه نامتودشکهستیم . اما بعضی جاها در این فعالیت به نظرم جالب اومد . اونم اینکه بعید میدونم روی مسائله جانمایی این شهرک فکر نشده باشه ! به نظرتون یک نفر سرمایه دار در بخش خصوصی با در نظر گرفتن چه امکانی شهرک های صنعتیاصفهان – سجزی – کوهپایه و جزهرو رها میکنه و در این شهرک سرمایه گزاری انجام میده؟

 قرار بر این بود که زمین های این محل برای سرمایه گذاران بخش خصوصی به صورت رایگان در اختیار قرار داده بشه تا تسهیلی باشه برای انجام و ساخت یک بنگاه اشتغال ،‌ اما جالب توجهه که این زمینها امروز بعد از هزینه انجام شده با قیمت مصوب متری 8500 تومان واگذار میشه ، این در صورتیه که زمینهای شهرک صنعتی نائین در قلب ایران در کنار جاده ترابری مرکزی ایران با بهترین دسترسی به امکانات شهری با قیمت مصوب 5600 تومان واگذار میشه . این موضوع برای شهرک صنعتی کوهپایه هم وجود داره و تاجایی که بنده تحقیق کردم تسهیلات بسیار فوق العاده ای برای سرمایه گذار بخش خصوصی در این شهرک محیا شده جدای از امکانات شهریهآب ،‌ برق ،‌ گاز و تلفن .

امروز شهرک صنعتی ما تازه داره مرحله لوله گذاری آب رو طی میکنه اونم با مشکلات آبی که برای شهر وجود داره به نظر خیلی امکان جذابی نیست .

میخوام یه شرحی از کارخانه فرش آسیا با مدیریت آقایسعید حیدریخدمت دوستان عرض کنم ، شاید مسئله مقداری روشن تر بشه

کسی که قصد انجام کاری رو داشته باشه و با تمام توان پا برای انجام پیش بزاره ، دست و پا شکسته و کجدار و مریض به هدفی که میخواد میرسه !

این کارخانه از سال 82 تاسیس شده ( دقت کنید دقیقا 3 سال قبل از تصویب شهرک صنعتی تودشک ) شاید بشه گفت پایان دهنده تمام کشمکش ها بین بزرگان برای محل این شهرک همین کارخانه بود . چون یک نفر پیدا شد که گفت من میخوام اینجا کارخونه بزنم و انجامش میدم! خب این کارخانه اولین کارخانه تودشک بود بعدش کارخانه با کاربریبازیافت کاغذهمپای این کارخونه ساخته شد که بعدا کاربری خودش رو عوض کرد و الان کارخانهتولید دانه آماده برای خوراک طیورشده و کارخانه تقریبا با رونقی هستش . خب یه کارخونه تو بر بیابون قراره ساخته بشه ،‌ در اولین قدم باید مجوز زمین تهیه بشه ، این زمین اون زمان در تصرف منابع طبیعی بود و اجاره شد به نرخ سالی 200 هزار تومان به شرط ایجاد 25 درصد فضای سبز از کل زمین واگذار شده با مشکلات خودش ، در قدم بعدی برای هر آبادانی آب نیازه پس برای این کارخونه زمانی که هیچ لوله کشی آبی وجود نداشت یک چاه با هزینه سرمایه گذار ایجاد شد برای تامین آب این کارخانه و بعدا کارخانه روبرویی و امروز تامین آب کارگرانشرکت شهرکها!البته این آب قابل شرب نیست.

در قدم بعدی مجوز و سیم کشی برق برای این کارخونه با هزینه و پیگیری انجام شد و به خاطر مشکل ارتباط و دوری و تنهایی از شهر سیم کشی تلفن با هزینه بالا و حفاری شخصی توسط خود کارخانه انجام شد که طی عملیات آماده سازی شهرک صنعتی این سیم کشی بارها توسط ماشین آلات شرکت پیمانکار با بی خیالی تمام قطع شد و هزینه اتصال مجدد توسط مسئولین کارخانه صورت گرفت .

امروز این کارخانه بعد از 6 سال به مرز بازدهی رسیده تماماً با هزینه های شخصی ، میشه گفت افتخاری برای منطقه ماست چرا که بالای 50 درصد تولیدات این شرکت محصولات صادراتی هستند و نهایتاً میشه ازش به عنوان کمکی کوچیک برای تحقق اهداف دولتی نام برد و در بازه های زمانی مختلف برای حدود 25 نفر اشتغال ایجاد کرده، یکی از کارخانه ها در منطقه هست که استاندارد ایزو برای کنترل کیفیت و مدیریت محصول دریافت کرده و نمایندگی فروش اصفهان اون یکی از پر فروش ترین نمایندگان فروشفرش ماشینیبه حساب میاد .

بعد از ایجاد لوله کشی گاز و انتقال این نعمت خدادای به روستای جندابه این کارخانه با توجه به اینکه از ابتدا برای سوخت خودش از نفت گاز استفاده میکرد ،‌ در صدد دریافت انشعاب گاز از لوله انتقال گاز جندابه شد ، اما با توجه به قرار گرفتن این کارخانه در شهرک درخواستشون ارجاع داده شد بهشرکت شهرکهاو منوط به دریافت تایید از این شرکت شد که این تایید در قبال پرداخت وجه زمین به صورت مجدد به این شرکت اعطا میشد . از طرفی شرکت نفت هم با توجه به همجواری و فاصله کم این کارخانه با لوله گاز بعضا برای تامین نفت گاز این کارخانه رو با مشکل روبرو کرده !

صحبت اینجاست که ما هزینه میکنیم برای شهرکمون ،‌امکاناتی نداریم ، بعضا سنگ می اندازیم ،‌ هزینه هایمان گزاف است ،‌ در قبال همه اینها یک شهرک نو پا با 55 قطعه زمین آماده و 99 هکتار زمین با کاربری صرفا صنعتی که معلوم نیست حتی یک قطعه از اونها هم با وجود شهرک های خیلی بهتر در اطراف ما به یک بنگاه اشتغال زایی تبدیل بشه !و به خاک سپردن پولی که میتوانست کاربری و نفع بهتری داشته باشد،‌ تا تورم زایی !‌بهتر نبود به جای این هزینه برای آماده سازی این تعداد زمین مدیریت بهتری برای بودجه صورت میگرفت تا تعداد این قطعات زمین کمتر میشد ولی تسهیلات بهتری برای ایجاد اشتغال و سرمایه گذاری برای بخش خصوصی دایر میگردید. ما بر چه اصولی اینطور بودجه ها رو مدیریت میکنیم ،‌جای سوال داره

 در پایان چند خبر کوتاه اینکه امشب اعلام شد طرح بیمه تکمیلی توسط خانه بهداشت تودشک اجرا شده که ازفردا شهروندان میتونن با مراجعه به مرکز بهداشت تودشک و در دست داشتن هر نوع دفترچه خدمات درمانی از این طرح فوق العاده مفید بهره مند بشن ،‌ دوم اینکه مشکل بی آبی مسجد جامع تودشک رو هم تحت الشعاع قرار داده و در پایان اینکه تنها اتوبوس واحد شهرمون امروز دچار مشکل شده !

همه عمر برندارم سر از اینخمار مستی

که هنوزمننبودم کهتودردلم نشستی

تونه مثل آفتابی که حضور وغیبت افتد

دگران روند و آیند وتوهمچنان که هستی

چه حکایت از فراقت که نداشتمولیکن

توچو روی باز کردی در ماجراببستی

نظری به دوستان کن که هزاربار از آن به

که تحیتی نویسی و هدیتیفرستی

دل دردمندمارا که اسیرتوستیارا

به وصال مرهمی نه چو بهانتظار خستی

نه عجب که قلب دشمن شکنی بهروز هیجا

توکه قلب دوستان را بهمفارقت شکستی

برو ای فقیه دانا به خدای بخشما را

توو زهد و پارساییمنوعاشقی و مستی

دل هوشمند باید که به دلبریسپاری

که چو قبله ایت باشد به از آنکه خود پرستی

چو زمام بخت و دولت نه به دستجهد باشد

چه کنند اگر زبونی نکنند وزیردستی

گله از فراق یاران و جفایروزگاران

نه طریق توست سعدی کم خویشگیر و رستی

               

                                                                           موفق باشید

                                                                           التماس دعا

                                                                          م.عموحیدری

مطالب مرتبط :

**شهرک صنعتی 1**

دسته بندی :

بررسی گویش تودشکی 4

امشب با بخش دیگه ای از بحث بررسی گویش زیبای تودشکی در خدمت عزیزان هستم ٬ امیدوارم لذت ببرین

 

از گویش تودشکی هیچ جا صحبتی نشده یا صفحه ای ننوشته موجود نیست، ‌تا اخیرا که جنابآقای دکتر ستودهوا‍ژه های گویش نایینی (تودشکی) را تنظیم و چاپ کردند.

 

مانند اغلب زبان ها اصل در صرف افعال در این گویش نیزمصدراست. سازمان های مصدری در این زبان مشخص نیست و مطالعه ای صورت نگرفته است .

 

مصادر در زبان نایینی معین و معلوم ،‌ و اغلب پی رو مقررات زبان مادر – یعنیفارسی– می باشند . افعال ،‌ شش صیغه دارند :اول شخص،دوم شخص،سوم شخص مفردواول شخصودوم شخصوسوم شخص جمع.

 

ضمایر نیز بر سه قسم میباشند :ضمایر فاعلی،ضمایر مفعولیوضمایر ملکی. همانگونه که در فارسی اصیل ، در زبان محلی یعنی گویش تودشکی نیز دو نوع مصدر وجود دارد :

مصدر بسیط ،‌مانند «وات» و «خارت» و «دا‌» ؛ و مصدر ترکیبی آمیخته ،‌مانند «وَ موند» و«تو خارت» .

 

در زبان فارسی ،‌علامت فعل امر،‌ حرف «ب» است،‌ مانند :ببر، ‌برو، ‌بگو.

و گاهی هم حذف می شود،‌ مانند : «رو» و «گو»، ‌و در گویش محلی، ‌علامت امر،‌ همزه است که به گونه مفتوح و مکسور و مضموم تلفظ می شود ، مانند :

 

اوواج"ovaj" :بگو

اَءران"aaran":بباف

اِاءمر"eemar":بشکن

 

اکثر و اغلب ،‌مضموم است ؛ مانند :اوواج(بگو) ،‌اُوشو"ousho" (برو)،اُاراش"orash" (بفروش) ، و گاهی مکسور ؛ مانند اِاءمر یعنی بشکن .

و گاهی هم امر محلی بدون همزه گفته می شود ، مانند «هنیگ»"hanig" ؛ یعنیبنشین.

 

و امر در گویش نایینی (تودشکی) دو نوع است :

امر مثبت ؛‌ مانند «ایکِر»"eiker" ؛‌ یعنیانجام بده.

و امر منفی ،‌به جای نهی است ، مانند «نکر»"naker" ؛ یعنینکن.

حروفی که بر سر فعل در می آیند ،‌و در معانی ، تغییرات به وجود می آورند:

 

اَاء ، اِاء ، اُاء: برای امر

اُاءراش ( بفروش )

اَاءران (بباف )

اِاءمر ( بشکن )

 

بُ: آیا میشود

 

وات"wat" (گفتن) ،بُ وات؟"bo wat?" (میشود گفت؟)

جارت"jart" (جویدن) ،بُ جارت؟"bo jart?" (میشود جوید؟)

 

پِ: الزام و اجبار

 

پِ وا گیرفت"pe vagireft" (باید پس گرفت) ،‌پِ وا شُی"pe vashoy" (باید برگشت)

 

شَ: برای پرسیدن و کسب اطلاع کردن

 

شَ خا؟"sha kha?" (می تواند بخورد ؟) ،شَ بُی ؟‌"sha boy?" (می شود باشد ؟)

شِ وات؟"sha wat?" (می تواند بگوید ؟)

 

ه َ: البته و تاکید

 

هَدِه"ha de!" (البته بده) ،هََتَه""ha ta!(البته میدهد) ،هَشوُنت"hash vont!" (یقیناً خواباندش) ،

بِر هَکِر"!ber haker" (در را پیش کن) ،بِر هَبِند"!ber habend"(در را ببند)

 

چند فعل امر بدون همزه

 

وِگیر"!vegir" = بردار ¤پِشده "peshde!" = به او پس بده ¤وَیوز""vayoz!= پیدا کن ،‌

 

 پِبِر"pe ber!" = پس ببر ¤هَنیگ "hanig!" = بنشین ¤پِواج "pe vaj!" = اعتراف کن ،

 

 هَدِه "!hade" = بده ¤وِیُس "veyos!" = صبر کن ¤هَنِه "hane!" = بگذار ،

 

 وَشئَل "vashal!" = رهایش کن¤‌ یور"yor!" = بیا ¤پِوَگِرت ""pevagert!= برگرد ،

 

 هَنَنیگ "hananig!" = ننشین ¤بِر هَکِر"ber haker!" = در را پیش کن ،‌

 

هَنانیگِم"hananigem!" = نمی نشینیم ¤بِرهَبِند"ber habend!" = دررا ببند ،

 

 هَناتَه "hanata!" = البته نمی دهد ¤هَگیر"hanagir!" = بگیر ،‌

 

وَنالَه "vanala!" = البته نمی گذارد ¤هَووس "havous!" = بخواب ،

 

بِر هَنَکِر "ber hanaker!" = در را پیش نکن ¤هَشوُن "hashvon!" = بخوابانش ،

 

بِرهَنَبِند "ber hanabend!" = در را نبند ¤وِرُس "verso!" = برخیز ،

 

شوواتََه "shou wata!" = گفته¤‌ وَرَس "waras!" = بپرس ¤نواتَه "nawata!" = نگفته ،

 

 کی شوات"ki showat!" = کی گفت؟

 

 

چند نمونه فعل امر منفی یا نهی

 

نابُوات "nabowat!" = نمی شود گفت ¤پِشناتَه "peshnata!" = پس نمی دهد ¤

واجُش ناوا "vajosh nava!" = صدا زدن ندارد¤‌پِش نَده "pesh nade!" = به او پس نده ¤

 واجُش کَه "vajosh ke!" = صدایش زد ¤پِنابیرَه "pe nabira!" = پس نمی برد ¤

پِنابُخا "pe nabokha!" = پس نمی شود خورد ¤پِنَبِر"pe naber!" = پس نبر ¤

 پِناشی خا "penashikha!" = نمی توانم دوباره بخورم ¤

 پِناواجه "penawaja!" = پس نمی گوید ¤پِنَواج "!pe nawaj" = پس نگو¤‌

پِناشی وات "penashiwat!" = نمی توانم پس بگویم ¤

وِرناتُسَّه "wernatossa!" = برنمی خیزد ¤وَش نالَه "wash nala!" = رهایش نمی کند ¤

کی شَخا "ki shakha!" = چه کسی می تواند بخورد ¤

وِرناگیره "wer nagira!" = بر نمی دارد ¤هَناگیره"ha nagira!" = حتما نمی گیرد ¤

اوخوری"oukhori!" = خوردنی – من می خورم - تو میخوری¤‌

وَنایوزَه"wanayoza!" = پیدا نمی کند ¤هَنانیگه"hananiga!" = نمی نیشیند ¤

 نَخارتَه "nakharta!" = نخورده ¤ هَنَده "hanade!" = البته نده ¤‌

 اوواخا"ouwakha!" = باید خورد ¤شِمخا"shemkha!" = می توانیم بخوریم ¤

 ساتَه "sata!" = ساخته شده ¤خارتَه "kharta!" = خورده شده ¤

پِیُمِی "peyomey!" = برگشتم ¤

تودارتَ یا نَتدارتَ؟ "towadart! – natdart!" = داشتی یا نداشتی ؟ ¤

نتوایُمِی "natvamey!" = نباید بیایی ¤

کی زُنَه – کی نازُنَه "ki zona?- ki nazona?" = چه کسی میداند - چه کسی نمی داند ¤

 توجی اوجار"toji ojar!" = تو هم بجو ¤بُه جارت؟bo jart?"" = می شود جوید ؟ ¤

 او وا سات "!ou vasat" = باید ساخت¤‌ جارتَه نا بو"jarta nabo!"= جویده نمی شود ¤

 می نازُنی "mi nazoni!" = من نمی دانم ¤می میجا "mi mija!" = مکیدمش ¤

 پِ واسات"pe wasat!" = دوباره باید ساخت ¤ نا بُه بَ "nabo ba!" = نمی شود برد ¤

 می بَه "meba!" = بردم ¤شی بَه "shiba!" = برد ¤هَنَه"hane!" = می گذارد ¤

 هَ نا بُو ووفت "ha nabo wooft!" = نمیشود خوابید ¤

 نَشواهَنَه "nashwa hana!" = نمی خواهد بگذارد ¤

 ناشِن هوفت "nashen hoft!" = نمی توانند بخوابند ¤

 پشیارت"peshyart!" =پس آورد ¤ای بیت"!e bit" = باشید ¤

 هَناوانا "Havana!" = نباید گذاشت ¤هَش وا دا "hash wada!" = باید بدهد ¤

 هِرچیت وِگیرِفتَ یاشنَه "herchit wegireft yashne!" = هر چیز برداشتی سر جایش بگذار¤

ساوِنشَه "sawensha!" = ساییده میشود ¤تُش ناپی یا "tosh napia!" = تورا نمی خواست¤

 بِرتا کنِه "ber taken!" = در را باز کن¤‌مودایَه "modaya!" = به او داده ام ¤

 تاک نا نی"tak nani!" = باز نمی کنم¤نَشوادا"nashwada!" = نباید به او داد¤

 تاک نا نن"tak nanen!" = باز نمی کنند ¤شو دا یَه "shodaya!" = به او داده است ¤

 بِرُش هَ کَه"berosh haka!" = در را پیش کرد ¤پِ نا واجی"pe nawaji!" = فاش نمی کنم ¤

 بِرُش هَبَس "berpsh habas!" = در را بست ¤

 بِرش تاکنانِن "berosh taknanen!" = درش را باز نمی کنند ¤

کوتاب هِمنِه "kotab hemne!" = کتاب را ببند ¤نَ یور"nayor" = نیا ¤

دِرِمی نا یَه "dereminaya!" = بارگذاشتیم ( غذا پختن ) ¤نَیَه "naya!" = نیاید¤

ایپیچ "ipich!" = بپز ¤تُشوا"tosh wa!" = تورا می خواهد¤‌

تُش پیا "tosh piya!" = تو را میخواست ¤اِنگار"eengar!" = حرف بزن¤‌

بُیِن "boyen!" = بودند¤‌کوتاب وَکِر"koutab waker!" = کتاب را باز کن

 

امیدوارم این بحث در مورد گویش تودشکی رو دوستان پسندیده باشن ٬ ما رو در ادامه راه با نظرات سازنده خودتون یاری کنید.

 

 

 

نه میشه باورت کنم نه میشه ازتورد بشم

نه میشه خوب من بشی نه میشه باتوبد بشم

نهدلدارم که بشکنی نه جون دارم فداتکنم

نه پای موندن منی نه می تونم رهاتکنم

نه می تونه تو خلوتش دلم صدا کنهتورو

نه می تونم بگم بمون نه می تونم بگم برو

کجا برم که عطرتونپیچه توی لحظه هام

قصه مو از کجا بگم که پا نگیری تو صدام

چه جوری ازتوبگذرم تویی که معنی منی

تویی که از منی اگر تیشه به ریشه می زنی

نه ساده ای نه خط خطی نه دشمنی نه همنفس

نه باتوجای موندنه نه مونده راه پیش و پس

نمیشه باتوباشم و اسیر دست غم نشم

فقط می خوام با خواستنتتا هستم ازتوکم نشم

 

                                                                      موفق باشید

                                                                        التماس دعا

                                                                       م.عموحیدری

مطالب مرتبط :

**بررسی ویژگی های گویش تودشکی (3)**

**بررسی ویژگی های گویش تودشکی (2)**

**بررسی ویژگی های گویش تودشکی بخش اول**

 

دسته بندی :

15 شعبان 1388

اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً

وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

 

چه روزها که یک به یک غروب شد، نیامدی
چه اشک‌ها به سینه‌ها رسوب شد، نیامدی

خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن!
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد، نیامدی

برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم، نه
برای عده‌ای ولی، چه خوب شد نیامدی

تمام طول هفته را به انتظارجمعه ام
دوبارهصبح...،ظهر...، نه ،غروبشد نیامدی

الهم عجل لولیک الفرج

سلام ٬ امیدوارم حال همه دوستای خوب تودشکی و همراهان عزیز وبسایت شهرتودشک خوب باشه

امروزم با چند تا مطلب در خدمت عزیزان تودشکیمون هستم. قبل از همه بیاین به حرمت این ساعات و این دقایق عزیز روز پر برکت ۱۵ شعبان برای شفای همه مریضا دعا کنیم ٬ همه مریضایی که ملتمس دعای ما و لطف خدا برای بدست آوردن سلامت مجدد و شاد بودن هستن . مخصوصا همشهری عزیز که تو پست قبلی مارو مورد لطف و عنایت خودشون قرار داده بودند.

خدایا به حرمت و بزرگیت ظهورآقامونوهر چه زودتر به ما هدیه کن و قلب نازنینشون رو از ما بندگان گناهکار شاد کن و مارو از یاران و همراهان و نوکران ایشون قرار بده ٬ خدایا توفیق زیارت روی ماهشون رو به ما رو سیاهان هم عنایت کن . خدایا گناهانی که سبب حبس رحمتت شده رو به بزرگیت ببخش و خودت مارو به راه راست هدایت کن. خدایا خیر و خوبی و شادی و موفقیت و سلامت رو به خانواده یک یک عزیزان و همه شیعیان آقا عنایت کن. خدایا زیارت قبور با صفا و نورانی امامان رو به همه عاشقان زیارت هدیه کن و به واسته نور این امامان درک و فهم و معرفت شناخت دین حق رو به ما عنایت کن.

خب امسالم مثل هر سال مثل همه جای ایران تودشکم تو این عید قشنگ پر شد از شادی و آقا امسالم دل بنده هاش رو تو روز ولادتشون شاد کرد.

یه چند تایی تصویر از آذین بندی شهر و فعالیت های صورت گرفته و مسجد جامع تودشک تو شب ولادت قرار دادم . امیدوارم مورد پسند قرار بگیره 

اما مطلب دیگه ای که میخواستم عرض کنم و به خاطرش یه تشکر از شهرداری و شورای شهر محترم داشته باشم اینکه از پریشبشیر آب آب انبار تودشکرو به وسیله یک پمپ و اتوماتیک و لوله کشی به بالای پله ها انتقال دادن تا مشکل بالا و پایین رفتن از پله ها برای افراد مسن و بچه ها کمتر بشه ٬ واقعا جای تشکر داره

البته یه تصویر قابل تامل هم توسط یکی از دوستان دریافت کردم که برای مشاهده دوستان قرار میدم.

پر کردن منبع اصلی آب تودشک با تانکر ( تلاش همه جانبه)

 از همراهی و نظرات زیبای همه عزیزان کمال تشکر رو دارم

روا مباد که بربنده اتنظر نکنی
روا مباد کهاربابجز تو بگزینم
چو رو کنی به رهت درد و رنج نشناسیم
ز لطف رویتودست از ترنج نشناسیم
ای زلیخا دست از دامان یوسف باز کش
تا صبا پیراهنش را سوی کنعان آورد
ببوسم خاک پاکجمکرانرا
تجلی خانه ی پیغمبران را
خبر آمد خبری در راه است
سر خوش آن دل که از آن آگاه است
شاید اینجمعهبیاید ، شاید
پرده از چهره گشاید ، شاید
دست افشان پای کوبان می روم
بر درسلطان خوبانمی روم
می روم بار دگر مستم کند
بی سر و بی پا و بی دستم کند
می روم کز خویشتن بیرون شوم
در پیلیلا رخیمجنونشوم
هر که نشناسد امام خویش را
ترکه بسپارد زمان خویش را
                                                                                موفق باشید

                                                                                 التماس دعا

                                                                                م.عموحیدری

پاسخ نظرات (3)

... ادامه پاسخ نظرات (۲)

 

با توجه به زیاد شدن حجم مطالب نوشته شده در پاسخ به نظرات و سوالات شما بزرگواران و محدودیت بلوگفا پاسخ به نظرات در دو پست متوالی ارائه شد. قبلاً از طولانی شدن این بخش از همه شما عزیزان معذرت می خوام.

 

پنجشنبه 8 مرداد1388 ساعت: 17:13

توسط :آشنا

سلام به مهندسین عزیز کریمی و عمو حیدری

 احسنت بر شما که دو باره خودی نشان دادید همت مهندس کریمی عزیز باعث شد تا جان دوباره ای به سایت داده شود مطلب مهمی که لازم است به عرض همشهریان برسانم اینکه افتتاح نانوایی سعید تا آنجا که من در جریان هستم به خاطر منفعت شخصی نبود که با یک حساب سر انگشتی میتوان نتیجه گرفت که ایشان شاید بخشی از حقوق آموزش و پرورش خود را هم در نانوایی هزینه کند قصد ایشان تحویل نان با کیفیت و قابل مصرف به همشهریانش بود که تا حدی هم موفق بود اگر قرار باشد کسی با نیت خدمت مورد تهدید قرار گیرد مطمین باشید که خداوند هم نظرش را از ما دریغ میکند باید وی مورد تشویق قرار گیرد و به کار پسندیده اش احسنت گفت آنهایی که به فکر انتقام جویی از قبول مسولیت وی در شورا هستند سخت در اشتباهند راهش تهدید نیست و به قول مثل معروف که یک عده عوضی راه میروند و یک عده راه را عوضی میروند آنها راه را عوضی میروند تجدید نظر در رویه الزامی است.

با تشکر از سعه صدر شهردار محترم جناب آقای یوسفی عزیز و معاونت شهردار جناب مهندس حسینی که در جریانات اخیر استادانه رهبری میکنند و مانع از بروز اغتشاش می شوند اختلافات درون شورا مشکلات آب شهر و تحرکاتی که بعضا دیده میشود اگر درایت این دو عزیز نبود ممکن بود اوضاع شهر را متشنج کند روز تجمع مردم در شهرداری من خود شاهد بودم که مهندس حسینی چگونه تلاش می کرد که مردم را آرام کند و شاید 70 درصد متفرق شدن مردم با مدیریت ایشان صورت گرفت مشکل بی آبی شهر مردم را در معرض خطرات مهم و شاید جبران ناپذیری قرار داده ام مردم فهیم شهر تودشک میدانند که شهرداری نمی تواند نقش اساسی ایفا کند مگر در حد پیگیری که من شاهدم بی وقفه در حال پیگیری هستند جا دارد مردم شهر در حد خور این دو عزیز از آنها تقدیر بعمل آورند.

.......................................................................................................

عرض سلام دارم خدمت آشنای عزیز.

باید عرض کنم در مورد نانوائی سعید بنده هم کاملاً با نظر شما موافق و همراه هستم و خود از نزدیک شاهد تلاش پیگیر آقای غلامی مسؤل شورای شهر تودشک هستم که از وقت و سرمایه نسبتاً‌زیاد خود برای خدمت به مردم عزیز شهر مایه گذاشتند. حتماً عزیزانمون اطلاع از تعطیل شدن نانوای شاطر بزرگوارمون (صفرعلی شاهمیرزایی) که همینجا جا داره شادی روحشون رو از خدای متعال بخواهیم که به حق سالهای سال بدون منت زحمت کشیدند اطلاع دارند. اینکه چه اتفاقی رخ داد که بعد از سالهای سال تلاش و زحمت این عزیز و فرزندانشون این نانوایی تعطیل شد، الله اعلم.

 اما اینا می خوام خدمتتون عرض کنم که بعد از تعطیلی نانوای آقایی شاهمیرزایی محله تودشک با داشتن یک نانوایی دچار مشکلات زیادی شده بود که پیگیری های آقای غلامی جهت راه اندازی این نانوایی که با سرمایه شخصی خودشون اونو  راه انداختن تا حدی مشکل را مرتفع کرد. جا داره از تلاش های ایشون از طرف خودم و همه مردم بزرگوار تودشک در مقابل همه حرفهای بی انصافیانه ای که راجع به ایشون گفته شد تشکری داشته باشم . 

 

پنجشنبه 8 مرداد1388 ساعت: 23:58

توسط :قاسمی

من هم آمدم سلامی به همه همشهریان از همه محله ها و عزیزان دست اندرکار این سایت یا وبلاگ (حقیقتاً من نفهمیدم فرق سایت و وبلاگ چیه) داشته باشم.

در مورد مشکل آب من هم با بعضی دوستان نظر دهنده موافقم که باید با بی عدالتی جنگید وهمه اهالی محله های مختلف باید دست به دست هم دهند و از اختلافات قدیمی دست بردارند و با بی عدالتی بجنگند و ترس را کنار گذارند و مثل همسر شهید خرمدشتی (که وقتی موضوع حرکت شجاعانه ایشان را شنیدم خیلی خوشحال شدم و هزاران آفرین بر این شیرزن و خدا انشا الله ایشان را برای فرزندان آن شهید بزرگوار و برای تودشک حفظ کند ) باید بود و حقیقتاً که شجاعت این زن از خیلی از مردهای ما بیشتر است.

این آقای آشنا هم که از آقای یوسفی و آقای حسینی تشکر می کند که در متفرق کردن مردم خیلی تلاش کردند باید بگویم عزیز جان خوب این بندگان خدا اگر اینگونه تلاش نکنند فردا وصله کارمند ضد نظام و ضد انقلاب و طرفدار آشوب و اغتشاش به اینها چسبانده می شود و این آقای یوسفی باید بعد از 30 سال بدون حقوق بازنشسته شود و برای آقای حسینی هم فاتحه سر می دهند پس باید اجباراً حرکتی بکنند ولی من و شما که آزادیم و وقتی همه من وشما ها به میدان بیایند همانطور که دوستان نظر دهنده گفته اند و پشت سر هم باشند آن موقع مسئولین تازه از خواب بیدار می شوند که مشکل چیست آب است نان است آشوب است اغتشاش است فتنه است بحران است .خوب می دانند که مردم تودشک که نجیب سر به زیر شریف ومحترمند و اصلاً آشوب در وجودشان راهی ندارد پس بررسی می کنند و می فهمند که مشکل خود آنها هستند و بی عدالتی خودشان. پس ای آشنا بدان که من و تو و همه ماها باید به صحنه بیاییم تا به عدالت برسیم چرا که مسئولین ما خوابند.

اما در مورد دبیرستان انصافاً اگر ساختمان دبیرستان در بالای کتابخانه درست می شد مشکلی پیش می آمد. بالاخره تودشکی ها می خواهند اختلافات قدیمی کمتر شود یا نه .

از طرفی دبیرستان فعلی در کنار جاده ترانزیت قرار دارد و و عبور از عرض جاده مشکلات و حوادثی هم ممکن است در طولانی مدت به بار بیاورد ودر بالای کتابخانه ممکن است این مشکل کمتر باشد. نظر دهنده های عزیز فرموده بودند آنجا به دبیرستان دخترانه نزدیک است خوب باشد .

مگر در شهر ها اینچنین نیست و مگر تودشک شهر نیست و این صحبت ها به نظر قدیمی است. به هر حال مکان آن خیلی مهم نیست. اصلا در جای فعلی باشد مهم پول است و طوری .که من شنیده ام یک میلیارده و ظاهراً هم درسته باید چسبید که دیگران ... نکنند .وبدانید که این جماعت مسئولین که یا کو هپایه ای هستند یا تحت نفوذ آنها از اختلافات ما خوشحال هستند و در کمین ... هستند.

.......................................................................................................

در پاسخ این بزرگوار یه جمله عرض کنم که قدری بی انصافی است اینگونه قضاوت راجع به مسولین زحمت کش شهر.

 البته بنده هم منکر اینکه انتقاد بر عملکرد عزیزانمون تو برخی زمینه ها وارد هست نیستم، ولی اینکه منکر همه خدمات این عزیزان بشیم خیلی بی انصافیه. امیدوارم که خداوند توفیق خدمت به شما مردم عزیز را بیش از پیش به مسولین شهر عطا کنه و توفیق سپاسگزاری از خدمات این بزرگواران رو به ما. 

یکشنبه 11 مرداد1388 ساعت: 7:35

توسط :جواب قاسمی

سلام

این آقای قاسمی در نظرات قبلی در مورد دبیرستان گفته اما در مورد دبیرستان انصافاً اگر ساختمان دبیرستان در بالای کتابخانه درست می شد مشکلی پیش می آمد. بالاخره تودشکی ها می خواهند اختلافات قدیمی کمتر شود یا نه . از طرفی دبیرستان فعلی در کنار جاده ترانزیت قرار دارد و و عبور از عرض جاده مشکلات و حوادثی هم ممکن است در طولانی مدت به بار بیاورد ودر بالای کتابخانه ممکن است این مشکل کمتر باشد. نظر دهنده های عزیز فرموده بودند آنجا به دبیرستان دخترانه نزدیک است خوب باشد،مگر در شهر ها اینچنین نیست و مگر تودشک شهر نیست و این صحبت ها به نظر قدیمی است.

باید گفته شود اولاً فضای بالای دبیرستان حریم قنات تودشک است و امکان احداقث ساختمان به وسعت دبیرستان را ندارد.
ثانیاً اگر فضای خالی آن هم را بخواهند ساختمان دبیرستان را احداث کنند برای دیگر ادارات در آینده زمینی باقی نمی ماند البته چرا اگر مثل بهشت زهرا چند طبقه درست کنند ممکن است جا باشد.

ثالثاً اگر عبور از جاده در مکان فعلی برای تودشکی ها سخت باشد و ممکن است حوادثی به پیش آورد من می گویم نه تودشکی ها چهل پنجاه سال است که عادت کرده اند از عرض جاده عبور کنند و انشا الله مشکلی به بار نمی آید ولی اگر دبیرستان بیاید بالای کتابخانه تودشکچوئی ها باید از عرض خیابان عبور کنند و چون عادت ندارند حتماً حوادث ناگوار و جبران ناپذیری رخ می دهد. (اینجا دیگر دلسوزی این آقای قاسمی من را کشته که اگر به خاطر حرف های قشنگ ایشان در مورد آب و در مورد جذب پول قبل از ... کو پایی ها نبود ممکن بود ناسزا بگویم)

رابعاً فرمودند دختر و پسرهای دبیرستانی اشکالی ندارند در یک مسیر بروند مدرسه یک روزی نائین شهر شده بود و شهردار که دیده این مردم همان مردم ساده و با مرام و باصداقت و زحمت کشی هستند که در روستا ها زندگی می کنند گفته بود این مردم بویی از شهرنشینی نبرده اند وشهری که بناست همه اهالی وقتی بهم می رسند به هم سلام کنند و وسط خیابان های آن پشگل ریخته باشد این شهر نمی شود و سعی کردبه مردم القا کند که برای اینکه بگویند شما شهر نشین هستید بهم سلام نکنیدو این جو را حاکم کند که از وسط شهر و خیابان های اصلی چهارپایان عبور نکنند حال آقای قاسمی ما هم شهر گشته ایم و دیده ایم که دختر و پسرها متأسفانه چطور ... و آیا این شهرنشینی و من امیدوارم شما ندانسته از روی جهالت این حرفها را زده باشی که اگردانسته باشد ......

خامساً می فرمائید به اختلافات قدیمی دامن زده نشود مگر دبیرستان تا کنون موضوع مورد اختلاف دو محله بوده آیا فکر نمی کنید بعضی افراد حتی در شورای شهر با طرح و بیان اینگونه موارد دنبال دو دستگی مردم محلات هستند و با طرح موضوعی که به عقل جن هم نمی رسد اختلاف ایجاد می کنند.

.......................................................................................................

پاسخ همه نظرات وسوالات راجع به دبیرستان در انتهای همین پست ارائه می شود. 

 

یکشنبه 11 مرداد1388 ساعت: 15:49

توسط :مستقیم آبادی

آقائی که جواب قاسمی را دادی خوب بود لااقل انصاف بخرج می دادی و بخاطر این قسمتهای مطلب ایشان که به قول شما دور

از تفرقه و اختلاف بود که در زیر آمده یک تشکر می کردی حال مکان دبیرستان خیلی مهم نیست. اصلا در جای فعلی باشد. مهم پول است و طوری که من شنیده ام یک میلیارده و ظاهراً هم درسته باید چسبید که دیگران ... نکنند .

وبدانید که این جماعت مسئولین که یا کو هپایه ای هستند یا تحت نفوذ آنها از اختلافات ما خوشحال هستند و در کمین ... هستند ودر مورد تجمع جلو شهرداری و مشکل آب گفته اند پس ای آشنا بدان که من و تو و همه ماها باید به صحنه بیاییم تا به عدالت برسیم چرا که مسئولین ما خوابند.

این آقای قاسمی اینقدر هوشیار هست که علیرغم تمایل به جابجایی مکان دبیرستان از طرح و جدیت روی این موضوع می گذرد و می گوید اصلاً احداث دبیرستان در جای فعلی باشد و باید از اختلاف پرهیز کرد. 

 

یکشنبه 11 مرداد1388 ساعت: 11:41

توسط :احمدی

 

سلام
از اینکه مشکلات و مسائل روز را بیان می کنید سپاسگزارم

حالا بیایید از آقای یوسفی و آقای حسینی تعریف کنید که در جلوگیری از تجمع جلو شهرداری و متفرق کردن مردم چقدر سهمداشته اند.متاسف شدم این تصاویر را دیدم.

حقا که شهری که در خیابانهایش پر از ...است شهر نیست مسئولینش هم که به فکر آبادانی و شهرنشینی و رفاه مردم نباشند که همین است که باید در این تصاویر ببینیم.

.......................................................................................................

چه عرض کنم والله!!!؟

 

 

اما در پاسخ به سوالات و شایعات مطرح شده راجع به موضوع دبیرستان که ذهن خیلی از عزیزان را به خود مشغول کرده بود. راجع به مکان احداث اون خیلی بحثی نیست چرا که اولاً موضوع مربوط به شهر تودشک هست و فراتر از اینه که ما بخواهیم دعواهای محلی تودشک و تودشکچویه را درش دخیل کنیم. من فکر می کنم قضیه دبیرستان هم مثل قضیه سالن ورزشی باید از دید کلان تر نگریسته بشه و اینکه دوستانمون بحث و دعوای محله ای رو مطرح کنند خیلی جالب نیست. من فکر می کنم زمان اینجور بحث ها گذشته کما اینکه اکثر دوستانی که نظر دادن هم بر همین اعتقاد بودن. سالن ورزشی هم در مکانی ما بین محله تودشک و تودشکچویه ساخته شد و بدون اینکه اختلالی در کار اون پیش بیاد همه عزیزان از اون استفاده می کنند.

من فکر می کنم زمان اون رسیده که به قول سهراب شاعر عزیزمون که می گه :

 چشم ها را باید شست!               جور دیگر باید دید! 

اما راجع به بحث یک میلیاردی که آقای بی ادعای عزیز سر زبون ها انداختن و آقای رضایی عزیز هم تأییدش کردن باید بگم جای سؤال واسه ما هم داره که بدونیم این عزیزان بر اساس کدام مستندات صحبت می کنند. جا داره اگر اطمینان بر این امر دارن مستند تر صحبت کنن تا شبه ها بر طرف بشه. اما بنده در حد بضاعتم مدارکی را از آقای غلامی مسؤل شورای اسلامی شهر دریافت کردم که صحبت این دوستان عزیز مبنی بر واریز یک میلیارد تومن به حساب آموزش پرورش کوهپایه جهت بازسازی دبیرستان رو زیر سوال می بره. از دوستان عزیز خواهش دارم به تاریخ نامه های رد و بدل شده دقت کافی داشته باشن که خود پاسخگوی همه این شایعه پراکنی ها و  شاید بهتر باشه بگیم تفرقه افکنی هاست.

 چشم ها را باید شست!               جور دیگر باید دید! 

این تصویر نامه شورای شهر تودشک خطاب به آقای علی احمدی وزیر آموزش و پرورش هستش که به تاریخ ۲۲/۲/۱۳۸۸ نوشته شده و جناب وزیر هم زیرش را پاراف کردن که نوشته وزیر محترم در نامه بعدی به صورت تایپ شده مشخص هست.

 

اینم تصویر نامه مشاور وزیر آموزش و پرورش که دستور جناب وزیر رو که زیر نامه شورای شهر پاراف کرده بودن به آقای دکتر رئیسی رئیس سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس کشور ابلاغ می کنن. لازم به ذکره آقای علی احمدی در تاریخ ۲۲/۳/۱۳۸۸ زیر نامه رو پاراف کردن. یعنی در این تاریخ تازه دستور بررسی این موضوع توسط وزیر داده می شه. به تاریخ ۳۱/۳/۱۳۸۸ هم به مسؤل مربوط ابلاغ شده. حالا کجای دنیا قبل از دستور وزیر بودجه یک میلیاردی به حساب کسی ریخته می شه رو آقای بی ادعای پر مدعا که ظاهراً همون پر مدعای خالی بیشتر بهشون می یاد باید جواب بدن و بقیه دوستانی که ندونسته حرف ایشون را تأیید می کردن. (منظورم آقای رضایی و بقیه عزیزانه)

 

 

در پایان شعر زیبایی که به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر توسط"یا علی مدد"عزیز فرستاده شده رو به شما همشهریان عزیز تقدیم می کنم.

 

یکشنبه 11 مرداد1388 ساعت : 11:50

توسط :یا علی مدد

 

از دامان لیلا گلى بر آمد                           شبیه حضرت پیغمبر آمد 

از بهر عابدین ، برادر آمد                           به به به به على اکبر آمد 

از آغوش لیلا سر زد سپیده                       از بیت ثار الله سحر دمیده

فرزند على ، على افریده                           نخل نجل نبى را ثمر آمد 

به به به به على اکبر آمد                           به به به به على اکبر آمد

شمس از نور رویش رفته به سایه             کوثر ز لعل او باشد کنایه  

روشنى بخش شمس و قمر آمد                 به به به به على اکبر (ع) آمد 

داده بر حق حسین بدر الدجا را                 شبه روى دلجوى مصطفى را  

صف شکن عرصه کربلا را                           شبه روى دلجوى مصطفى را 

 لشکر کربلا را افسر آمد                            به به به به على اکبر آمد 

خنده کند نوزاد، همچو کوکب                      بر روى عمه اش حضرت زینب

نور دل زینب اطهرآمد                                به به به به على اکبرآمد 

 

                        ولادتحضرت علی اکبرمبارک باد.

دسته بندی : شهر من تودشک

پاسخ نظرات (2)

عرض سلام و ادب و احترام خدمت همه همشهریان عزیز!

میلاد با سعادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان را خدمت تک تک جوانان گل و همینطور همه هشهریان عزیز تبریک عرض می کنم.

با بخش دوم پاسخ نظرات در خدمت شما هستم و امیدوارم که همچون همیشه پر انرژی و پرنشاط پیگیر مسائل و مشکلات شهر باشین.

 

سه شنبه 6 مرداد1388 ساعت: 17:13

توسط :غریبه

سلام دوست عزیز از جندابه وصف الطاف بیکران کوهپایه و جزه طی این چند سال نسبت به دیگر ساکنین نچندان مهم این بخش حتی به ایالت نیو جرسی هم رسیدهحالا جریان آش نذرشون هم از اون حرفای خیلی جالبه ... حالا خدا هم بشه مثل ما گولش زد و دوشید یانه باید دید شاید اینا بتونندوست تودشکی در مورد سوال دیروزم انتظار داشتم از طراحان و دست اندر کاران طومار به دست برامون اطلاعات بگیری نه از گنجینه آک و خاک خورده ذهنتون.

.......................................................................................................

خدمت دوست عزیزمون عرض کنم کهدست اندرکاران طومار به دستی که شما می گین یه طوماری به مانند صدها طوماری که سابق بر این واسه الحاق تودشک به شهرستان نائین نوشتن،تهیه کردن. حالا اینکه چقد بتونن بهتر از قبل عمل کنن که این امر صورت بگیره الله اعلم. ولی خدایی اگه تودشک هم از کوهپایه جدا بشه که علی می مونه و حوضشپس خیلی امیدوار نباشین عزیز دلمون. ما حرفمون این بود. حالا چه اطلاعاتی می خواهین فراتر از ذهن آک و خاک خورده خودم، بگین تا بنده براتون بنویسم.

 

سه شنبه 6 مرداد1388 ساعت: 17:13

توسط :پست جدید

مهندسان عزیز! سلام.

از رونق وبلاگتان خیلی خوشحالم . عالیه ادامه بدین

.......................................................................................................

سلام! ممنون. ما هم از همراهی شما خوشحالیم.  

  

چهارشنبه 7 مرداد1388 ساعت:8:41

توسط :غریبه

سلام آلبالو سلام شفتالو سلام با ظرفیت سلام با جنبه

خیلی دوست داری فقط ازت تعریف کنن نه

(ازدرد سخن گفتن و از درد شنیدن بامردم بیدرد ندانی که چه دردیست)

امید ندارم که به جایی برسی چون لنگی توواین ره همه پستی و بلندیست

تا چند بگویم که چنین باش چنان کن چسبیده به میزی چکنم درد که کم نیست

بی پرده بگویم سخن خویش مهندس این خانه ی بی پایه که سازی تو کلنگیست

آنچیز که گوینده از آن سخت ملولست در گفته یکی بودن و در اصل دو رنگیست.

.......................................................................................................

نمی دونم این دوست عزیزمون روی سخنش با کی هستش ولی اگه با بنده هستن باید جسارتاً عرض کنم بنده غلط بکنم.ما کوچیک همه شما هستیم.

 

چهارشنبه7 مرداد1388 ساعت: 11:20

توسط :رضایی

سلام به همه خوبیها و لعنت به هر چه بی عدالتی هست....

و خدایا هدایت کن آنهایی را که در مقابل بی عدالتی به جای دنبال حق رفتند و به فکر نماز و نذر و نیازند.

مردم باور کنید اگر افشا گری این بی ادعا نبود بودجه دبیرستان را هم کوپایی ها بالا می کشیدند و آفرین به تو بی ادعا که یکی دو روز بعد از این افشا گری ها و آوردن این طنز که چند روز هم از صحنه این وبلاگ حذف شد و بعد دوباره آمد و بعد این طنز کارساز ، مردم برای گرفتن حق خود جلو شهرداری جمع شدند.

مردم کوتاه نیایید نترسید آنجا که همه باهم هستید و پشت سر هم ایستادید و هوای هم را دارید هیچکس هیچ ... نمی تواند بکند چرا که شما آشوب گر نیستید اغتشاش گر نیستید بلکه با بی عدالتی مخالفید و بدنبال گرفتن حقتان هستند و چون نمی دهند باید حقتان را به زور بگیرید.

چرا باید یکجا 24 ساعته آب داشته باشد و یکجا در 48 ساعت یکی دو ساعت آب دارد.

و از شما هم که این وبلاگ را می نویسید تشکر می کنم و می خواهم که سانسور نکنید و جرأت بیشتر داشته باشید و جرعه ای همت و از کارها و حرف های بچگانه بعضی که از حفاظت و حراست و اطلاعات می ترسانند شما را نترسید و همینطور ادامه دهد که سهمتان در عدالت خواهی نزولی نشود.

.......................................................................................................

سلام به آقای رضایی عزیز! قبل از همه یه گلایه از شمایی که انتظار دارین سانسور صورت نگیره عرض کنم که ادبیات شایسته خودتون و مردم عزیز و محترمی که این مطالب رو می خونن داشته باشین تا سانسوری صورت نگیره.

بنده موافق سانسور نیستم ولی باید به عرض شما و همه دوستان برسونم من بعد هر گونه حرف دور از شأن مردم عزیز تودشک زده بشه نه پاسخی برش داده می شه و نه در بخش نظرات باقی می مونه. بنده عذر می خوام که خیلی از حرفاتونو را نمی شد توی سایتی که مخاطبینی تو همه رده های سنی و از همه قشری داره و اکثریت غریب به اتفاق اون مردم فرهنگی شهر تودشک هستن که در اقصا نقاط جهان ساکن اند ارجاع داد ولی خواهشی که از همه عزیزان دارم رعایت ادب و احترام واسه خودتون و بقیه شهروندان، چه مقامات مسول و چه غیر مسؤل ، چه تودشکی و چه غیر تودشکی را بکنین.

اما راجع به بی عدالتی که صحبتش را کردین بنده هم موافق نظر شما هستم و تلاش برای احقاق حق بر همه مردم عزیزمون واجبه و باید در مقابل بی عدالتی بایستند ولی اینم از راه قانونیش آقای رضایی عزیز. بستن جاده بر روی راننده و مسافر محترم وبدون گناه که شاید مریضی داشته باشن، شاید دانشجویی باشن که امتحانی دارن،و شاید مسافری  که کار واجبی،کار چندان معقولی به نظر نمی رسه.

راجع به اینکه فرمودین:

 "اگر افشا گری این بی ادعا نبود بودجه دبیرستان را هم کوپایی ها بالا می کشیدند"

بنده مدارکی واسه صحبتهای این بی ادعای عزیز راجع به اون یک میلیاردی که کاش مرجع این اخبار را هم اعلام می کردن تا ما هم بدونیم،ارائه می کنم که گویای همه سوء تفاهمات ایجاد شده خواهد بود.

 

چهارشنبه 7 مرداد1388 ساعت: 11:47

توسط :مخاطب همیشگی

سلام مهندس

از اینکه پاسخ من را در مورد دبیرستان کمی تا قسمتی دادین ممنونم. ولی نفرمودید این بودجه دقیقاً چقدر بوده و آیا اصلاً تصویب شده واگه تصویب شده تخصیص هم پیدا کرده واصلاً اینکه تو چه مرحله ایه و اگه میشه از شورای شهر یا شهرداری یا هر کسی که مسئول اون هست در خواست کنید که گزارش کار خودشون را راجع به این موضوع به مردم اعلام کنند و اگه به شما هم نمی دن که تو وبلاگتون منتشذر کنید لاقل در پورتال شهرداری اعلام کنند.

بازم تشکر.

.......................................................................................................

امر شما انجام شد. در انتهای پست بعدی مدارک دریافت شده از مسؤل شورای شهر جهت اطلاع شما دوست عزیز و همه همشهریان گلمون ارائه شده. من فکر می کنم خودش گویای همه مسائل باشه و نیاز یه توضیح بیشتری نداشته باشه. کاش تا از خبری مطمئن نمی شدیم اونو ارائه نمی کردیم تا ذهنیت اشتباه ایجاد نکنیم امیدوارم عزیزانی که به این شایعات دامن می زنن آگاهانه نباشه و نیت بدی نداشته باشن. 

 

پنجشنبه 8 مرداد1388 ساعت: 9:38

توسط :ز ق

سلام خسته نباشید .

گاهی به وبلاگتان سر می زنم و مدتی هم بود که از شما چندان خبری نبود و راجع به تودشک و محله های آن کمتر می نوشتید ولی از اینکه حضور فعال تری دارید تشکر می کنم. علت اینکه چند پست را حذف کردید چی بوده اگر ممکن است دوباره آن موضوعات را در آرشیو بیاورید.

با تشکر

.......................................................................................................

فکر می کنم آقای مهندس عموحیدری توضیح کاملی در انتهای پست داستان آب دادن که عین اون توضیح رو بنده دوباره در این قسمت ارائه می کنم:

"نه بنده و نه هیچ کدوم از کاربرای محترم و عزیز این وبسایت اجازه حذف هیچ پستی رو از این وبسایت نداریم و کنترل و نظارت کاملی روی پستای درج شده حتما و همیشه وجود داشته و اگر قرار بر حذف بود از ابتدا به ثبت نمی رسید، پستهایی که در آرشیو وجود ندارن روی فضای وبسایت بصورت پندینگ قرار داده شدن و هر زمان لازم باشه دوباره احیا میشن اما این پستها و موضوعاتشون شامل بر پستاییه که عزیزمون تبریک و ترحیم در مراسمات مختلف زحمتشون رو کشیدن و همینطور یکی دو پست شخصی مثل اون پستی که از تصاویر خودمون ( من و مهندس ) در زمان انجام پایان نامه گذاشته بودیم که این پستها هم اگر مورد علاقه دوستان باشه هر زمان قابل برگشت و قرار گیری در آرشیو مطالب هست . جا داره همینجا از کاربر محترم و عزیز این وبسایت تبریک و ترحیم عزیز که تو نبود دیگر کاربران زحمت مدیریت مطالب این وبسایت و زنده نگهداشتنش رو بر عهده داشتن ." 

 

پنجشنبه 8 مرداد1388 ساعت: 9:38

توسط :یا علی مدد

سلام آقا مصطفی

‎اعیاد بر شما و حسین و آقا و تبریک و ترحیم و فرامرز و حمزه (که اصلا هیچوقت خودش را نشان نداد و الکی جز نویسندگان قرار گرفت ) مبارک‎

بی خبر بودیم از شما‏خوشبختانه حضور پیدا کردید البته همت حسین آقا ظاهراً یک کمی بیشتر هست‏‎ ‎یعنی در این مدت چند ماه گذشته یک جوری بی انگیزه به نظر می رسیدی فکر می کنم الان هم مهندس معمار مون (البته ببخشید) شما را دارد می کشاند. ناراحت نشوید مزاح بود شاید هم من اشتباه ‏می کنم البته حتماً برای خودت دلایلی داری‎ ‎همانطور که بعد از ماهها اولین کلام شما با این جمله شروع می شود که‏ و به خاطر کم سعادتی چند مدته از ۱۵ بهمن ۸۷ تا حالا که خب دلایل مخصوص خودش رو داشت عذر خواهی میکنم‎.‎

لطفاً اگر می شود دلایل را ذکر بفرمائید البته تا حدودی خودم در جریان هستم ولی فکر می کنم بعضی دلایل صرفاً یک توجیه بیشتر نیست‎ ‎و وقتی آدم کار قشنگی را انجام می دهد تا آخر پای کار می ایستد هر چند اگر همراه و بازدید کننده و نظر دهنده کم باشد، ‏چون این نوع ضعف هم تا حدودی به نوع کار شما بستگی دارد البته فرهنگ آن هم باید ایجاد شود که مطمئنا این فرهنگ ‏در ولایت ما پیشرفت صعودی دارد‏‎.‎

به هر حال امیدوارم حضور سبزتان ادامه یابد هر چند نظر دهنده و بازدید کننده خیلی کم باشد‎.‎

البته تا حدودی هم به شما حق می دهم خود من هم بعضا در ایام الله اشعاری را در قسمت نظرات می نوشتم و به دلیل حضور ‏کم شما و از طرفی بازدید کننده ها دیگر کمتر نوشتم ولی گاهی بعنوان بازدید کننده همراه شما بودم‏‎.‎حال که شما هستید بنده هم با همان رویه قبلی با اشعاری در ایام الله البته اگر اجازه بدهید در خدمتان خواهم بود‏‎.‎

این روش جدید شما هم که نظرات را در قسمت اصلی درج می کنید و در حد توانتان پاسخ می دهید قابل تحسین است البته ‏اگر تداوم داشته باشد و از نظرات نظر دهندگان یا بی نظری آنها دلسرد نشوید.‏

یک حواهش هم از نظر دهندگان دارم(امثال بی ادعای پرمدعا که من در این اسم ایشان مانده ام که با نظراتش واقعا ‏هماهنگی دارد) که لطف کنند مطالب غیر دقیق ننویسند و در مطالب به مسئولین توهین نکنند و استرس و زمینه آشوب به پا ‏نکنند که اولا این کار درست نیست ثانیا خیلی ها ظرفیت آن را ندارند و منجر به این می شود که این آقایون مهندس مثل ‏چند ماه گذشته بروند و پشت سرشان را هم نگاه نکنند‎.‎

البته یک تشکر ویژه هم لازم است از تبریک و ترحیم داشته باشم که بعضی ایام مطالب خوب و به موقع لاقل یک تبریک یا تسلیتی می گفتند‎هر چند که بعضی مواقع از سرکار یا جناب (آخه آخرش ما نفهمیدیم ایشان خانم هستند یا آقا و چه اصراری است که اسم واقعی ایشان درج نمی شود) خبری نبود ولی در غیبت کبری مصطفی و حسین باز هم خوب بود.‎اگر در نوشتن مطالب و نوع بیان آن زیاد روی کردم عذر خواهی می کنم‏.

.......................................................................................................

بنده هم از همینجا مجدد اعیاد بزرگ شعبانیه رو به شما و همه مردم عزیز شهر تبریک عرض می کنم. راجع به کمرنگ شدن فعالیت وبسایت توضیحات مهندس مصطفی رو که باز تو همون پست داستان آب گفته بودن خدمتتون ارائه می دم و یه بند هم خودم بهش اضافه می کنم:

"پرسیده شده بود دلایل نبود و حضور کمرنگ چند ماهه چی بوده که بنده از دلایل اصلیش میتونم به بسته بودن آی پی وبسایت سرورمون بلاگفا تو تنها سرویس دهنده اینترنت منطقه و کم بودن و نبود اینترنت با کیفیت لازم اشاره کنم."

البته یه بخشیش هم کم همتی ما بود که می پذیریم و عذر خواهی مجددی هم از همه مخاطبین همیشگی می کنیم.

 اما یه دونه عکس می ذارم که گویای فعالیت کمتر ادمین سایت(مهندس مصطفی) هستش. می خوام همه عزیزان ببینن ایشون تو چه شرایطی واسه شما مطلب می نویسن.این عکس داغ داغه. مال همین دیروز بعد از ظهر هستش که رفته بودم خونشون یه سری بهش بزنم. 

 

این عکس واقعی است!

 

دسته بندی : شهر من تودشک

پارک بهشت 2

به نام خدا

سلام خدمت همه دوستان و همشهریان عزیزمون و همدلان و همراهان رسانه اینترنتی تودشک

به عنوان پیام بازرگانی موضوع آب ، امروز بد ندیدم صحبتی راجع به یه موضوع متفاوت داشته باشیم.

فکر میکنم ده سالی باشه شهرداری به شهر قشنگ تودشک داده شده ولی چند روز پیش صحبتی بود با چند تا از رففا راجع به این موضوع که این شهر از لحاظ فضاهای تفریحی واقعا فقیره ! دریغ از چند متری فضای سبز عمومی !

یه پارک بهشت داریم و یه پارک بهشت اونم که هنوز تو بهشت و جهنم بودنش صحبت زیاده!

اما بشنوید از تنها پارک شهرمون ( اگه بشه بهش گفت پارک!)

چند روز پیش با مهندس کریمی واسه تفریح و گردشی چند دقیقه ای یه سری زدیم باهم چند کلامی توی این پارک صحبت کنیم! نکته جالب توجهی وجود داشت که احوالاتش رو از شهرداری هم جویا شدیم . چند تایی المان شهری ورزشی تو این پارک وجود داشت که انگار چند ماهی هست در دست بازسازیه ولی این چند ماه چند ماه دیگه طول خواهد کشید . خدا عالمه!

ببینین

با تشکر از دوستان عزیزمون درشهرداری تودشکو همکاریهای خوبشون و تلاش قابل ستایششون ،‌ خواهش میکنم اگه ممکنه این پارک رو مجدد رو به راه کنیم تا شادی رو بهفرزندان کوچیک شهرمونکه عصرها اینجا از داشتن همین چند تا وسیله خوشحال بودن برگردونیم .

البته جواب شهرداری به این مساله این بود که علت واژگونی و کنده شدن این وسایل این بوده که واسه تعمیرشون خواستن اقدام کنن ولی دیدن آوردن موتور جوش سیار به صرفه نیست قرار بر این شده که وسایل رو به جوشکاری انتقال بدن.

انشا ا... بتونیم شهرمون رو هر چه زیباتر و بهتر و قشنگ تر در آینده داشته باشیم.

   

شب، همه دروازه‌هایش باز بود

آسمان چونپرنیان نازبود

گرم، در رگ های‌ ما، روح شراب

همچو خون می‌گشت و در اعجاز بود

با نوازش‌های دلخواه نسیم

نغمه‌های ساز در پرواز بود

در همه ذرات عالم،بوی عشق

زندگی لبریز از آواز بود

بال در بال کبوترهای یاد

روح من در دوردست راز بود

                                                                                                        موفق باشید

                                                                                                         التماس دعا

م. عموحیدری

داستان آب

بسم الله الرحمن الرحیم

یا سریع الرضااغفر لمن لا یملک الا الدعا فانک فعال لما تشاءیا من اسمه دواء و ذکره شفاءو طاعته غنی ارحم من راس ماله الرجاء و سلاحه البکاء یا سابغ النعم یا دافع النقم یا نور المستوحشین فی الظلم یا عالما لا یعلمصل علی محمد و آل محمدو افعل بی ما انت اهله و صلی الله علی رسوله و الائمه المیامین من اله و سلم تسلیما کثیرا

ای خدای زود گذر ،بیامرز کسی را که جز دعا چیزی ندارد ، زیرا تو هر چه را بخواهی انجام میدهی ای کسیکه نامش دواست و یادش شفاست و طاعتش توانگری ،‌ترحم فرما بر کسیکه سرمایه اش امید و ساز و برگش گریه و زاری است ، ای عطا بخش نعمتها و ای برطرف کننده گرفتاریها ، ای روشنی بخش وحشت زدگان در تاریکی ها ،‌ای دانای بی معلم ، درود فرست بر محمد و آل محمد و انجام ده درباره ما آنچه را که تو شایسته آنی و درود بر فرستاده او و آن پیشوایان با برکت از خاندانش و سلام فراوان بر همه آنها باد.

 

سلام

امیدوارم حال همه دوستان تودشکی و غیر تودشکی بازدید کننده از وبسایت شهر تودشک خوب باشه و همیشه موفق و شاد و سلامت باشین

خدمت دوستان و همراهان رسیدم واسه تعریف داستانی که شاید خیلی ها خیلی قشنگ تر و کامل تر از بنده برش واقف باشن ولی واسه خاطر اونایی که زیاد آگاهی ندارند این داستان و تعریف میکنم به امید اینکه به جای آرامش و خواب آلودگی یه مقداری خواب از سر بعضیامون بپره!

 داستان از جایی شروع شد که آب نابحیدر آبادشد یار بی وفا و کفاف مردم بی ریای تودشکو نداد ، قرار شد خارجیشو وارد کنن ، البته اونم با هزارو یه خواهش خواستن آبحیدر آبادکه خیلی وقت بود تنها و بی رقیب بود از تنهایی در بیاد!

طبق معمول هر ساله امسالم با بی آبی مواجه بودیم و خب خیلی زودتر از هر سال ( میگم هر ساله !‌نشون به همون نشون که تو همه خونه های تودشک یا آب انبار هست یا چاه ! پس مشکل هر ساله بوده ، اگه نبود این هزینه رو هیچکس متحمل نمی شد)

مردم به تنگ اومدن از بی آبی و مشکلش و روز پنج شنبه 11 تیر رفتن شهرداری و چون جواب درستی نشنیدن ، وسط جاده اصفهان نائین تحصن کردن و از حدود ظهر شروع شد ، البته خیلی طول نکشید و اونطوری که من شنیدم تردد قطع نشد ولی کند شد ، ( میگم شنیدم چون من اون روز با مهندس کریمی تودشک نبودیم ، رفته بودیم واسه جشن ازدواج پسر امام جمعه محترم ، آقا سعید ! پس قاعدتا امام جمعه هم  اونجا نبودن چون پیش ما اصفهان تشریف داشتن)

راستش وقتی زنگ زدن ظهر و اینو گفتن زیاد قابل باور نبود ، ولی خب بهترین روش یا شایدم اولین روشی بود که به فکر مردم خطور کرده بود .

بعدش شایع شد که یه تعداد دستگیر شدن ، اسم رد شده و فلان و فلان ولی هیچکدوم صحت نداشت . یه تعدادی از مسئولین بخش اومدن طبق معمول وعده هایی داده شد و با تلاشهای پرسنل شهداری که واقعا باید ازشون تشکر کرد قضیه ختم به خیر ( بگمشد؟!نشد؟! )

خب از همون روز خدا رو شکر کجدار و مریض اداره آب و فاضلاب و شهداری پیگیر این داستان شدند تا اینکه از روابط علت و معلولی پیدا کنندپرتغال فروشرو!

گشتنوگشتنوگشتن!کندنوکوبیدن!

 

تا بعد از مدت زمان نچندان زیادی پیدا شد اون چیزی که نباید !

دیگه هیچی نمیگم خودتون ببینین

 

خدا خیرشون بده زیاد طول نکشید از گشتن پشیمون شدن !!!!!!

تازه مردم فهمیدن بابا دود از کنده بلند میشه عجب کاری کردیم آب زلال و نابحیدر آبادوبا این آب قاتی خواستیم !

این عکسا تیکه هایی از لوله هایی بودن که از زیر زمین خارج شد و زیاد فرصت واسه دیدنشون نبود چون بلافاصله نیست شدن ! حالا چطوری خدا میدونه

کار با شکل دیگه ای ادامه پیدا کرد اونم اینکه میکندن ولی لوله قبلی رو خارج نمی کردن میزاشتن همون زیر بمونه و یه لوله جدید جایگزین به جاش بهش اضافه میکردن.

و پرسنل خدوم شب و روز در حال کارن تا این مشکل رفع بشه

البته خب حل هر مشکلی غیر ممکنه مشکلات دیگه ای رو به همراه نداشته باشه! ( یه 10 - 12 ساعتی تلفن ما به خاطر برخورد بیل شرکت آب با پست مخابرات قطع بود!)

امروزم دیدم یه بخشایی از لوله ها تعویض شده

 ولی یه چیز دیگم امروز دیدم

واقعا زشته!

به امید حل شدن کامل مشکل آب به امید خدا و با همکاری همه ما ( بله همه ما ! یکی از کارگرای شرکت آب پریروزا میگفتبارون ایمان ماست! نمی دونم زیادم به نظر نمی اومد سوادی داشته باشه ، شایدم اشتباه میگفت ولی مشکل باید از ریشه حل بشه ،‌ این مهمه ! )

 یه چند کلامی ام به عنوان کوچیک همه عزیزان با همراهان و مونس های همیشگی تنها رسانه شهر قشنگ تودشک

نه بنده و نه هیچ کدوم از کاربرای محترم و عزیز این وبسایت اجازه حذف هیچ پستی رو از این وبسایت نداریم و کنترل و نظارت کاملی روی پستای درج شده حتما و همیشه وجود داشته و اگر قرار بر حذف بود از ابتدا به ثبت نمی رسید، پستهایی که در آرشیو وجود ندارن روی فضای وبسایت بصورت پندینگ قرار داده شدن و هر زمان لازم باشه دوباره احیا میشن اما این پستها و موضوعاتشون شامل بر پستاییه که عزیزمون تبریک و ترحیم در مراسمات مختلف زحمتشون رو کشیدن و همینطور یکی دو پست شخصی مثل اون پستی که از تصاویر خودمون ( من و مهندس ) در زمان انجام پایان نامه گذاشته بودیم که این پستها هم اگر مورد علاقه دوستان باشه هر زمان قابل برگشت و قرار گیری در آرشیو مطالب هست . جا داره همینجا از کاربر محترم و عزیز این وبسایت تبریک و ترحیم عزیز که تو نبود دیگر کاربران زحمت مدیریت مطالب این وبسایت و زنده نگهداشتنش رو بر عهده داشتن .

پرسیده شده بود دلایل نبود و حضور کمرنگ چند ماهه چی بوده که بنده از دلایل اصلیش میتونم به بسته بودن آی پی وبسایت سرورمون بلاگفا تو تنها سرویس دهنده اینترنت منطقه و کم بودن و نبود اینترنت با کیفیت لازم اشاره کنم.

از دوستان به خاطر همراهیشون واقعا ممنونم

                                                                       موفق باشید.

                                                                       التماس دعا

کی شعر تر انگیزد خاطر کهحزینباشد

یک نکته از این معنی گفتیم وهمینباشد

از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار

صد ملک سلیمانم در زیرنگینباشد

غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل

شاید که چو وابینی خیر تودر اینباشد

هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز

نقشش به حرام از خودصورتگر چینباشد

جام می و خون دل هر یک به کسی دادند

در دایره قسمت اوضاعچنینباشد

در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود

کین شاهد بازاری وانپرده نشینباشد

آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر

کین سابقه پیشین تا روزپسینباشد

 

                                                                               م.عموحیدری