تودشک شهری دردل کویر

تودشک شهری دردل کویرباآب وهوایکوهستانی

تودشک شهری دردل کویرباآب وهوایکوهستانی

نویسندگان

شهادت مظلومانه حضرت امام رضا(ع)

پنجشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۱، ۰۶:۴۷ ق.ظ

  آمدم ای شاه ، پناهم بده خط امانی ز گناهم بده

    ای حَرمَت ملجأ در ماندگان دور مران از در و ، راهم بده

     ای گل بی خار گلستان عشق قرب مکانی چو گیاهم بده

  لایق وصل تو که من نیستم اِذن به یک لحظه نگاهم بده

        ای که حَریمت به مَثَل کهرباست شوق وسبک خیزی کاهم بده

    تاکه ز عشق تو گدازم چو شمع گرمی جان سوز به آهم بده

        لشگرشیطان به کمین من است بی کسم ای، شاه پناهم بده

    از صف مژگان نگهی کن به من با نظری ، یار و سپاهم بده

    در شب اول که به قبرم نهند نور بدان شام سیاهم بده

     ای که عطا بخش همه عالمی جمله ی حاجات مرا هم بده

**نامه ای به امام رضا**

ای آفتاب مهربانی میخواهم از خورشید بگویم که هر طلوع بانوار خود بهپنجره فولادتو چنگ می زند و ازضریح تونور میگیرد. 

مولای من!تو راامام غریبمی نامند، می دانم بد میزبانی بودند و در مهمان نوازی وفا نکردند.

مولای من!بعد از گذشت روزگار، حال تو میزبان ما هستی، تو میزبان گریه ها و نیازها، غم ها و دلتنگی های ما هستی. تو که غریبی را احساس کرده ای; حال غریبه ها بهآستانکرم تو چشم دوخته اند و به دستان پر مهرت توسل کرده اند.

مولای من!میخواهم اززائرانیبگویم جاده به جاده و شهر به شهر می گذرند تا نفسی مهمان شوند و از می عشق تو بنوشند.

مولای من!میخواهم از سنگ فرشآستان مقدستبگویم که سجده گاه قدوم مهمانانت شده است، ازکبوترانعاشقی که گرداگردحرمپاک تو می چرخند و تو را طواف می کنند، از نسیم بگویم کهبیرقگنبدترا بوسه باران می کند و عطر دلربای تو و اشک تمنایزائرانترا به اوج افلاک می برند.

ای حجت خدا!خوش بحال جاده که قدومزائرانتبغض تنهایی خود را می شکند و خاک پایشان را به سینه زخم آلود خود می زند که عمری است ازطوافتو جا مانده است.

خوش بحالرواق ها،درها و دیوارهایی که از نفس مهمانانت پر می گیرند و بهضریحپاک تو می رسند، خوش بحالمناره هاو کاشی ها!

خوش بحالزائرانیکه سعادت یافته اند که از جام کرامتت جرعه ای بنوشند و این همه معنویت و زیبایی را دریابند.

پس مارا دریاب.

                   دوست دارم صدات کنم توام منو صداکنی                      دوست دارم نگات کنم توام منو نگاه کنی

                    دل من زندونیه تویی که تنها می دونی                          قفس و وا کنی و پرنده رو رها کنی

                    قربون چشات برم از را ه دوری اومدم                             جای دوری نمیره اگه به من نگاه کنی





موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۰/۲۱
علی عموحیدری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی