تودشک شهری دردل کویر

تودشک شهری دردل کویرباآب وهوایکوهستانی

تودشک شهری دردل کویرباآب وهوایکوهستانی

نویسندگان

عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت

سه شنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۸۸، ۰۶:۱۶ ق.ظ

 

 

 حکایت ما و رمضان حکایت یخ فروشی است که پرسیدند فروختی؟ گفت: "نخریدند ولی تمام شد".
تلاش کردیم، ناله کردیم، خواستیم هر چه داریم به درگاه خدا ببریم که با رحمت بیکرانش روحی تازه در کالبدمان بدمد، اما مثل حکایت یخ فروش هر چه کردیم یا نکردیم تمام شد. ماه رمضان به پایان رسید و اگر عمری باشد باید سالی دیگر به انتظار بنشینیم.
ماه رمضان که امسال روزهای طولانی اش تشنگی را بیشتر از رمضان های گذشته به ما چشاند به پایان رسید و ساعتی دیگر با رویت هلال ماه نو عید فطر فرا می رسد.
در ۲۹ روز گذشته بر سر هر سفره افطار "اللهم لک صمنا ..." خواندیم، سحرها که بیدار شدیم و به آسمان نگاه کردیم ستاره ها پرنور بودند آنقدر که دلمان می خواست به آسمان برویم و همنشین ستاره ها شویم تا شاید به آسمان و اوج نزدیکتر شویم.
شبهای قدر به امید پذیرش توبه و پاکی از گناهان، شب زنده داری کردیم، تا صبح به درگاه خدا نالیدیم، سعی کردیم به نیازمندان کمک کنیم، خواستیم مهربانتر باشیم و با دوستان صمیمی تر.
گفتیم " الهی العفو" ، گفتیم " الغوث"، گفتیم" توبه"، احساس کردیم خالص شده ایم، سبک شدیم و سبکبار از مراسم احیا بازگشتیم اما از همان شب تا کنون چگونه بوده ایم؟ بر سر وعده هایمان با خدا مانده ایم؟ هنوز سبکباریم؟
همه ساله در شبهای قدر قرآن به سر به درگاهش می نالیم و توبه کنان از او حاجت می خواهیم اما پس از مراسم و حتی در فاصله دو شب قدر می شویم همان آدم قبل از شبهای قدر. ماه رمضان هم که تمام شد یادمان می رود با خدا چه گفتیم و چه عهد کردیم.

عهد می شکنیم، اما آنقدر به بزرگی و کرامت خداوند یقین داریم که دوباره به به امید عفو و بخشش آن عزیز دوست داشتنی به درگاهش می رویم.
در این ماه سعی کردیم نمازهایمان را خالصانه تر بخوانیم، کاری که در ماه های دیگر کمتر می کنیم و اغلب در پایان ماه رمضان دوباره می شویم همان انسانهایی که بودیم و البته کاش غیر از این باشد.
به هر حال رمضان فرصتی بود برای یافتن بیشتر خویش و نزدیکی بیشتر به خدا اما هر چه بود تمام شد و هرکس به توان خود توشه برگرفت. غصه روزهای رفته آنها را بازنمی گرداند اما شادی رسیدن عید فطر دل را آرام می کند.

عید رمضان آمد و ماه رمضانرفت
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

شوق عید فطر و نماز پرشکوه آن و شوق رجوع به ذات خود، اندکی از غصه ها می کاهد. گویی جشن می گیری برای اینکه با خدا و خودت وعده کرده ای که به گونه ای دیگر زندگی کنی، فطر عید بزرگی است، عید ذاتها و جانها، عید پشت کردن به شیطان و حرکت در مسیر حق، اما باز هم دلمان برای میهمانی خدا تنگ می شود حسی که دست بردار نیست... گویی طعمی را که چشیده ای نمی خواهی از دست بدهی.
زندگی چه فراز و نشیبها که بر ما تحمیل می کند و چه فرصتهایی که ما در این فراز و فرودها از دست می دهیم، قول می دهیم، عمل نمی کنیم اما باز منتظر رمضانی دیگر می مانیم که بار گناهان یک ساله مان را به روسیاهی به پیشگاه حق ببریم تا خط بطلانی بر آنها بکشد.
مهربان پروردگارا ! به پاسداشت مهرورزی تو، روزه گرفتیم و اکنون به نماز فطرت، پاک می رویم و در آبی رحمتت روح و جان می شوییم و تن پوش آمرزش بر تن می نمائیم. در این لحظه های سبز استجابت، شاخه های نخل آرزو را در دست می گیریم و ظهور موعود آخرین را از تو می خواهیم.
عید فطر روزی است که خداوند آنرا از میان دیگر روزها برگزیده است و ویژه هدیه بخشیدن و جایزه دادن به بندگان خویش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در این روز نزد حضرت او گرد آیند و بر خوان کرم او بنشینند و ادب بندگی به جای آرند، چشم امید به درگاه او دوزند و از خطاهای خویش پوزش خواهند، نیازهای خویش به نزد او آرند و آرزوهای خویش را از او خواهند و نیز آنان را وعده و مژده داده است که هر نیازی به او آرند، برآورده و بیش از آنچه چشم دارند، به آنان ببخشد و از مهربانی و بنده نوازی، بخشایش و کارسازی در حق آنان  روا دارد که گمان نیز نمی برند. 

اللهم اهل الکبریا والعظمة  و اهل الجود و الجبروت
ای خدایی که عظمت و کبریایی مخصوص توست
و جود و بخشش و جلال و جبروت به تو اختصاص دارد

واهل العفو والرحمة و اهل التقوی والمغفره
و لایق عفو و رحمت  و سزاوار ترس
از عصیان و آمرزش گناهان تویی 
 اسئلک بحق هذا الیوم
در خواست می کنم از تو به حق این روز
الذی جعلته للمسلمین عیدا ولمحمد صلی الله علیه و آله
که برای مسلمن عید قرار دادی و برای محمد صلی الله و آله
ذخرا و شرفا و کرامتا ومزیدا
ذخیره و شرف و زیادت مقام گردانیدی
ان تصلی علی محمد و آل محمد
درخواست دارم که درود بر محمد و آلش بفرستی
و ان تدخلنی فی کل خیرادخلت فیه محمد و آل محمد
و مرا هم در هر سعادتی که محمد (ص) و آل محمد (ص)
گردانیدی ، داخل گردانی را داخل

و ان تخرجنی من کل سوء اخرجت منه محمد و آل محمد
و از هر بدی که محمد (ص) و آل محمد (ص) را 
خارج ساختی مرا نیز خارج کنی

صلواتک علیه و علهیم
که درود بر محمد (ص) وآل او باد
اللهم انی اسئلک خیر ما سئلک منه عبادک الصالحون
خداوندا من از تو درخواست میکنم بهترین چیزی را که بندگان شایسته ات
از تو درخواست کردند

و اعوذبک مما استعاذ منه عبادک المخلصون
و پناه می برم به تو از آنچه بندگان مخلصت به توپناه آوردند.

 

 





موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۰۶/۲۴
علی عموحیدری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی