تودشک شهری دردل کویر

تودشک شهری دردل کویرباآب وهوایکوهستانی

تودشک شهری دردل کویرباآب وهوایکوهستانی

نویسندگان

ای باقر علم نبی، فرزند حیدر/ از ما شفاعت کن اماما روز محشر

کی می شود قبر تو را دربربگیرم/ پروانه سان دورت بگردم تا بمیرم

*شهادتشکافندهی علم نبوی و مظهر حلم علویامام محمد باقر(ع)تسلیت باد . *

زخم‏ها بر سینه دارم ای ماه، امشب آخرین درخشش چشمم را می‏بینی. حرف‏ها در گلویم مانده است که اجازه فریاد شدن ندارند.
من، زخمی کربلایم. من ادامه زخم کربلایم و وارث زخم‏های جدم حسین علیه‏السلام و پدرم سجاد علیه‏السلام . پدرم، جای غل و زنجیرش را برای من و جماعت شیعه به ارث گذاشت و یک مدینه غربت و خانه‏ای که از در و دیوارش، بوی عشق سوخته بوتراب می‏آمد و جگر آتش گرفته مجتبی.
مپندار از جگر آتش گرفته‏ام می‏نالم؛ من از کودکی با جگر سوخته می‏زیستم. من کودک کربلایم، راز غربت فرزندان علی علیه‏السلام را از کربلا بر دل دارم، سینه‏ام زخمی ناله‏های زینب است. من زخم‏خورده کربلایم و زخمی قومی که سنگ بر فرزندان علی زدند.
خسته‏ام؛ خسته پیامی که در دل دارم و شاگردانی که به هزار رنج، پای حرف‏هایم می‏نشینند.
خداحافظ... سلام!
ای ماه خسته! امشب پسر زین‏العابدین چشم از دنیا فرو می‏بندد؛ تو شاهد باش که مردم زمانه با فرزند فاطمه علیهاالسلام نیکی نکردند و با جهالتشان، زخمش زدند. خداحافظ ای دنیای تاریک مردم مدینه!
سلام بر تو ای پدر و سرورم،
یا اباعبداللّه‏.

 

 


دسته بندی :


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی