سلام دوستان و هم ولایتی های مقیم در تودشک و سایر شهرها
سال نو و بهار طبیعت مبارک.
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
انسان فطرتا نوگراست. تازگی را دوست دارد و از کهنگی و یک نواختی گریزان است. تنوع در زندگی برای او نشاط آفرین و فرحزاست.
«نوروز» پیک تحول، دگرگونی و تازگی و قاصد خوش خبر کوچ سرما است.
پدیده نوروزی نو است. با این که هر روز، روزی نو و متفاوت با دیروز است، ولی در این میان تنها اول فروردین را نوروز نامیدهاند، چون طراوت دشت و صحرا، شکفتگی باغ و گلستان، هم دم گشتن هوا و ترانه خوانی مرغان را بر تازگی خود گواه آورده است.
هر پدیدهای با خود پیامی دارد، ولی نوروز با خود پیامها دارد. نوروز وقتخوشی است که باید آن را مغتنم شمرد و میهمان عزیزی است که باید قدومش را ارج نهاد.
هر وقتخوش که دست دهد مغتنم شمار
کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
نوروز، طلیعه دار بهار دلانگیز و فرصتی طلایی برای وصول به بهار عمر است. نوروز مژده رسیدن بهار سحرآمیز طبیعت را به ما میدهد و بهار طبیعت دریچهای برای گام نهادن به بهارستان جان است که بهارش بی خزان و جاوید است.
بهار عمر خواه ای دل و گرنه این چمن هر سال
چو نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد
نوروز جلوهای از جمال بهار آفرین دوست و قطره ای از دریای زیبایی و کمال اوست. مشتاقان کوی محبوب و سرمستان یاد دوست، هر لحظه در دل بهاری دارند و از گل واژه ذکرشان، هر دم گلی میشکفد. هر روزشان نوروز و هر شبشان شب قدر است. نوروز بهانهای استبرای جستجوی جمال یار از پشت چهره زیبای بهار . بهار همان خزان دیروز است که چون با دوست هم نفس و همنشین گردید، خلعتبهار را بر او پوشانند و بهار زیبایی و طراوتش را از آن زیبانگار عاریت گرفته، شکوه و شادابی اش را وامدار آن معشوق بی همتاست.
کی عطر سای مجلس روحانیان شدی
گل را اگر نه بوی تو کردی رعایتی
سر انگشت طلایی نوروز به این نکته اشاره میکند که اگر خواستار شادابی و نشاط پیوسته و دائمی هستید، باید به سرچشمه طروات و لطافت و زیبایی بپیوندید و جویبار کوچک وجود خود را به دریای بیکرانه عظمت و کمال دوست متصل کنید تا شفاف و زلال و بی رنگ بمانید و حیات جاوید بیابید.
نوروز، هنگامه تفکر و اندیشه در نگارستان صنع خدا و زمان به گردش در آمدن زورق اندیشه در دریای ژرف وجود انسان است.
نوروز، روز شکر نعمتهای الهی و تبلور پاکی ظاهر و باطن و هماهنگی زیبایی درون و برون است و به همین خاطر در این روز، در کنار پوشیدن لباسهای پاکیزه و خوشبو شدن با بهترین عطرها، مارا به غسل، روزه، نماز و دعا سفارش کردهاند. تبریک گفتن، خود نوعی دعاست و معنای آن درخواست دوام و پایداری نعمت از خداوند است، چون برکت، به نعمت ماندگار و پاینده گفته میشود. پس هر کس دانسته و ندانسته، نوروز و سال نو را با دعا آغاز میکند. بیاییم از خدای نوروز آفرین و بهار بخش، دگرگونی دل و جانمان را همزمان با دگرگونی طبیعت درخواست کنیم و چنین زمزمه نماییم:
«یا مقلب القلوب والابصار، یا مدبر اللیل والنهار، یا محول الحول و الاحوال، حول حالنا الی احسن الحال»
امیدوارم در این بهار طبیعت دلتان نیز بهار را تجربه کند. امیدوارم که از این تحول عظیم جهان هستی ما نیز بی نصیب نباشیم و بهاری شویم. دل را از غبار شرک، کفر، منیت، غرور، شهوت، نسیان و نفاق پاک کنیم و آنگاه دلی خواهیم داشت که لایق است اسم مهدی را صدا کند و برای غریبی او بگرید.
آری بیائید با تحول خود کمی از تنهائی آقایمان بکاهیم، بیائید اصل خود را که در زرق و برق های دنیا گم کرده ایم دوباره بیابیم و آنرا صیقل دهیم.
سالهاست که در لحظه تحویل سال دعای یا مقلب القلوب را زمزمه می کنیم
از خدا می خواهیم که حال ما را به بهترین احوال تغییر دهد
امٌا
طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک
چو درد در تو نبیند که را دوا بکند
درد آری درد
درد مولانایی
من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم
از دوست به یادگار دردی دارم
کان درد به صد هزار درمان ندهم
قبل از تقاضای درمان باید دردمند بود که همانا
مرد را دردی اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجش آتش است
خدایا ما را به درد عشق خود گرفتار کن
بهار می آید
با ترانه دل انگیز باران
و ترنم شیرین جویبار
که رگهای خاک را از زلال جاری عشق آکنده می سازد
باشدتا
ترانه تن سبز جوانه را به میهمانی خانه های دلمان بخوانیم
و با سرخی ایمان لاله ها پیمان ببندیم
تنگ بلورین زندگیتان مالامال قطره های شبنم عشق و ایثار