سرما و برف و رحمت الهی

خداوندعظیمنیست .عظمتاست. خداوندمهرباننیست . اومهربانیاست.
خداوندعاشقنیست . اوعشقاست. واینعظمتومهربانیتوسط ما فرصت حضور مییابد.
وقتی ما دست ناتوانی را می گیریم وباعشقیخالصانه به حرفهای انسانی تنها و در مانده گوش می دهیم
و گره از کار کسی می گشاییم .خداوند مجال حضور در زمین را یافته است .
جهان در انتظار ظهور همه ماست. کار خدا خلق انسان بود و رسالت انسان تجلی خداوند در زمین.
براستی ما عظیم تر از انیم که می انگاریم.

سلام

امیدوارم حال دوستای عزیز و همشهریای گلمون خوب باشه

چه خبرا؟ مارو نمی بینین خوش میگذره ؟ امیدوارم قصور ما و کاربرای عزیز این وبسایت رو در ارائه به روز مطلب ببخشین (سالی یه پست بزار به روز پیشکشت!) یه خورده درسا زیاد شده واسه همینه یه مقداری کم سعادت شدیم.

امروز ساعت ۳ که از نائین بر می گشتم تا حدودای ۱۵ کیلومتری تودشک هیچ خبری از بارندگی نبود ولی تا رسیدیم نزدیک تودشک یهو برخوردیم به یه برف تا حدودی شدید ( میخوام بگم یعنی شدید ترشم دیده بودم!) یه چند تایی هم ماشین این ور و اونور چپ کرده بودن و تردد خیلی سخت انجام میشد . همون موقع هم یه ماشین که جلو تر از ما بود یکی از چرخاش رفت بیرون از جاده و یه چرخش نود درجه روی جاده انجام دادو جاده رو کامل بست ! آخه مسیر جاده سریع دوباره با برف پر میشد و تقریبا جاده تو اون حدود تو برفا گم شده بود. بیشتر که نزدیک شدیم به خاطر دمای بالاتر هوای تودشک هرچی برف میبارید زود آب میشد . توی تودشکم با اینکه بارندگی به همون مقدار بود ولی زیاد ننشست ولی خدا رو شکر بارندگی بدی نبود . خدا رو صد هزار مرتبه شکر

اِ یادم رفت ! عیدای گذشتتونم مبارک ! ایشالا همیشه سلامت و شاد باشین ! در نبود ما تبریک و ترحیم عزیز واقعا لطف خودشونو به وبسایت خودشون نشون دادن همینجا ازشون تشکر میکنم. امیدوارم دلشون همیشه شاد باشه هرچی هست تو زندگیشون خبرای خوب و تبریک باشه !

امشب فقط همین عکسو داشتم از برف ایشالا واسه فردا پس فردا یه سری عکس آماده میکنم و به همین پست اضافه میکنم.

ایشالا که رحمت خدا امسال هم بیشتر از سالهای دیگه به این مردم نازل بشه تا همه از بهار و تابستونی سبز و شیرین لذت ببریم و دیگه برق رفتگی های تابستونم به وجود نیان مثل پارسال 

در جواب دوست گلم سیاسی عزیزعرض کنم که امروز دیگه فکر کنم چپ و راست معنی نداره خدا به راه مستقیم هدایتمون کنه !و همینطور از همه عزیزان میخوام که برای جوون عزیز و دوست داشتنیمون فرهاد حسینی که تو تصادف مصدوم شدن دعا کنین . ایشالا که هر چه زودتر سلامتی کامل رو بدست بیارن 

خیلی خیلی از دوستان عزیزمون که لطفشون رو تویتالار گفتمان وبسایت تودشک به ما ابراز میکنن و برای ما و دوستان عزیز مطلب مینویسن ممنونم باور کنید این بهترین هدیه به بندس که ببینم عزیزان علاقه مند و پیگیر به این وبسایت اهمیت میدن. توصیه میکنم مطالب زیبای تالار خودتون که این روزا کم و بیش توسط دوست عزیزمونharikan22نوشته میشه یه نگاهی بندازین خالی از لطف نیست . اگه دوست داشتین شما هم مطلب درج کنید

از همتون به خاطر لطفتون و نظرات قشنگتون به این وبسایت ممنونم.

جانی شکسته دارم ، ازدوستیگریزان!

در باورم نگنجد بیداد از عزیزان !

وایا !‌ستیزه جویان ،‌ با دشمنان ستیزند

آیا برادرانیم با یکدگر ستیزان ؟

آه ،‌آن امید ها کو؟ چون صبح نو شکفته

تا حال من ببینند درشام برگ ریزان !

از جوردوستهر چند ،‌از پا فتادگانیم

ما را ازین گذرگاه ، ایعشقبر مخیزان!

موفق باشید

التماس دعا

مظهر جود و سخا را شهادت چرا ؟

 

سلام ما به رخ انور امام جواد                  درود ما، به تن اطهر امام جواد

غریب بود و غریبانه جان سپرد و نبود                    کسى به وادى غم، یاور امام جواد

 مظهر جود و سخا را شهادت چرا ؟ این سئوال را باید از کینه توزانی پرسید که فکر و عملشان با واسطه و یا مستقیم منجر به شهادت  امام نهم (ع) شد.

شخصیت بی نظیر، جذاب و پر نفوذ امام جواد (ع) و پاسخگویی ایشان به سئوالات وشبهات وارده بر دین در محضر بزرگان تشیع و نیز مناظره با افرادی چون یحیی بن اکثم و ابی داود آن هم با سنی کم موجب محبوبیت روز افزون امام جواد (ع) در بین مردم شد. این محبوبیت، زنگ خطر را برای دستگاه بنی عباس به صدا درآورد و آنان را برای به شهادت رسانیدن آن حضرت مصمم نمود.

در اینجا به ذکر دو نمونه از مناظرات و جلساتی که در حضور امام جواد (ع) برگزار شد اشاره ای می شود تا علاوه بر درک بیشتر از شخصیت علمی امام (ع)، به علت اصلی شهادت آن امام بزرگوار نیز واقف شویم.

مناظره امام جواد(ع) با یحیی ابن اکثم در مورد رضایت خداوند  از ابوبکر و عمر

نقل شده است که پس از آنکه مأمون، دخترش ام الفضل را به امام جواد (ع) تزویج کرد، در مجلسی که امام (ع) و مأمون و یحیی بن أکثم و گروه بسیاری از علماء در آن حضور داشتند، یحیی به امام (ع) رو کرد و پرسید، روایت شده است که جبرئیل به حضور پیامبر اسلام (ص) رسید و گفت: یا محمّد! خداوند به شما سلام می‎رساند و می‎فرماید: من از ابوبکر راضی هستم، از او بپرس که آیا او هم از من راضی است؟

نظر شما درباره این حدیث چیست؟

امام (ع) فرمودند: کسی که این خبر را نقل می‎کند باید خبر دیگری را نیز که پیامبر اسلام در حجَّه الوداع بیان کرد، از نظر دور ندارد. پیامبر (ص) فرمود: کسانی که بر من دروغ می‎بندند، بسیار شده‌اند و بعد از من بسیار خواهند بود، هر کس به عمد بر من دروغ ببندد، جایگاهش در آتش خواهد بود. پس چون حدیثی از من برای شما نقل شد، آن را به کتاب خدا و سنّت من عرضه کنید، آنچه را که با کتاب خدا و سنت من موافق بود، بگیرید و آنجه را که مخالف کتاب خدا و سنّت من بود، رها کنید، امام جواد (ع) افزودند: این روایت (درباره ابوبکر) با کتاب خدا سازگار نیست، زیراخداوند فرموده است: «ما انسان را آفریدیم و می‎دانیم در دلش چه چیز می‎گذرد و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم.» آیا خشنودی و ناخشنودی ابوبکر بر خدا پوشیده بوده است تا آن را از پیامبر بپرسد؟! آیا عقلاً این روایت قابل قبول است؟

 یحیی گفت: روایت شده است که: ابوبکر و عمر در زمین، مانند جبرئیل و میکائیل در آسمان هستند.

حضرت فرمود: درباره این حدیث نیز باید دقت شود، چرا که جبرئیل و میکائیل دو فرشته مقرّب درگاه خداوند هستند و هرگز گناهی از آن دو سر نزده است و لحظه‎ای از دایره اطاعت خدا خارج نشده‎اند، ولی ابوبکر و عمر زمانی مشرک بوده‎اند و هر چند پس از ظهور اسلام مسلمان شده‎اند، اما اکثر دوران عمرشان را در شرک و بت پرستی سپری کرده‎اند، بنابراین محال است که خداوند آن دو را به جبرئیل و میکائیل تشبیه کند.

یحیی گفت: همچنین روایت شده است که: ابوبکر و عمر دو سرور پیران اهل بهشتند. درباره این حدیث چه می‎گویید؟

حضرت فرمود: این روایت نیز محال است که درست باشد، زیرا بهشتیان همگی جوانند و پیری در میان آنان یافت نمی‎شود(تا ابوبکر و عمر سرور آنان باشند!) این روایت را بنی‌امیه، در مقابل حدیثی که از پیامبر اسلام (ص) درباره حسن و حسین علیها‌السّلام نقل شده است که «حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشتند» جعل کرده‎اند.

یحیی گفت: روایت شده است که عمر بن خطاب چراغ اهل بهشت است.

حضرت فرمود: این نیز محال است؛ زیرا در بهشت، فرشتگان مقرب خدا، آدم، محمد(ص) و همه انبیا و فرستادگان خدا حضور دارند، چطور بهشت با نور اینها روشن نمی‎شود ولی با نور عمر روشن می‎گردد؟!

یحیی اظهار داشت: روایت شده است که عمر هر چه گوید، از جانب مَلَک و فرشته می‎گوید.

حضرت فرمود:...ابوبکر، با آنکه از عمر افضل است، بالای منبر می‎گفت: من شیطانی دارم که مرا منحرف می‎کند، هر گاه دیدید از راه راست منحرف شدم، مرا به راه درست باز آورید.

یحیی گفت: روایت شده است که پیامبر فرمود:‌ اگر من به پیامبری مبعوث نمی‎شدم، حتماً عمر مبعوث می‎شد.

امام فرمود: کتاب خدا (قرآن) از این حدیث راست‎تر است،

خداوند در کتابش فرموده است: «به خاطر بیاور هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و از تو و از نوح...»

 از این آیه صریحاً بر می‎آید که خداوند از پیامبران پیمان گرفته است، در این صورت چگونه ممکن است پیمان خود را تبدیل کند؟ هیچ یک از پیامبران به قدر چشم بر هم زدن به خدا شرک نورزیده‎اند، چگونه خدا کسی را به پیامبری مبعوث می‎کند که بیشتر عمر خود را با شرک به خدا سپری کرده است؟! و نیز پیامبر فرمود: «در حالی که آدم بین روح و جسد بود (هنوز آفریده نشده بود) من پیامبر شدم.»

باز یحیی گفت: روایت شده است که پیامبر فرمود: «هیچگاه وحی از من قطع نشد، مگر آنکه گمان بردم که به خاندان خطّاب (پدر عمر) نازل شده است»، یعنی نبوت از من به آنها منتقل شده است.

حضرت فرمود: این نیز محال است، زیرا امکان ندارد که پیامبر در نبوّت خود شک کند،خداوند می‎فرماید: «خداوند از فرشتگان و همچنین از انسانها رسولانی بر می‎گزیند»(بنابراین با گزینش الهی، دیگر جای شکی برای پیامبر در باب پیامبری خویش وجود ندارد).

یحیی گفت: روایت شده است از پیامبر (ص): اگر عذاب نازل می‎شد کسی جز عمر از آن نجات نمی‎یافت.

حضرت فرمود: این نیز محال است،زیرا خداوند به پیامبر اسلام (ص) فرموده است: «و مادام که تو در میان آنان هستی، خداوند آنان را عذاب نمی‎کند و نیز مادام که استغفار می‎کنند، خدا عذابشان نمی‎کند.»بدین ترتیب تا زمانی که پیامبر در میان مردم است و تا زمانی که مسلمانان استغفار می‎کنند، خداوند آنان را عذاب نمی‎کند.

باری ،گر چه این شجاعت علمی از امتیازات امام جواد (ع)  است و نظیرش برای سایر ائمه اتفاق نیفتاده است؛ ولی آنچه بیان شد، با مقام مقدّس علمی امام جواد (ع) سازگار نیست.

 مقام علمی امام جواد (ع) را بهتر است از خود حضرت بشنویم:

درمشارِقُ الأَنوار منقول است که چون حضرت رضا (ع) بشهادت رسید، حضرت جواد الائمه (ع) به مسجد رسول الله (ص) آمد ، منبر رفت و چنین فرمود :

« من محمد بن علی جوادم! من عالِم به نَسَبهای همه مردم هستم، مردمی که به دنیا آمده اند یا نیامده اند. من اعلم از خود شما به ظواهر شما و باطنهای شما هستم. این علم را قبل از خلقت عالم هستی داشته ایم و بعد از فنای عالم هستی نیز داریم. اگر نبود تظاهرات اهل باطل و دولتهای باطل علیه ما و اگر نبود مردم عوام و شکهای آنان، چیزهایی می گفتیم که همه تعجب کنند. سپس امام جواد (ع)  دست بر دهان خود نهاد و فرمود ساکت باش چنانکه پدرانت ساکت بودند».

این است مقام اهل بیت و علم آنان و این است مقام امام جواد (ع) و علم او و اینکه واسطه این عالم است.

 حد سارق

زرقان دوست صمیمی بن ابی داود نقل می کند که : روزی بن ابی داود در حالی که اندوه و حزن بر چهره اش نمایان بود از نزد معتصم باز می گشت. از وی علت حزنش را جویا شدم ، که او گفت: 

امروز آرزو کردم که کاش بیست سال قبل مرده بودم . به او گفتم به چه دلیل؟ 

گفت: به خاطر اینکه امروز ابی جعفر محمد بن علی بن موسی نزد امیرالمؤمنین خود را تثبیت کرد. 

گفتم : چگونه ؟

گفت : دزدی به سرقتش اعتراف کرده بود و خلیفه هم برای روشن شدن مسئله و اجرای حد بر وی، فقها را در مجلس جمع کرد و محمد بن علی را نیز دعوت نمود.

از ما سؤال کرد: از کجا دست دزد واجب است قطع شود؟

من گفتم: از مچ دست

خلیفه گفت: به چه دلیل؟

گفتم: برای اینکه دست همان انگشتان و کف دست تا مچ است و بدین خاطر  خداوند سبحان در باره تیمم می فرماید«فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق وامسحوا برؤسکم و ارجلکم الی الکعبین. »

در خصوص این فتوی برخی از فقها در مجلس با من همراه شدند و برخی نیز گفتند: قطع دست از آرنج واجب است، خلیفه از آنان علتش را پرسید.گفتند :

چون خداوند در قرآن می فرماید:«وایدیکم الی المرافق» و این دلالت دست از نوک انگشتان تا مرفق و آرنج است.»

ابن ابی داود ادامه داد: سپس خلیفه رو به امام جواد (ع) کرد و گفت:

ای ابا جعفر نظر تو در باره این موضوع چیست؟

ابا جعفر فرمود: ای خلیفه این جماعت در این باره نظر دادند.

مأمون گفت: رأی آنها را نادیده بگیر، رأی خود را بیان کن.

امام (ع) فرمود:تمام اقوال بیان شده، اشتباه است، در دین و سنت واجب است دست از نقطه پیوند استخوانها، انگشتان قطع شود و کف دست به حال خود باقی بماند.

خلیفه گفت: دلیلش چیست؟ 

اباجعفر (ع) فرمود: این سخن رسول اکرم (ص) که فرمود: سجده بر هفت عضو (پیشانی، دو دست، دو زانو و دو پا)واجب است، پس اگر دستش از مچ و یا آرنج بریده شود برای دزد دستی باقی نمی ماند تا با آن سجده کندو خدای متعال می فرماید «و ان المساجد لله جن/ 18 - مسجدها از آن خداوند است»یعنی اعضای هفت گانه سجده و مسجد از خدایند و آنچه از آن خداست قطع نمی شود.

ابن ابی داود گوید :معتصم از این حکم خوشش آمد و آن را پذیرفت و دستور داد تا دست دزد را از مفصل انگشتان دست قطع کنند نه کف دست.

ابن ابی داود می گوید: در آن لحظه گویی برای من قیامتی برپا شد و آرزو کردم کاش زنده نبودم. پس از سه روز به نزد معتصم رفتم و به او گفتم: همانا خیرخواهی برای امیرالمؤمنین بر من واجب است. هرچند که بدانم به سبب آن بر آتش داخل شوم.

خلیفه گفت: این خیر خواهی چیست؟ 

گفتم: وقتی امیرالمؤمنین فقها و دانشمندان را برای امری از امور دین در مجلس خویش گرد هم می آورد و از آنها در باره حکمی پرسش می کند و آنان نیز آنچه می دانند بر زبان می رانند، در حالی که در مجلس خلیفه، خاندان او، فرماندهان، وزراء و کاتبان حضور دارند و سخنان مجلس خلیفه به گوش مردم می رسد و آنان پی می برند که خلیفه فتوی و قول مردی که عده ای از این امت به امامت وی قائل هستند را بر قول دیگران ترجیح می دهد و اینکه خلیفه قول و فتوای همه را کنار می زند و حکم او را بر حکم فقها ترجیح می دهد، چه عواقبی را در پی خواهد داشت؟ 

بن ابی داود گفت: در این لحظه رنگ خلیفه به خاطر آنچه به وی تذکر داده بودم تغییر کرد و گفت: خداوند به خاطر این خیر خواهی به تو جزای خیر عطا کند.

چهار روز پس از این واقعه بود که حضرت بهشهادترسید ... 

بی شک نقش تحریک کننده را در به شهادت رساندن امام جواد (ع) افرادی چون یحیی بن اکثم و احمد بن ابی داود دو قاضی مشهور دربار  که در دوران مأمون در مناظرات از حضرت شکست خورده بودند، مهیا ساخته بودند. نقش جعفر بن مأمون در شهادت حضرت و تحریک عواطف خواهرش که فرزندی از حضرت نداشت نیز مؤثر بود و در نهایت معتصم را می توان دستور دهنده قتل  و ام الفضل را مجری آن بر شمرد که امام نهم شیعیان را مظلومانه به سم کینه و حسد در آخر ماه ذیقعده سال  220 هجری به شهادت رساندند.

 

برجود جواد، چشم ‏خوددوخته ‏ایم
سرمایه‏ ى مهرش، به دل ‏اندوخته‏ ایم
از آتش داغ آن امام مظلوم
در محفل غم، شمع صفت ‏سوخته ‏ایم
***

اى آفتاب روشن لطف خدا، جواد
سایه نشین مهر تو شد، ماسوى جواد
دریا به پیش جود تو، مانند قطره‏ اى است
اى ناخداى کشتى، جود و سخا جواد
***
محتاج به لطف و کرم و جود جوادم
از بهر گدایى به درش روى نهادم
مولا ز گداى در خود روى مگردان
دستم ز کرم گیر که از پاى فتادم
***

 

در این جهان  و این همه لطف و کرامت

جودت قیامت می کند در روز قیامت

 

اما امام جواد (ع) و مظهر جود و سخا

که خواستم در این باب نیز مطالبی گره گشا در زندگی از امام نهم (ع) خدمت شما دوستان ارائه دهم

که دیدم سخن به درازا می کشد.

«باشد در فرصتی دیگر»

التماس دعا

دسته بندی :

برنامه های بسیج در هفته بسیج

سلام عزیزان

امیدوارم حال همگی خوب باشه و همیشه سلامت و شاد باشین.

یه تسلیتی خدمت دوستان به خاطر شهادت امام محمد تقی (ع) خدمت دوستان عرض میکنم .امیدوارم به حق این امام عزیز خداوند موجبات ظهور فرزند ایشون صاحب عصر و زمان رو هر چه زودتر فراهم کنه و دل ایشون رو از ما بندگان و شیعیان گناهکار شاد کنه.

دیدم هفته بسیج تموم شد گفتم خوبه که یه صحبتی راجع به برنامه های این هفته پایگاه های بسیج از جملهپایگاه بسیج مالک اشتر تودشکداشته باشیم . البته قصد دارم یه مطلبی هم به پیشنهاد تبریک و ترحیم عزیزمونراجع به این پایگاه بنویسم دوستان محله های دیگه هم اگر علاقه داشتن میتونن مطلب دلخواهشون رو برای ما بفرستند تا در وبسایت قرار بگیره.

خیلی زود برنامه های انجام شده رو میگم و از همه دوستان خدا حافظی میکنم.

1-      دیدار شورای پایگاه و فرماندهی گردان عاشورا با امام جمعه محترم تودشک .

2-      تشکیل جلسه هماهنگی شورای پایگاه و تقسیم کار و بومی سازی برنامه به منظور تقویت کمی و کیفی برنامه

3-      نصب پوستر و پلاکارد و پرچم در محل های عمومی (مسجد جامع،‌گلستان شهدا و ... ) جهت تبلیغات و اطلاع رسانی .

4-      دیدار از خانواده محترم شهدا و ایثارگران با حضور امام جمعه محترم و شهردار شهر تودشک و شورای اسلامی شهر تودشک

5-    حضور برادران بسیجی با لباس فرم در نماز جمعه شهر تودشک و مراسم تقدیر از برادران پر تلاش گردان عاشورا با حضور فرمانده محترم گردان 119 برادر طوفانی

6-      اجرای برنامه شامگاه یاد یاران با شرکت بسیجیان و مردم محل و شورای شهر و برگزاری دعای توسل و پذیرایی از مدعوین محترم

7-    مراسم غبار روبی گلزار شهدا درمورخه 7/9/87 (پنج شنبه) با حضور بسیجیان ، مردم محل ،‌خانواده محترم شهدا ، شورای شهر و پرسنل محترم نیروی هوایی ارتش و کلانتری تودشک با گل افشانی قبور شهدا و شستشو با گلاب با شکوه خاصی برگزار شد .

8-    برابر حکم ارسالی و هماهنگی قبلی ، از شامگاه روز پنج شنبه 7/9/87 تا بامداد جمعه 8/9/87 ، ایست و بازرسی در محور خروجی محله تودشک ( انتهای خیابان شهرداری ) با هوشیاری کامل و همکاری کلانتری محل

 

اینم دوتا عکس از دیدار اعضای شورا با امام جمعه محترم و دوست داشتنی شهر تودشک حاج آقای احمدی نسب

 

 

حضرتامامجوادعلیهالسلام:
تو را به پنج چیز سفارش می کنم  :

۱.اگر موردستم واقع شدی ستم مکن
۲.اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن
۳.اگر تکذیبت کردندخشمگین مشو
۴.اگر مدحت کنند شاد مشو 
۵.و اگر نکوهشت کنند، بیتابی مکن.

موفق و سلامت باشید

التماس دعا

 

شهدای شهر تودشک

افتخار هر ملتی به دلیری ها و از خود گذشتی های کسانی است که در راه آزادی و بقاء آن کشور فداکاری کرده و جان خود را بر کف نهاده اند . شهیدان کشور عزیزما در حالی که در دفاعی مقدس ،‌ از کیان و هیت کشو خویش پاسداری کردند ، به آرمان های بلند دینی و ارزش های بزرگ الهی نظر داشتند . حضور این عزیزان در عرصه دفاع از میهن و مبارزه آنان با دشمن ، در امتداد مبارزه آنان با نفس اماره و جهاد اکبر بود . اینان در سیر تکاملی خود تا دیدار خداوند ، کوتاهترین مسیر را که شهادت در راه خداست برگزیدند و به معراج شتافتند.

امشب برای دوستان به مناسبت هفته بسیج یه کوچولو یه اشاره ای به شهدای عزیز شهر قشنگمون تودشک مندازیم . امیدوارم مورد توجه دوستان قرار بگیره .

 

شهید رحیم باقری

فرزند عباس متولد شهر تودشک ، سال تولد 1339 شهادت : سوسنگرد ، 20/7/1359 ، مزار : گلزار شهدای شهر تودشک

زندگینامه :شهید رحیم باقری در سال 13339 در خانواده ای کم در آمد و انقلابی در شهر تودشک دیده به جهان گشود .

از همان دوران طفولیت شور و شوق فراوانی نسبت به قرآن و احکام الهی داشت . تحصیلاتش را تا پایان دوره متوسطه ادامه داد و پس از آن به تهران عزیمت کرد و در کارخانه ی کابل سازی مشغول به کار شد . در دوران انقلاب در فعالیت های ضد رژیم شاهنشاهی شرکت می کرد .

با شروع جنگ تحمیلی ، پس از گذراندن دوره ی تعلیمات نظامی ،‌ به جبهه اعزام شد و سر انجام در تاریخ 20/7/59 در منطقه سوسنگرد به دست مزدوران بعثی به درجه ی رفیع شهادت نائل آمد.

 

 

شهید مصطفی اکبری

 فرزند صفر علی ، متولد شهر تودشک ، سال تولد 1342 ، شهادت : چزابه 1/12/1360 ، مزار : گلزار شهدای شهر تودشک

زندگینامه :دانش آموز شهید مصطفی اکبر به سال 1342 مصادف با وفات حضرت فاطمه (س) در شهر تودشک در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود .

شهید اکبری به دلیل فقر مادی ضمن تحصیل مشغول به کار شد تا بلکه بتواند در کمک به امرار معاش خانواده ، سهمی داشته باشد . پس از اخذ دیپلم ، در دانشکده افسری تهران ثبت نام کرد ، اما بعد از قبولی در امتحانات ورودی دانشکده ، تصمیم گرفت به همراه پنج هزار رزمنده ی دیگر روانه ی جبهه شود . سر انجام پس از مدتی فعالیت در تنگه ی چزابه به تاریخ 1/12/1360 جام شهادت را نوشید.

گزیده ای از وصیت نامه شهید :...... حمد و سپاس خدای را که بر بنده حقیر منت گزارد و عمری داد که در عهدی زیست کنم که بار دیگر نظاره گر صحنه هایی از صدر اسلام و یاد آور عاشورای حسینی باشم.

 

 

شهید حسن رجبی محمدی

 فرزند علی اکبر ،‌متولد روستای تودشکچویه سال تولد 1336 ، شهادت : چزابه 1/12/1360 مزار گلزار شهدای روستای تودشکچویه

زندگینامه :شهید حسن رجبی محمدی به سال 1336 در خانواده ای کم در آمد مذهبی ، در روستای تودشکچویه چشم به جهان گشود.

از همان اوان کودکی به اسلام علاقه ی زیادی داشت و نماز را آموخته بود . دیپلم خود را که گرفت ، به خدمت مقدس سربازی رفت و دو سال سربازی خود را در شهر تبریز گذراند .

با شروع جنگ تحمیلی ، در بسیج منطقه 7 اصفهان ثبت نام کرد و به جبهه اعزام شد . سر انجام در تاریخ 1/12/1360 در تنگه ی چزابه دار فانی را ترک گفت و ساکن کوی بهشتیان شد .

گزیده ای از وصیت نامه :... من می خواهم دیگر سر جای خود راکد و ساکت ننشینم ... می خواهم دیگر هنگام خواندن زیارتنامه شهدای کربلای حسینی و در وقت به زبان آوردن « یالیتنی کنت معکم فافوزا عظیما » از خود شرمنده و از خدایم خجول و در پیشگاه سرور ازادگان سر افکنده نباشم ، چرا که امروز نایب بر حق امام عصر (عج) این مجاهر کبیر اسلام ، این فرزند خلف سید الشهداء (ع) نوای « هل من ناصر ینصرنی » جدش را تکرار آورده است .

 

شهید اکبر نوری

 فرزند : جعفر متولد شهر تودشک سال تولد 1342 شهادت : غرب دزفول 7/1/1361 مزار : گلزار شهدای شهر تودشک

زندگینامه :دانش آموز شهید اکبر نوری به سال 1342 در شهر تودشک متولد شد .

تحصیلات خود را تا سطح دیپلم ادامه داد و پس از آن با شروع جنگ تحمیلی به جبهه های نبرد عازم شد .

شهید نوری به تاریخ 7/1/1361 در غرب دزفول در عملیات فتح المبین به فیض عظیم شهادت نائل گشت و به لقاء الله پیوست .

گزیده ای از وصیت نامه :.... این بنده می رود تا مدرک قبولی اش را دریافت دارد و آن ، قبولی در پیشگاه خدای یکتاست .

 

شهید خیر الله اکبری

فرزند عقیل ، متولد : شهر تودشک ، سال تولد 1344 ، شهادت : عملیات بیت المقدس 10/2/1361 مزار : گلزار شهدای شهر تودشک

زندگینامه :شهید خیر الله اکبری به سال 1344 در فیض آباد دهکده ای واقع در 46 کیلومتری نائین چشم به جهان گشود .

بعد از مدتی همراه خانواده از زادگاهش به شهر تودشک مراجعه کرد تا دوم راهنمایی ادامه تحصیل داد و پس از آن برای کار کردن به تهران عزیمت کرد . در تظاهرات ضد رژیم شاهنشاهی حضوری فعال داشت . با شروع جنگ تحمیلی ، عازم جبهه های نبرد شد . پس از گذراندن دوره ی آموزشی ، به خونین شهر اعزام شد . پس از مدتی پیکار ، در عملیات بیت المقدس مجروح گشت و بعد از 27 روز بستری ، در تاریخ 10/2/1361 به آرزوی دیرینه اش یعنی شهادت رسید .

گزیده ای از وصیت نامه شهید :

ای آن که خالق زمین و اسمان هستی ، و هستی و زنده بودن ، زیست و زندگی کردن را به ما آموخته ای ،‌ای آنکه نعمت هایی را برای ما آفریدی و ما هیچ یک از آنها را به میل تو رفتار نکردیم و در این دم آخر امیدوارم بتوانم از حدودالله حفاظت کنم و بتوانم خالق خود را از خودم راضی نمایم.

 

شهید حسین رضائی

 فرزند صفر علی ،‌ متولد شهر تودشک سال تولد : 1340 شهادت : ام الرصاص ، 10/2/1361 مزار : گلزار شهدای شهر تودشک

زندگینامه :شهید حسین رضائی در سال 1340 در شهر تودشک و در خانواده ای کم درآمد به دنیا آمد .

در همان دوران کودکی طعم تلخ یتیمی را چشید و پدر را از دست داد.

حسین سرپرستی خانواده سه نفره اش را بر عهده گرفت . مادر نیز با قالی بافی مخارج زندگی را تامین می کرد .

وی تحصیلاتش را تا دیپلم ادامه داد و پس از آن راهی شهر اردستان شد . دوره تربیت معلمی را گذراند و برای تدریس به مناطق دور افتاده رفت . پس از مدتی تصمیم گرفت راهی جبهه شود ، چون حضورش را در آنجا موثر قلمداد می کرد . دوره ی آموزشی را در پادگان غدیر اصفهان گذراند و عازم جبهه شد . سر انجام به تاریخ 10/20/1361 در عملیات بیت المقدس در جاده ی خونین شهر – اهواز توانست خدای خود را ملاقات کند.

گزیده ای از وصیت نامه شهید :امیدوارم که خداوند روحیه ی شهادت طلبی را در قلب من بگنجاند و مرا هم از جمله شهدای واقعی قرار بدهد و من آن قدر می جنگم تا این که به کربلا برسم یا به شهادت .

 

شهید احمد عباسی تودشکی

 فرزند : اسد ، متولد شهر تودشک ، شهادت 23/4/1361 مزار : گلزار شهدای شهر تودشک .

زندگینامه :شهید احمد عباسی تودشکی در شهر تودشک به دنیا آمد و در تاریخ 23/4/1361 در عملیات رمضان توسط دشمن به شهادت رسید و به وصال حق پیوست .

 

 

 

 

شهید محمد قاسمی

 فرزند حسین ،‌متولد :2/1/1345 شهادت : عین خوش 23/4/1361 ، مزار : گلزار شهدای دهستان تودشکچویه

زندگینامه :دانش آموز شهید محمد قاسمی به تاریخ 2/1/1345 در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود .

وی تحصیلات خود را تا دوم متوسطه ادامه داد اما همین که متوجه ارزش این انقلاب شد عازم جبهه گردید و در منطقه عملیاتی عین خوش در عملیات رمضان به تاریخ 23/4/1361 عاشقانه پر کشید و به دیدار دوست رسید و پیکر مطهرش پس از 13 سال به خانواده برگشت .

 

شهید علی یاری

 فرزند قارداش ، متولد تودشکچویه سال تولد 1341 شهادت ،‌دزفول 5/5/1361 ، مزار : گلزار شهدای تودشکچویه

زندگینامه :سرباز شهید علی یاری به سال 1341 در روستای تودشکچویه در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود . تحصیلات خود را تا اخذ دیپلم ادامه داد . دوران خدمت سربازی او همزمان با اوج گیری جنگ تحمیلی بود .

طی یک دوره آموزش نظامی به مناطق جنگی اعزام شد . سر انجام به تاریخ 5/5/1361 در عملیات رمضان بر اثر اصابت ترکش در دزفول به درجه ی رفیع شهادت نائل گشت .

گزیده ای از وصیت نامه :پدر عزیز و مادر گرامی ام ! ، شاید نبودن من در بین شما باعث رنج و سختی و اندوه شما باشد ، ولی زمان موقعی است که باید از این مسائل گذشت و به فکر بودن و نبودن نبود. می دانم ناراحت هستید ، ولی چه باید کرد ،‌موقعی که کشور عزیزمان و اسلام عزیز مورد هجوم و تجاوز قرار گرفته ، نشستن و تماشاکردن ، جز خیانت به اسلام و انقلاب اسلامی چیز دیگری به حساب نمی آید و باید جنگید یا بکشیم و کشته کشته شویم یا که زنده بمانیم و پیروز شویم .

شهید محمد قاسمیان

 فرزند عباس متولد تهران ، سال تولد 1343 شهادت آبادان 5/5/1361 ، مزار : گلزار شهدای شهر تودشک

زندگینامه :دانش آموز شهید محمد قاسمیان به سال 1343 در خانواده ای مذهبی ، در شمیرانات تهران ( زعفرانیه ) دیده به جهان گشود . در یکی از دبستان های میدان تجریش مشغول تحصیل شد و شب ها در کلاس های قرآن مسجد محمدی شرکت می کرد .

مدرک دیپلمش را مقارن با ایام اوج گیری انقلاب و در حین فعالیت ضد رژیم اخذ کرد .

با شروع جنگ تحمیلی سه بار به جبهه اعزام شد. سر انجام در عملیات رمضان در تاریخ 5/5/1361 به درجه رفیع شهادت رسید و تاکنون پیکر پاک شهید قاسمیان نزد خانواده باز نگشته است . (مفقود الاثر)

گزیده ای از وصیت نامه :

به امید اینکه نماز شب را در کربلا بخوانیم .

شهید غلامرضا خرمدشتی

 فرزند جلال ، متولد روستای تودشکچویه 1319 ، شهادت : آبادان 25/6/1361 مزار : گلزار شهدای تودشکچویه

زندگینامه :پاسدار شهید غلامرضا خدمدشتی به سال 1319 در خانواده ای مذهبی و کم در آمد در خرمدشت شهر تودشک به دنیا آمد.

پدرش با کارگری خانواده را اداره میکرد و مادر با پخت نان، پدر را در تهیه مایحتاج زندگی یاری می داد.

غلامرضا با سختی فراوان بزرگ شد . او ناچار بود در کار کشاورزی به کشاورزان دیگر کمک کند . خدمت سربازی را که تمام کرد ،‌با دختر خاله خود ازدواج نمود . در اوایل مهر ماه سال 1360 داوطلبانه به جبهه اعزام شد و راهی منطقه ی جنوب (پاسگاه زید) گردید . سرانجام در عملیات رمضان به تاریخ 25/6/1361 بر اثر اصابت ترکش به مقام رفیع شهادت رسید.

گزیده ای از وصیت نامه :من این راه را با چشمان باز انتخاب کرده و این راه علی گونه را پیش می گیرم . چه سعادتی از این بالاتر که انسان در راه عقیده و آرمانش به شهادت برسد.

دسته بندی :

شهدای شهر تودشک بخش دوم

شهید سعید اعتمادی

 فرزند محمد متولد شهر تودشک 1345 شهادت : موسیان 11/8/1361 مزار : گلزار شهدای شهر تودشک .

زندگینامه :دانش آموز شهید سعید اعتمادی به سال 1345 در شهر تودشک به دنیا آمد .

از همان کودکی علاقه وافری به نماز خواندن داشت و ضمن تحصیل ،‌در کار کشاورزی و اداره ی مغازه به پدرش کمک می کرد .

با شروع جنگ تحمیلی ، از پدر کسب اجازه کرد و جهت فراگیری آموزش نظامی به اصفهان رفت . عاقبت در منطقه ی عین خوش در عملیات محرم به تاریخ 11/8/1361 به مقام رفیع شهادت رسید.

گزیده ای از وصیت نامه :... آری در راه خدا و اسلام جنگیدن ، چه زیباست و چه زیباتر است شهید شدن در این راه . امیدوارم که من هم یکی از کسانی باشم که لیاقت شهید شدن را داشته باشم و امروز باید بجنگیم تا اسلام را در سراسر جهان گسترش دهیم .

شهید رحیم رضایی

 فرزند باقر متولد شهر تودشک سال تولد 1342 شهادت : ابو قریب ، 11/8/1361 ، مزار : گلزار شهدای تودشک

زندگینامه :دانش آموز شهید رحیم رضایی به سال 1342 در خانواده ای مذهبی در شهر تودشک به دنیا آمد .

تحصیلاتش را تا دوم متوسطه ادامه داد ، وی برای اقامه ی مسائل اسلامی و مذهبی بسیار فعالیت کرد و علاقه ی خاصی به انقلاب داشت.

شهید رحیم رضائی شور و شوق وصف ناپذیری برای رفتن به جبهه داشت ، به طوری که امتحانات خرداد ماه را نیمه تمام گذاشت و عازم جبهه شد . سر انجام در منطقه عملیاتی ابوقریب به تاریخ 11/8/1361 در عملیات محرم جان به جان آفرین تقدیم کرد و راهی دیار دوست شد .

گزیده ای از وصیت نامه :ای پدر و مادر عزیزم !‌اینجانب فرزند حقیر شما که اکنون در جبهه مشغول خدمت می باشم ، ممکن است هر لحظه مرگ به سراغم بیاید و چه خوب است که این مرگ که در حقیقت حیات است در راه خدا باشد . اگر چنین سعادتی نصیب این حقیر شد ، شکر گذار باشید و سجده شکر به جا آورید .

شهید محمد مردانیان

فرزند بمانعلی متولد شهر تودشک ، سال تولد :1344 ، محل شهادت : عین خوش ، 11/8/1361 ، مزار مطهر شهدای شهر تودشک .

زندگینامه :دانش آموز شهید محمد مردانیان به سال 1344 در شهر تودشک متولد شد . محمد تا سوم راهنمایی ادامه تحصیل داد و پس از آن به شغل بنایی پرداخت و همراه با پدرش مشغول به کار شد . با شروع جنگ تحمیلی ، پدر و پسر در کنار هم راهی جبهه های نبرد شدند .

سرانجام در تاریخ 11/8/1361 در عملیات محرم ، شهید محمد مردانیان به فیض شهادت نائل گشت و پدر پیکر محمد را گلگون و خوشبو با آمبولانس به زادگاه آورد و تنها به خانه بازگشت .

گزیده ای از وصیت نامه :ای امت شهید پرور ایران ، تنها راه نجات مستضعفین و پیروزی نهایی ، پشتیبان قاطع و بی دریغ از دولت جمهوری اسلامی و پیوستن به خط امام که همان خط اصیل اسلام و محمد (ص) است ، می باشد .

 

شهید اکبر محمدیان

فرزند صادق متولد شهرتودشک 1344 ، شهادت موسیان 11/8/1361 ، مزار : گلزار شهدای روستای تودشک

زندگینامه :شهید اکبر محمدیان به سال 1344 در روستای جشوقان از توابع بخش کوهپایه پا به عرصه گیتی نهاد

وی همزمان با تحصیل در مقطع ابتدایی به کشاورزی می پرداخت . با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه های نبرد شد و سر انجام به تاریخ 11/8/1361 در عملیات محرم در منطقه موسیان به درگاه دوست پرواز کرد .

گزیده ای از وصیت نامه :درود بر کسانی که به گفته امام امت که سخن خداست ، لبیک گفتند و به جبهه ها رفتند تا از دین اسلام و کشور خود ایران دفاع کنند.

 

 

شهید حسین یاری

فرزند ضرب علی متولد روستای تودشکچویه 1341 شهادت عین خوش 12/8/1361 ، مزار : گلزار شهدای تودشکچویه

زندگینامه :شهید حسین یاری به سال 1341 در روستای تودشکچویه از توابع بخش کوهپایه در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود . وی در همان اوان کودکی به مسائل مذهبی از جمله نماز و روزه علاقه ی خاصی نشان می داد تا پایان مقطع دبیرستان تحصیل کرد .

با شروع جنگ تحمیلی عازم جبهه نبرد شد . سر انجام در منطقه عین خوش و در عملیات محرم به تاریخ 12/8/1361 به مقام رفیع شهادت رسید .

گزیده ای از وصیت نامه :خدایا !‌از تو خواهانم که این اتحاد و آگاهی را هر چه بیشتر به ملت ما عنایت فرمایی . درپایان از کسانی که بر گردن من حقی دارند و حقشان را ادا نکرده ام ، می خواهم که به خاطر خدا بگذرند و ببخشند . مادر عزیزم !می خواهم هیچ گونه نگرانی نداشته باشی و در راه حق و دین خدا سعی وافر نمایی.

 

شهید ناصر باقری

فرزند محمد رضا متولد شهر تودشک 1343 ، شهادت عین خوش 16/8/1361 ، مزار : گلزار شهدای تودشک

زندگینامه :دانش آموز شهید ناصر باقری تودشکی به سال 1343 در شهر تودشک از توابع بخش کوهپایه دیده به جهان گشود . 14 ساله بود که انقلاب به اوج خود رسید، شهید باقری هم از این انقلاب بی نصیب نماند و در راهپیمایی و شعار نویسی ها شرکت می نمود.

جنگ تحمیلی شروع شد . با اعلام فرمان امام خمینی (ره) برای بسیج عمومی ، با این که در کلاس سوم متوسطه تحصیل می کرد اما اولین کسی بود که در بسیج ثبت نام کرد . سر انجام شهید ناصر باقری در حمله سوم عملیات محرم در نوار مرزی عین خوش ، به تاریخ 16/8/1361 به لقاء معشوق شتافت .

گزیده ای از وصیت نامه :من که به جبهه آمده ام به خاطر رضای خدا و حفظ اسلام و امر ولایت فقیه و پیاده کردن حکومت عدل اسلام در جهان است .

 

شهید مظاهر حسینی

فرزند رضا متولد شهر تودشک 1345 ، شهادت : پیرانشهر 15/5/1362 ، مزار : گلزار شهدای شهر تودشک.

زندگینامه :شهید مظاهر حسینی تودشکی ، به سال 1345 در شهر تودشک دیده به جهان گشود .

تحصیلات خود را تا سوم دبیرستان ادامه داد . پس از همزمان با کار در حوزه ی علمیه اصفهان ثبت نام کرد . در فعالیت های سیاسی انقلاب و جلسات مذهبی حضور چشمگیری داشت . کلاس های عقیدتی تشکیل می داد و نماز جمعه ، نماز شب و تلاوت قرآن او ترک نمی شد و چه زیبا آثار قرآن در اخلاق متواضع و مهربان او هویدا بود .

شهید مظاهر حسینی پس از ورود به حوزه علمیه ، از طریق بسیج حوزه به جبهه رفت و سر انجام به تاریخ 15/2/1362 در عملیات والفجر ، عاشقانه پرکشید و به دیدار دوست رسید.

گزیده ای از وصیت نامه شهید :در هر زمان و مکان خدا را به یاد داشته باشید ، چون که نتیجه به یاد داشتن خدا ، دوری جستن از عذاب خداست . به مزار شهدا بروید و یار آوری از آنها کنید ، چون که یاد شهیدان باعث می شود از بی توجهی و بی تفاوتی بیرون آیید.

 

شهید عباس قطبی

فرزند علی محمد متولد روستای تودشکچویه 1337، شهادت : پنجوین ، 27/8/1362 ، مزار : گلستان شهدای مشهد

زندگینامه :پاسدار شهید عباس قطبی به سال 1337 در تودشکچویه دیده به جهان گشود .

تا ششم ابتدایی تحصیل کرد و با پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت سپاه پاسداران در آمد . با شروع جنگ تحمیلی به جبهه های نبرد رفت و در عملیات و الفجر 4 در منطقه ی عملیاتی پنجوین به تاریخ 27/8/1362 به شهادت رسید . پیکر پاک شهید قطبی ،‌هم اکنون میهمان بارگاه امام رضا (ع) در بهشت الرضا است .

 

 

شهید علی قاسمی

فرزند محمد متولد روستای تودشکچویه 1347 شهادت : شرق دجله ، 23/12/1363 ، مزار : گلزار شهدای تودشکچویه

زندگینامه :دانش آموز شهید علی قاسمی به سال 1347 درروستای تودشکچویه از توابع بخش کوهپایه دیده به جهان گشود . تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی ادامه داد . سپس به عضویت بسیج در آمد و به جبهه رفت .

 سر انجام در عملیات بدر به تاریخ 23/12/1363 در شرق دجله شهید شد . پیکر پاک علی قاسمی را در گلزار مطهر شهدای تودشکچویه به خاک پسردند.

 

 

شهید حسن قاسمی منش

فرزند عباس متولد روستای تودشکچویه 1348 ، شهادت : جزایر مجنون 23/12/1363 ، مزار : گلزار مطهر شهدای روستای تودشکچویه .

زندگینامه :دانش آموز شهید حسن قاسمی منش به سال 1348 در روستای تودشکچویه دیده به جهان گشود .

تا سوم راهنمایی تحصیل کرد و پس از آن با شروع جنگ تحمیلی ، رهسپار جبهه های نبرد شد . سر انجام به تاریخ 23/12/1363 طی عملیات بدر در جزایر مجنون، شربت شهادت را لاجرعه سرکشید . دو سال بعد برادرش حاج غلامرضا نیز با او به خیل شهدا پیوست و ساکن بارگاه دوست شد.

گزیده ای از وصیت نامه :آری شهیدان رفتند و به معشوقشان رسیدند ، ولیکن راه و هدفشان با عاشقان حسینی یکی می باشد که روز ازمایش فرا رسیده است. امروز فرزند فاطمه (س) ، خمینی کبیر ، برای نصرت دین خدا ، بر کفر جهانی یاری می طلبد . مرگ حق است ، پس چه بهتر که آن را چون حسین خوب انتخاب کنیم .

شهید علی حیدری

فرزند مصیب متولد روستای مزرعه کهنه 1343 شهادت : سردشت 17/6/1364 ،‌مزار : گلزار شهدای تودشک

زندگینامه :پاسدار شهید علی حیدری به سال 1343 در روستای مزرعه کهنه از توابع بخش کوهپایه دیده به جهان گشود تا اول راهنمایی تحصیل کرد و پس از آن جذب سپاه پاسداران گردید و به جبهه رفت . به خاطر لیاقتی که از خود نشان داد به عنوان فرماندهی گروهان برگزیده گشت تا قافله نور را هدایت کند.

سر انجام در کردستان (سردشت) به تاریخ 17/6/1364 دست گلچین گیتی او را شایسته والاترین مقام ها کرد . بی تردید شهادت جامه ای است که تنها بر قامت این سرو قامتان زیبنده است.

گزیده وصیت نامه :شهادت مرگ نیست ، رسالت است. رفتن نیست ، جاوادانه ماندن است . جان دادن نیست ، بلکه جان یافتن است . به اجبار رفتن نیست ،به اختیار رفتن است . مردن نیست ، تولد است . تنفر نیست ،‌عشق است . سکوت نیست ، فریاد است .

شهید غلامرضا قاسمی منش

فرزند عباس متولد روستای تودشکچویه 1339 ، شهادت : مهاباد 20/7/1365 ، مزار : گلزار شهدای تودشکچویه

زندگینامه :پاسدار شهید حاج غلامرضا قاسمی منش به سال 1339 در روستای تودشکچویه دیده به جهان گشود . تحصیلات خود را تا سوم متوسطه انجام داد و با شروع جنگ تحمیلی مدرسه را رها کرد و برای دفاع از میهن اسلامی به جبهه رفت . مدت دو سال از حضور فعال او در چند عملیات مهم می گذشت که در منطقه ی مهاباد در تاریخ 20/7/1365 توسط یکی از عوامل گروهک های ضد اسلام،‌از پشت سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت . و به خیلی شهدا پیوست . همان جا که برادر شهیدش حسن ، در جوار فرشتگان و نیکان خدا ، انتظارش را می کشید.

گزیده ای از وصیت نامه :بار خدایا! ، از تو طلب مغفرت از کوله بار گناهانم دارم و از تو می خواهم در این لحظه از آخر عمر ، مرا از آمرزش گناهان در این دنیا ،‌و در آخرت از شفاعت شهیدان محروم نگردانی .

دسته بندی :

شهدای شهر تودشک بخش سوم

شهید مهدی قاسمی زاده 

فرزند حیدر متولد شهر تودشک 1347 شهادت : آبادان 7/12/1365 ،‌ مزار : گلزار شهدای تودشک

زندگینامه :دانش آموز شهید مهدی قاسمی زاده در سال 1347 در خانواده ای مذهبی و دین دار در شهر تودشک پا به عرصه گیتی نهاد.

مهدی در اخلاق نمونه ، در درس خواندن جدی و در تقوا برای اطرافیان الگو بود . هیچ گاه به تجملات بها نمی داد و لباس و کفشی که می پوشید ،‌در نهایت سادگی و تمیزی بود . دبیرستانی بود ،‌که در زمینه ی کتاب خوانی رتبه سوم را در استان اصفهان کسب کرد . سر انجام در تاریخ 7/12/1365 گلچین گیتی او را در منطقه ی عملیاتی کربلای 5، از شاخه چید و مهدی را به جایی که شایسته آن بود ، رساند.

گزیده ای از وصیت نامه :خداوندا! کوله باری از گناه آورده ام و اکنون چنان از خود بی خود شده ام که اشک از دیدگانم بر لوح مزبور می چکد . نوجوانانی را می بینم که سر بر روی زانوی خود گذارده و گریه می کنند . راستی اینها از خداوند چه می خواهند،‌شاید همانی باشد که بنده حقیر در طلب آنم .

شهید حجت الله شفیعی

فرزند رضا متولد : کمال آباد 3/1/1345 ، شهادت : قصر شیرین 29/2/1366 ، مزار : گلزار شهدای شهر تودشک

زندگینامه :سرباز شهید حجت الله شفیعی به تاریخ 3/1/1345 در خانواده ای مذهبی در روستای کمال آباد دیده به جهان گشود و در سن 21 سالگی در تاریخ 29/2/1366 در قصر شیرین به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

  

شهید داوود قاسمی تودشکی

فرزند رضا ، متولد شهر تودشک 2/3/1349 شهادت : فاو 15/11/1366 ، مزار : گلزار مطهر شهدای شهر تودشک

زندگینامه :دانش آموز شهید داوود قاسمی به تاریخ 2/3/1349 در خانواده ای مذهبی در شهر تودشک به دنیا آمد . وی تحصیلاتش را تا سوم متوسطه رشته تجربی ادامه داد ، ولی به خاطر عشق به وطن به جبهه رفت و در منطقه عملیاتی فاو به تاریخ 15/11/1366 به وصال حق نائل گشت .

 

شهید علی قاسمی

فرزند محمد متولد شهر تودشک 1349 ، شهادت : شلمچه ، 23/3/1367 ، مزار : گلزار شهدای مطهر شهر تودشک .

زندگینامه :دانش آموز شهید علی قاسمی فرزند محمد به تاریخ 19/6/1349 در شهر تودشک دیده به جهان گشود .

با شروع جنگ تحمیلی ،‌تحصیل در دبیرستان را رها کرد و به جبهه رفت . سر انجام در تاریخ 23/3/1367 در عملیات بیت المقدس در منطقه ی عملیاتی شلمچه به دیار دوست پر کشید.

افسوس که پرندگان را از پرواز گریزی نیست و دیگران را به پریدن راهی ....

شهید علی قاسمی

فرزند کاظم ، متولد روستای تودشکچویه 1347 ، شهادت : تمرچین ،‌27/4/1367 ، مزار : گلزار شهدای تودشکچویه

زندگینامه :سرباز شهید علی قاسمی ، به سال 1347 در روستای تودشکچویه از توابع بخش کوهپایه دیده به جهان گشود . تا پایان مقطع راهنمایی تحصیل کرد . به خدمت مقدس سربازی که اعزام شد ، در قالب نیروی ارتش جمهوری اسلامی به جبهه های نبرد رفت . سر انجام در تاریخ 27/4/1367 در منطقه تمرچین به درجه رفیع شهادت رسید .

 

شهید وحید محمدی تودشکی

فرزند محمد علی متولد شهر بردسیر کرمان 15/2/1348 شهادت : 23/9/1367 مزار : گلزار شهدای تودشک

زندگینامه :شهید وحید محمدی تودشکی به تاریخ 15/2/1348 در شهر بردسیر کرمان در خانواده ای مذهبی و ساده و بی آلایش به دنیا آمد . همیشه احترامی خاص برای والدین خود قائل بود و در مجالس وعظ و سخنرانی ها و راهپیمایی ها شرکت می کرد . او درسش را تا کلاس سوم راهنمایی ادامه داد

شهید محمدی همیشه آرزوی نبرد با دشمنان و اعزام به جبهه را داشت و دعا میکرد روزی بتواند او هم مانند سایر دوستانش به خدمت در منطقه جنگی و نبرد علیه دشمنان ممکلت و دین مبین اسلام بپردازد ، تا این که وقت انجام خدمت وظیفه فرا رسید . مدتی در بند خاش مشغول وظیفه بود و بعدا جزء تیپ 55 هوابرد شیراز قرار گرفت و از شیراز به سمت غرب کشور یعنی جبهه اعزام شد و مدتی در آنجا خدمت کرد . سپس در تاریخ 23/9/1367 در راه نیل به هدف خود که همان درجه رفیع شهادت بود ، در حادثه تصادف دو خودرو در سومار به فیض شهادت رسید.

ایشان همیشه سفارش به پیروی از امام راحل (ره) و مقام ولایت فقیه و صبر و خواندن نماز شب و تلاوت قرآن می کردند.

شهید داهی مصطفی العکراوی

فرزند کاظم متولد عراق ،‌شهادت : خاک عراق ، 25/12/1369 ،‌مزار : گلستان مطهر شهدای شهر تودشک

زندگینامه :شهید داهی العکراوی از برادران مبارز عراقی بود که در کنار رزمندگان سپاه ایران به مبارزه با دشمن بعث حاکم بر عراق پرداخت و سر انجام درماه رمضان 25/12/1369 در عملیات بدر ، حین مبارزه با دشمن بعثی به درجه رفیع شهادت رسید.

گزیده ای از وصیت نامه :.... حمد می گویم خدا را و سپاسگذارم از او که برای من باب جهاد را گشود و پس از لبیک گفتن به مسوولین جمهوری اسلامی ،‌مرا از سربازان امام عصر (عج) گردانید به رهبری امام خمینی . من به خون خود در راه خدا و برای یاری اسلام ، غلتیدم.

شهید مسعود فیروزی

فرزند حسین ،‌متولد شهر تودشک 1352 ، شهادت قصر شیرین 10/4/1371 ، مزار : گلزار شهدای شهر تودشک

زندگینامه :سرباز شهید مسعود فیروزی به سال 1352 در شهر تودشک پا به عرصه گیتی نهاد .

تحصیلات خود را تا دوره ی دبیرستان ادامه داد و پس از آن به خدمت مقدس سربازی اعزام شد . سر انجام مسعود فیروزی در قصر شیرین بر اثر بیماری ناشی از فضای مناطق جنگی در تاریخ 10/4/1371 به فیض عظیم شهادت نائل شد و پیکر پاکش را در گلزار مطهر شهدای شهر تودشک به خاک سپردند.

 

 

اطلاعات جغرافیایی ، جمعیتی شهرها و روستاهای بخش کوهپایه – شهرستان اصفهان که شهید تقدیم انقلاب اسلامی نموده اند .

	نام شهر/روستا	نام دهستان	تعداد خانوار	جمعیت براساس آمارگیری سال 75	فاصله تا مرکز بخش	طول جغرافیایی			عرض جغرافیایی			تعداد شهدای مدفون در محل	ملاحظات
						ثانیه	دقیقه	درجه	ثانیه	دقیقه	درجه
1	شهر کوهپایه	جبل	750	3650	مرکز		26	52		43	32	24
2	شهر سجزی	سیستان	670	2758	32	30	7	52	40	41	32	24
3	مزرعه شور	-	270	1269	36	10	8	52	10	40	32	2
4	شهر تودشک	تودشک	496	2062	20	20	40	52	20	43	32	15
5	تودشکچویه	-	288	1179	25	50	40	52	50	43	32	11
6	امامزاده قاسم	-	121	747	18	50	35	52	50	41	32	3
7	مشکنان	-	145	657	15	40	36	52	20	43	32	3
8	جندابه	-	117	565	29	40	39	52	30	46	32	9
9	جشوقان	-	155	621	33	50	43	52	40	41	32	2
10	آبچویه	-	22	90	50	30	47	52	10	41	32	1
11	بادافشان	-	60	223	25	40	42	52	10	45	32	4
12	دلگشا	-	23	69	35	50	46	52	40	44	32	3
13	سید آباد	-	26	94	37	50	46	52	30	45	32	1+1
14	چیرمان علیا	-	37	175	36	50	44	52	50	40	21	4+1
15	مزرعه یزدی	-	13	44	33	50	46	52	50	43	32	1
16	اروجه	-	12	37	175	36	50	44	52	43	32	1
17	کیچی	جبل	42	87	12	50	29	52	20	49	32	3
18	دخر آباد	-	37	113	19	30	32	52	30	47	32	1	جاوید الاثر
19	میرهمایون	-	1	2	13	40	24	52	20	47	32	1
20	مند آباد	-	4	22	10	40	25	42	30	47	32	1
21	جزه	-	151	679	12	30	32	52	20	44	32	10
22	علون آباد	-	105	292	15	10	31	52	50	48	32	5
23	هریزه	-	65	221	14	50	25	52	20	49	32	5
24	زفره	زفره	657	2574	63	10	17	52	30	54	32	22
25	فشارک	-	24	104	50	40	21	52	50	50	32	3
26	ورتون	سیستان	113	527	52	50	6	52	20	50	32	6
27	تینجان	جبل	40	160	18	50	26	52	10	51	32
28	سسناباد	-	9	14	10	50	25	52	30	48	32	1

 

خداییش دور از انصافه نظر ندین

دوستانی که از شهیدان یاد شده خاطره یا اطلاعات کامل تری دارن حتما با ما در میون بزارن تا در وبسایت خودتون ازش استفاده بشه .

موفق باشید.

التماس دعا

م.عموحیدری

دسته بندی :

تبریک هفته بسیج

سلام

امیدوارم همه دوستان و همراهان و همشهریا و دوستان عزیز وبسایت تودشک خوب باشه

دلم خیلی واسه همگی تنگ شده بود ولی از جهاتی بهتر دیدم یه چند روزی عزیزان دیگه پذیرای دوستان گلمون باشن اینم که انگار فقط دوست بزرگوارمون تبریک و ترحیم عزیز لطف داشتن و دو پست تبریک رو قرار دادن واقعا ازشون ممنونم.

حالا دلیل نبودن بچه ها رو نمی دونم گرچه میدونم مهندس کریمی تا حدودی گرفتار هستن و حتی وبسایت خودشونمعماری حرفه ای رو هم خیلی وقته آپدیت نکردن ! ولی بنده به شخصه دلیل نبودنم فقط یخورده مشغولیات درسی بود تا جایی که فعالیت نتی بنده محدود شده بود به آپدیت کردن شب به شبگلبرگ ولی مطمئن باشین هیچ وقت تا زمانی که عزیزان تو این وبسایت حضور دارن این وبسایت تعطیل نمی شه!.

ممنونم از لطف آقای رحیمی گلمون برادر عزیزم که واقعا ما رو همراهی میکنن و این هفته رو هم اولین بار ایشون قدر دونستن.

اومدم چهار کلمه به نظرات قشنگتون جواب بدم و یه تبریکی هم واسه این هفته به همه عزیزان بگم.

لطف عالی زیاد آقایبی ادعای عزیزشما همیشه به ما لطف داشتین و قلم حق هر چند هم که تند باشه هیچ موقع موجبات آزار کسی رو فراهم نمی کنه ! رونق رسانه ما هم به همین بیان عقایده واقعا از شما ممنونم و ازتون خواهش میکنم همینطور لطفتون رو نسبت به وبسایت خودتون ادامه بدین. پر انرژی تر و خیلی بیشتر ولی میگم فقط قلم حق هرچند تلخ! ( معنی این جمله رو هم واقعا متوجه نشدم "مصطفی هم که دیگه از زحمت این وبلاگ خودشو داره میکشه" اگه میشه واسم ترجمش کنید !)

آقای شهریاری گل از رفسنجاناز بابام که پرسیدم میگه فکر کنم شما با ما فامیل باشین میگه شما پسر عموشونین آخه مام قبلنا شهریاری بودیم حالا شدیم عموحیدری !!!!! باعث افتخار ماست که شما به وبسایت خودتون سر زدین واقعا ممنونم چشم حتما این کارو درخواست شما رو انجام میدم .

از طرف دوستان عزیزمون در شهرداری تودشکم خدمتمخاطب همیشگیعزیز عرض کنم بله خیلی وقتهوبسایت شهرداری آپدیت نشده دلیلشم یه خورده زیاد شدن مشغله آقای حسینی روابط عمومی اسبق شهرداری به خاطر تغییر سمتشون به معاون اداری مالی شهرداری هستش و خب کارمند قبلی هم که واسه این کار استخدام کردن فعلن در استخدام پیام نور تودشک در اومده !!!!!!!!

بنده و دوستان هم سعی میکنیم این وبسایت رو کم و بیش آپدیت نگهداریم.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ثانیه :جمش کنید بابا !!!!

تودشک دات کام:چی رو - بابا چیزی ریخته نشده که جمع بشه ! شما تشریف بیارین بریزین بپاشین ما جمع میکنیم چشم ! (عصبانیت شما رو درک میکنم واقعا ببخشید چشم حتما آپ ها رو زیاد میکنیم!)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از دوستان دیگمون :روح ا... - سیاسی عزیز- آقای قاسمی و پست جدید گلواقعا ممنونم همینطور تا یادم نرفته از خانم زارعی به خاطر نظرات قشنگ و همراهی با وبسایت خودشون تودشک.

و اما فکر کنم فرصت اون رسیده که توضیحی در مورد موضوع دبیرستان و دلیل حذف اون پست نظرات شما عزیزان داده بشه

خب بنده همونطوری که عرض کرده بودم نظرات شما رو به همراه پست درج شده در وبسایت در مورد دبیرستان شهید رجایی تودشک به مدیریت محترم این مرکز آموزشی انتقال دادم چون دوست ندارم حرفها در این وبسایت بدون ضمانت اجرایی باشن و خب حرفی در مورد کسی زده بشه و اون شخص ازش بی اطلاع باشه و از طرفی هم خیلی دوست داشتم نظر مدیران رو راجع به این موضوع بدونم.

در برخورد اول با این مسئله میشد ناراحتی از این موضوع رو در نگاه های عزیزان خوند ! نمی دونم درخواست تشکر از جنابان رو نداشتم ولی دلم هم نمی خواست اینطور برخورد بشه ! این فرصت خیلی خوبی بود برای عزیزان و کلا دبیرستان برای اینکه این موضوع که خب تا حدودی صحبت تمامی مردم شهر تودشک بود با یک جواب منطقی تا حدودی حل بشه . از عزیزان خواستم که در مورد صحبتهای انجام شده فکر کنن و جواب رو به هر صورت ممکن به بنده یا وبسایت انتقال بدن . عزیزان در ابتدا تصور کردند که نظرات موجود رو بنده در وبسایت درج کردم !!!! و از بنده دلیل منطقی برای صحبت انجام شده میخواستند. نکته ای رو که یادم این بود که آمار درج شده در نظرات رو بعضا غیر واقعی و بدون سند دونستند. مدیریت محترم دبیرستان طی صحبتی که با هم داشتیم مطالبی رو به بنده انتقال دادند که امیدوارم بتونم اونها رو بی کم و کاست خدمت عزیزان عرض کنم.

ایشون دلیل عمده افت دبیرستان رو کاهش تعداد دانش آموزان نخبه و جویای درس و همینطور بی اهمیت شدن درس از دید دانش آموزان و کم توجهی به این موضوع در دانش آموزان موجود در منطقه دونستند . همینطور ایشون مهاجرت دانش آموزان به مناطق آموزشی مجاور مثل نائین و کوهپایه و اهمیت ندادن به دبیرستان شهر از طرف خانواده ها رو دلیل این افت بیان کردند.

و در جواب دوست عزیزی که دلیل ترک تحصیل رو رفتار بد مسئولین میدونستن فرمودند: دلیل بعضی سخت گیری ها که به ندرت اتفاق می افتادند فقط و فقط حفظ حریم محیط دانش آموزی و محافظت از نظم دبیرستان به دلیل زیاد بودن تعداد دانش آموزان و امکان بعضی بد آموزی ها در محیط سالم آموزشی بود. ایشون بیان کردند که ما در کنار سخت گیری ها چندین برابر تشویق ها رو در کارهامون اعمال میکردیم تا در محیط آموزشی از طرق مثبت به پیشبرد اهداف پرداخته بشه و اینکه در محیطی که حدود نیمی از وقت مفید روزانه دانش آموز رو اشغال میکنه قاعدتا نبایستی فقط به مسائل درسی بسنده بشه و آموزش های دیگر زندگی هم بایستی در اختیار قرار بگیره . و اگر در این محیط کمی بی توجهی صورت میگرفت شاید خیلی بد آموزی ها بوجود میامد که بایستی به طریقی از اونها جلوگیری میشد و سعی ما بیشتر بر تشویق دانش آموزان بوده و هست.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خب یه چند کلمه ای هم یه چند تایی خبر از شهر تو چند روزه اخیر خدمت دوستان گلم عرض کنم.

در نماز جمعه دو هفته قبل از جناب آقای حجه الاسلام احمدی نسب به عنوان امام جمعه برگزیده تقدیر به عمل اومد که ایشون واقعا یکی از نعمت های بزرگ شهر تودشک بوده و هستند. همینطور در نماز جمعه این هفته به مناسبت هفته بسیج از عزیزان بسیجی نخبه گردان عاشورا در حضور عزیزان نماز گزار تقدیر شد.

بازدیدی هم توسط عزیزان و مدیران شبکه بهداشت و درمان استان اصفهان از تجهیزات مرکز خدمات درمانی تودشک هفته قبل به عمل اومد .

 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دیگه خیلی حرف زدم ببخشین امیدوارم قصور بنده رو در اطلاع رسانی ببخشید . برای همگی آرزوی سلامتی و شادی دارم این هفته بسیج رو هم به همه عزیزان تبریک میگم .

راستی تا یادم نرفته برای نزول رحمت الهی هم دعا کنید.

 

دسته بندی :