تودشک شهری دردل کویر

تودشک شهری دردل کویرباآب وهوایکوهستانی

تودشک شهری دردل کویرباآب وهوایکوهستانی

نویسندگان

۲۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است



دسته بندی :


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۲ ، ۰۶:۲۲
علی عموحیدری
به بهانه خبرهای خوش فضایی دیروز؛  توجه علاقمندان به این رشته را به نکات زیرجلب می کنیم 

                                              

فناوری فضایی شامل مجموعه ای از دانش ها و فناوری هایی است که بشر برای بررسی فضای اطراف کره زمین و سایر اجرام آسمانی، اقدام به سفر، اقامت در آن، تحقیق و داده برداری رباتیک و غیر رباتیک می کند. در گذشته بررسی فضای بیرونی کره زمین از طریق ارسال موشک های فضایی به مدار زمین امکان پذیر بود، ولی امروزه با پیشرفت تکنولوژی فضایی، سفر موجودات زنده به فضا از جمله انسان میسر شد و در این راستا همکاری تنگاتنگی بین مهندسان، پزشکان و زیست شناسان آغاز شد و موجب پیدایش فصل جدیدی در فناوری فضایی گردید. دسته بندی های جدیدی که می توان در حوزه تکنولوژی فضایی بدان ها اشاره کرد عبارتند از: نانوتکنولوژیکی، بایو تکنولوژی، زیست شناسی فضایی، علم ژنتیک.

 

سیر تحول فناوری فضایی

علوم مربوط به فضا را نمی توان علوم نوپا دانست، چرا که از گذشته های دور بشر همواره به دنبال کشف شگفتی های آسمان و فضاهای اطراف زمین بود. با بررسی آثار برجای مانده از دانشمندان درمی یابیم که از همان سال های اولیه پیدایش علوم، تحقیق و بررسی های فراوانی در خصوص شکل و ترکیبات اجرام آسمانی به منظور شناخت بهتر فضای بیرونی شده است. بشر، با گذشت زمان و با رشد و توسعه تکنولوژی، پا را فراتر گذاشت و سعی کرد از نزدیک با این پدیده شگفت انگیز آفرینش روبرو شود و بتواند به بسیاری از پرسش های خود در خصوص عالم کرات و اجرام آسمانی پاسخی منطقی یابد. علم فضا در واقع وسیله است برای انجام تحقیقات ستاره شناسی. بنابراین علم فضا ترکیبی از چند علوم مختلف همچون: اخترشناسی، فیزیک، علوم سیاه ای، نورشناسی، زمین شناسی، زیست شناسی، هواشناسی، مهندسی و شیمی می باشد.
فناوری فضایی در دوره آغازین خود شامل فناوری ساخت و پرتاب موشک های فضایی، ماهواره ها و کاوشگری های سیاره ای، تصویربرداری دیجیتالی، طراحی و توسعه سنسورها و حس گرهای فضایی، سفرهای بین سیاره ای، سفر انسان به فضا بود. اما امروزه، با پیشرفت علم فضا در حوزه های مختلفی چون ناوبری فضایی، بهینه سازی سیستم ها، زیر سیستم های کوچک تر، سبک تر و کارآمدتر، موتورهای فضایی جدیدتر، انرژی های نو در فضا، پسماندهای فضایی یا همان زباله های مداری و گردشگری فضایی می باشد.
همچنین در این حوزه از فناوری پیش بینی شده است که در آینده اهدافی چون : معدن کاری فضایی، موشک های فضایی تک مرحله ای، فناوری استفاده پاک تر از فضا برای جلوگیری از تولید پسماندهای فضایی، کارخانه های مداری برای تولید دارو و یا آلیاژهای ویژه، هتل های فضایی، کلونی سازی و یا مسکونی سازی فضا و آسانسورهای فضایی دنبال شود.

 

فناوری فضایی در ایران

ایران در سال ۱۳۳۸ با عضویت در سازمان ملل، «مرکز سنجش از دور ملی ایران» را تحت برنامه ای با نام «استفاده بشر از فضای خارج از جو» در تهران افتتاح کرد. از مهم ترین کارهای این مرکز: انجام امور سنجش از دور، ماموریت معین کردن مکان های مناسب برای راه اندازی بخش های مختلف فضایی از جمله پایگاه های دریافت اطلاعات و پرتاب ماهواره بودند. در واقع مهم ترین محرک اصلی فعالیت فضایی در ایران: سنجش از دور، مدیریت بحران، پدافند غیرعامل و سیستم های ناوبری و علاقه به فضا و نجوم بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، همزمان با جنگ تحمیلی ۸ ساله عراق علیه ایران، متخصصان ایرانی در صنایع موشکی، طراحی و ساخت موشک های جدید را آغاز کردند و موفق به ساخت موشک بالستیک دوربرد شدند. در سال ۱۳۷۷، ایران موفق به ساخت موشک بالستیک با نام «شهاب ۳» شد که در ابتدای آزمایش دارای برد ۱۳۰۰ کیلومتر بود که بعدها با تلاش مهندسان برد آن به ۲۱۰۰ نیز رسید. این موشک از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۲ مورد آزمایش قرار گرفت تا این که در تیرماه سال ۱۳۸۲ به طور رسمی به آمار موشک های ایرانی افزوده شد. همچنین این موشک میان برد نه تنها توانایی هدف قرار دادن کشورهای منطقه را داشت بلکه امکان ارتقا به موشک حامل ماهواره را نیز داشت. حدود ۲ سال بعد ایران ساخت موشک «شهاب ۴» را با هدف پرتاب ماهواره، در برنامه های خود قرار داد و توانست آن را به عنوان اولین موشک ایرانی حمل ماهواره در مدار قرار دهد.
در سال ۱۳۸۱، وزارت دفاع ایران به طور رسمی اعلام کرد که تصمیم به بالا بردن قابلیت موشک های بالستیک دوربرد، به منظور انجام ماموریت های فضایی و حمل ماهواره به مدار را گرفته است.
در سال ۱۳۸۴، متخصصان ایرانی طی قراردادی با روسیه برنامه پرتاب اولین ماهواره ی ایرانی با نام «سینا ۱» را تدوین کردند و این ماهواره را به فضا پرتاب کردند. ساخت و پرتاب این ماهواره بیشتر به منظور دریافت آموزش های مربوط به ساخت موشک توسط متخصصان ایرانی و سنجش توانایی استفاده کاربردی از یک ماهواره در فضا بود. با قرار گرفتن ماهواره سینا در فضا، ایرانچهل و سومینکشور صاحب ماهواره در جهان شد.
ایران در سال ۱۳۸۵ موفق به ساخت و پرتاب اولین آزمایش موشک شهاب ۴ با سیستم ناوبری خاص شد و بدین ترتیب دستیابی به فناوری ساخت حامل ماهوره را به جهان اعلام نماید.
در ۱۵ بهمن ۱۳۸۶، بار دیگر یکی از موشک های فضایی ماهواره بر ایران با ماموریت حمل ماهواره با نام «کاوشگر ۱» در فضا قرار گرفت. در واقع کاوشگر ۱ نمونه اولیه «ماهواره بر سفیر» است و با ساخت و پرتاب این ماهواره، ایران نهمین کشوری است که توانمندی ارسال ماهواره به فضا را پیدا کرده است.

با این وجود، پیشرفت مهندسین ایرانی در زمینه فناوری فضایی به اینجا ختم نشد، تلاش شبانه روزی متخصصین حوزه فناوری فضا باعث شد در ۱۴ بهمن سال ۱۳۸۷ اولین ماهواره ماهواره ایرانی به نام «امید»، به ‌وسیله موشک سفیر2 در مدار زمین قرار گیرد. به همین مناسبت این روز در تقویم ایران «روز ملی فناوری فضا» نامیده شده است.
ایران با ساخت بیش از ۱۰ ماهواره با ماموریت های مختلف در ردیف کشورهای صاحب فناوری فضایی است. ماهواره های طراحی شده و ساخته شده عبارتند از: مصباح، زهره، سینا، رصد، ظفر، فجر، امیرکبیر، امید، طلوع، ماهواره برهای سیمرغ، سفیر، سفیرامید، کاوشگر ۱ و ۲ . در حال حاضر نیز طراحی و ساخت ماهواره سنجش از دور «پارس ۲» و ماهواره عملیلتی و کاربردی مخابراتی «قائم» در دستور کار است.
ماهواره سنجش از دور «پارس ۲»که مرکز کنترل ماهواره در داخل کشور خواهد شد، قادر به تصویر برداری با دقت ۵ متر می باشد در آینده ای نه چندان دور در ارتفاع ۶۰۰ کیلومتری سطح زمین مستقر خواهد شد.
ماهواره «قائم»، ماهواره عملیاتی و کاربردی مخابراتی است که در ارتفاع ۳۶ هزار کیلومتری یکی از سه موقعیت مداری کشور براساس مصوبه اتحادیه جهانی مخابرات (ITU) مستقر می شود.

روز ملی فناوری فضا


متخصصان ایرانی با در نظر گرفتن موارد فوق و تلاش های شبانه روزی خود، سرانجام توانستند ساخت ماهواره امید را به پایان رساندند. این ماهواره ملی که از نوع ماهواره های سبک با مشخصات مخابراتی بود به وسیله ماهواره بر «سفیر ۲» در سال ۱۳۸۷ با موفقیت به فضا پرتاب شد. ماهواره امید با هدف برقراری ارتباط متقابل ماهواره و ایستگاه زمینی، تعیین مشخصات مداری و تله متری مشخصات زیرسامانه ها در مدار زمین قرار گرفت و هر ۲۴ ساعت ۱۵ بار به دور زمین می چرخید و در هر دور، دو بار به وسیله ایستگاه های زمینی دورسنجی و بردسنجی کنترل و هدایت می شد. این ماهواره با ۲ باند فرکانسی و ۸ آنتن، داده های اطلاعاتی در بخش های شدت جریان، ولتاژ و دمای محیط به زمین ارسال و از زمین اطلاعات دریافت می کرد. ماموریت این ماهواره پس از ۸۲ روز ارسال و دریافت اطلاعات بالاخره در ۵ اردیبهشت ۱۳۸۸ به پایان رسید.

منبع : سایت :.irannama.iran





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۲ ، ۰۵:۰۰
علی عموحیدری

با توجه به شروع توزیع سبد کالای رایگان از تاریخ 1392/11/13 موارد زیر جهت اطلاع همشهریان محترم بعرض می رساند.

سبد کالای رایگان مرحله اول شامل :

10 کیلو گرم برنج هندی ، 2 بطری روغن نباتی 810 گرمی ، 2 بسته پنیر 400 گرمی ، 4 کیلو گرم مرغ منجمد ، یک شانه تخم مرغ  ویا 24 عدد تخم مرغ بسته بندی شده

جامعه هدف این مرحله :

سرپرستان خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره)

سرپرستان خانوارتحت پوشش سازمان بهزیستی کشور

سرپرستان خانوارمستمری بگیران تامین اجتماعی ( با حقوق زیر 5000000 ریال)

سرپرستان خانوارکارگران مشمول قانون کار ( با حقوق زیر 5000000 ریال)

سرپرستان خانوارکارکنان شاغل و بازنشسته نیروی های دولتی

سرپرستان خانوار طلاب ، خبر نگاران و دانشجویان متاهل

نکته قابل توجه : هموطنان گرامی با ارسال پیامک به شماره 5000499 یا با مراجعه به درگاه اینترنتی www.yaranehkala.ir از واجد شرایط بودن خانواده خود مطمئن گردند.





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۲ ، ۰۴:۴۱
علی عموحیدری
tourism in toudeshk

 2- knattertour

http://knattertour.wordpress.com/2012/07/

 tourism in toudeshk

 

3-Violetta's Auslandssemester in Damaskus

http://violettaindamaskus.wordpress.com/

 tourism in toudeshk

 4-Mit dem VW-Bus nach Sumatra

http://dobonsolo31.blogspot.com/2013/06/hallo-aus-dem-iran.html

tourism in toudeshk

5- Gary Penny

http://colvinyeates.zenfolio.com/p435999463/h5E3B3082

tourism in toudeshk

tourism in toudeshk

tourism in toudeshk

tourism in toudeshk

6- hoverfalt

http://www.hoverfalt.com/galleries/iran/toudeshk-cho/

tourism in toudeshk

  7-Ginger and Curls on the Road

http://gingerontheroad.blogspot.com/2010/11/signaghi-georgia.html

 

 tourism in toudeshk

8-Lauralovesit's Blog

http://lauralovesit.wordpress.com/2011/06/

 tourism in toudeshk

9-Flickr Hive Mind-Xander's Mom

http://fiveprime.org/flickr_hvmnd.cgi?method=GET&page=6&photo_number=50&tag_mode=all&search_type=Tags&sorting=Interestingness&photo_type=100&search_domain=Tags&sort=Interestingness&textinput=iran,toudeshk

 torism in toudeshk

 10- The Tales of a Travellers Journey East

 http://easternchronicle.blogspot.com/2010_08_01_archive.html

 torism in toudeshk

  11-Oz to Eire 2010

http://overland-2010.blogspot.com/2010/12/esfahan-toudeshk-and-kashan.html

torism in toudeshk

 torism in toudeshk

 torism in toudeshk

 torism in toudeshk

  12- Toudeshk, un homestay pas comme les autres

http://1trip.fr/afrique-moyen-orient/iran/toudeshk-un-homestay-pas-comme-les-autres/

torism in toudeshk

13- Chloe Kenward

http://www.chloekenward.com/iran 

 torism in toudeshk

14 – Adventure rider

http://www.advrider.com/forums/showthread.php?t=480532&page=74 

 torism in toudeshk

15- Írán (... a Turecko)

http://chochoviny.net/iran_2008.htm

torism in toudeshk

16-Iranerinnen und andere Sehenswürdigkeiten

http://www.mz-eurasien.de/2009/06/ 

 torism in toudeshk

17- naszymioczami 

http://naszymioczami.pl/author/karolina/

 torism in toudeshk

  18-pedalling dope

http://pedallingdope.blogspot.com/2009/05/toudeshk.html

torism in toudeshk

19-

http://www.backpackers.com.tw/forum/showthread.php?t=630658

 torism in toudeshk

  20-InterNations worldwide

http://www.internations.org/places/view/toudeshk-14708





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۲ ، ۱۸:۲۱
علی عموحیدری

برخیز که فجر انقلاب است امروز/بیگانه صفت، خانه خراب است امروز
هر توطئه و نقشه که دشمن بکشد/از لطف خدا نقش بر آب است امروز

دهه فجر، خوش آمدی که با مقدمت، عطرآزادی به جای بوی باروت در فضای‏میهن اسلامی‏مان پیچید. قفس‏ها شکسته شد و نفس‏ها از زندان سینه‏هارهایی یافت. 

*دهه فجرانقلاب اسلامی مبارک*

فر مایشاتامام خمینی (ره)ومقام معظم رهبری (روحی فداه)رو در رابطه بادهه فجر 

الف) حضرت امام خمینی (ره):

*  از برکت انقلاب اسلامی ایران این است که دریچه های نور و امید به روی همه مسلمانان جهان باز شد.

*  پیروزی انقلاب مرهون فداکاری های دلاورانه ملت خصوصا شهیدان است.

*  انقلاب اسلامی ایران یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده است.

*  نهضت اسلامی ملت شریف ایران برای قطع ایادی دشمنان ادامه دارد.

*  این اعجاز بزرگ قرن و این پیروزی بی نظیر (انقلاب) محتاج به حفظ و نگهداری است.

*  انقلاب شکوهمند اسلامی دستاورد میلیون ها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید است.

*  انقلاب اصیل ما جلوه ای از نهضت پر عظمت حضرت محمد رسول الله (ص) است.

*  پیروزی انقلاب رهین همه ملت است.

*  پیروزی ما انفجار نور بود.

*  سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و دهه فجر را به همه ملت و مستضعفین جهان تبریک عرض می کنم.

*  الان شعاع این انقلاب همه جای دنیا را گرفته است.

*  تذکر به ایام الله انسان ساز است.

*  رمز پیروزی شما ایمان و وحدت کلمه بود.

*  این ایام الله هدیه هایی از عالم غیب ربوبی است.

*  این انقلاب بزرگ دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد.

*  این انقلاب بزرگ با تاییدات غیبی الهی پیروز گردید.

*  بیدار باشید که حفظ پیروزی و نهضت بسیار مشکل تر از اصل آن است.

*  تا بانک لا اله الا الله و محمد رسول الله (ص) بر تمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست.

*  کشور ما دهه سالروز آزادی خود را از چنگال ابر جنایتکاران جشن می گیرد.

ب)مقام معظم رهبری:

*  دهه فجر و ۲۲ بهمن را قدر بدانید.

*  خاطره دهه فجر بزرگترین خاطره ملت ما بعد ار ورود اسلام به سرزمین ماست.

*  فجر انقلاب، دمیدن خورشید استقلال و آزادی و دمیدن روز جمهوری اسلامی است.

*  ایام فجر، فجر حقیقی زندگی نوینی برای ملت ما بود.

*  باید تمامی مساجد فعال شوند و مردم با حضور در مساجد خاطره فراموش نشدنی حضرت امام و پیروان انقلاب اسلامی را جشن بگیرند.

*  دهه فجر سرآغاز طلوع اسلام و مقطع رهایی ملت ایران است.

*  جشن های دهه فجر باید همچون مراسم و اعیاد مذهبی گرامی داشته شود.

*  در دهه فجر اسلام تولدی دوباره داشته است.

*  دهه فجر آئینه ای است که اسلام در آن درخشید.

*  دهه فجر روزهای مبارکی است که خاطره های بسیار ارجمند و با ارزشی دارد.

*  زنده نگه داشتن یاد شهدای انقلاب باعث تداوم و حرکت انقلاب است.

*  انقلاب اسلامی معجزه ای بزرگ بود که به وسیله امام فقید مقدس سره اتفاق افتاد.

*  دهه فجر دهه تجدید میثاق ملت با انقلاب است.

*  انقلاب اسلامی قدرت های استکباری را به ذلت و خواری نشانده است.

*  در دهه فجر خداوند میوه شیرین آزادی را به مردم ملت بزرگ ما عطا کرد.

*  دهه فجر بزرگترین معجزه الهی است.

*  ستادهای دهه فجر تا آنجا که در وسعشان هست با برنامه های خوب و متنوع مردم را با حقیقت فجر آشنا کنند.

*  انقلاب اسلامی همچون آتش فشان تمام نشدنی است.

*  حفظ انقلاب خط عظمت اسلام و مسلمین و دفاع از مظلومین و مستضعفان است.

*  پایبندی به اصول اسلام رمز قدرت و قوت انقلاب است.

*  امروز دشمنان اسلام از درخشش اسلام بیمناکند.

*  درسی که انقلاب اسلامی به ما آموخته است از ابهت ابر قدرت ها نترسیم.


دسته بندی :


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۰۹
علی عموحیدری

ای سیروکی خاشی تِندوروسی

ای سیرُکی خاشی تِندیرُسّی*داع کِر، گَو مو اَز زیمی، وِرُسّی(ای سیروک خوشمزه تندرستی دعا کن که من از زمین بلند شوم.)

بی مِنَّت و مُزّ و تاو و پیچی*هِر جور، تِشی پَخُو، تِپیچی(بی منت و مزد و ماهیتابه می پزم هر طور شده تورا می پزم)

خُی پیلی حیلال و ذِکری اَلله*اَز گِندُمی «چوپونُن»، دُو مِن شاه(با پول حلال و ذکر خداوند از گندم چوپانان دو به اندازه دو من سرپر)

اِهرینی و خُوی دو دَس اِگیری*هَه نی، دو سِه یاوَه،‌ تا اِبیری(می خرم و با دست می گیرم و در راه بردن چند جا آن را به زمین می گزارم.)

هِر چِند گو، گِندُمُش گورونُو*بی ریگ و سیا گَه وُه، جووونُو(هر چند که گندمش گران است بی ریگ و سیاه دانه است با کیفیت است.)

سَهمی سِن و گِندمی بیریشتَه*دِر ذِهنی خُوی، اَز دی، وَمنیویشتَه(از گندمی که خریده ام به یاد دارم که سهم گندم لازم برای تهیه سمنو و گندم برشته را کنار بگذارم.)

خُوی هِمسایَه، دِر کیموش اِکیری*گِل دَس وَه، اِیاری و اِبیری(با کمک همسایه در الک می ریزم و به عقب و جلو با دست حرکت می دهم.)

تا پوری و کوزِرُش، ایگیرشَه*جِم گِرتَه و اَز سِرُش،‌ ایریشَه(تا آشغال ها و دانه های پوک آن گرفته شود و بعد از جمع شدن از سر آن ریخته شود.)

خُوی یَک لَگِن اُو خُنیکی کوری*وَختی گُو پاکُمنی کَه، شِشوری(با یک لگن آب خنک بدون هیچ افزودنی پس از تمیز کردن آن را می شویم.)

پَشتی بالابو ری وِر بیلِندی*یا دِر پالاویش و سُفرَه هِندی(بالای پشت بام روی بلندی یا در آبکش یا سفره هندی (سفره نخی کلفت).)

هَه نی ،‌تا ریطوبَتُش، ایپَرَّه*نیم هِفتی گُو گِرتا،‌ ذَرَّه ذَرَّه(می گذارم تا رطوبت آن از بین برود و زمانی که تا حدودی خشک شد و دانه دانه از هم جدا شد.)

دَسُّش گِل اِکیری و شُساجی*شیو لِو وَه،‌ هیزار شُکر،‌ اِواجی(با دست کمی آن را جابجا می کنم و زیر لب هزار بار خدا را شکر می کنم.)

گَرت اَز سِر و دیمی اَهری دَسّی*خُوی دی گُو مِوا گیرِه، دو دَسّی(گرد و خاک را از اطراف آسیاب دستی در حالی که باید آن را با دو دست گرفت.)

خُوی یَک جُلی هُشک، پاک اِکیری*هِر چِند گُو خُوی، هیلاک اِکیری(بایک پارچه خشک پاک می کنم هر چند که خودم را با این کار هلاک می کنم.)

وَختی گُو می یَرتُو، نَرمو نَرمو*آرتُش میگیرِه،‌اَز اِند و اَز او(وقتی که آرام آرام آن را آسیاب کردم آرد آن را از اطراف آن خارج می شود.)

یَک بار بی دِر کیموش اِریجی*تاوُش اِتی و دِرُش اِویجی(یک بار دیگر آن را در الک می ریزم و آن را در الک می چرخانمو الک می کنم.)

یَک قابلُمه اُو میلیل،‌اِیاری*تاس و نیمَک و لَگِن گُو داری(یک قابلمه آب ملایم می آورم تشت و نمک و لگن هم که دارم.)

یَک تیکَّه مِوا فَقط هیمیر کار*تا دی گُو مِوا،‌ ایگِرتَه تَیّار(فقط یک تکه مایه خمیر نیاز دارم تا چیزی که می خواهیم درست شود.)

وَختی وِرُمِه، دو بارَه اَز نُو*یَک مُشتُش اِتی، وَلی نَه خُوی اُو(وقتی که خمیر ور آمد (آماده شد) دوباره آن را با مشت ورز می دهم بدون اینکه آب اضافه کنم.)

از روغِنی خاش و اَز تُم و تال*هِر یا اِرَسی،‌ اِریجی،‌ یَک خال(روغن حیوانی و انواع دانه های گیاهی (گنجد- سیاه دانه و ...) به صورت نا منظم کمی بر روی خمیر می ریزم.)

یَک تاوَه مِوا و یَک سِه پایَه*یَک کیلَک و یَک پَناه و سایَه(یک ماهیتابه و یک سه پایه نیاز دارم و یک گوشه و یک سایه)

خُب،‌ اُسمِه اَبی هیمِچّی سازُو*غِیر اَز اَتِشُش، گوُ چون نیازُو(خب حالا دیگه همه چیز آماده است غیر از آتشش که نیاز است آماده شود.)

یَک اِنجو شِوا،‌جَوون و خوش دَس*تا دِر پایی مو،‌ هَنیگَه دِربَس(یک زن نیاز است جوان و خوش دست تا به پای من برای کمک من در بست بشیند.)

یَک اِنجو،‌ گُو نَقلَچوش، خاشُو*بیکار بُو و خُویُش نَواشُو(یک زن که خوش صحبت باشد بیکار باشد و برای رفتن عجله نداشته باشد.)

یَک اِنجو، گُو مِهرَبون و وَس بُو*بی مِردی سِرُش، هیزار کَس بُو(یک زن که دوست داشتنی و مهربان باشد در جایی که همسرش حضور نداشته باشد سر و سنگین و متعهد باشد.)

یَک اِنجو،‌ گُو فیس و وا نَکیره*یَک دِل بُو و پا وِه پا، نَکیرَه(یک زن که مغرور نباشد یک دل باشد و پا به پا نکند (عجله نداشته باشد).)

یَک اِنجو، گُو مِهر، دِر دِلُش بُو*تا مِیوَه ای خوب، حاصِلُش بُو(یک زن که مهر در دلش باشد تا میوه خوبی حاصلش باشد .)

یَک اِنجو، گُو راسّی راسّی جِن بُو*پیرو؟ بو، جَوونُو؟ بُو، مُسِن؟ بُو(یک زن که راستی راستی زن باشد پیر است؟ باشد جوان است؟ باشد مسن؟ باشد.)

خُوی مای میرَه، یَک وِ دو نَکیرَه*خوی خُو میرَه ها هَتَه،‌ هَگیرَه(با مادر زن دعوا نکند با خواهر زن ها بده بگیر داشته باشد.)

حَرفی هِمارُس، نَگیرَه دِر دِل*دُمباله ای حَرف وِل کیرَه، وِل(حرف جاری را به دل نگیرد دنباله حرف بی دلیل را ول کند و پیگیر نباشد.)

مَچِّی رُو و خوب و با خیدا بُو*خُوش روجَه و اَهل و با نیما بُو(مسجدی و خوب و با خدا باشد خوش روزه و اهل دل و با نماز باشد.)

شِو آینَه، سِری وِه خاک بِندَه*سِر خاک وَه بی جِهَت، نَخِندَه(بعد از ظهر پنج شنبه به مزار گذشتگان سری بزند و سر خاک بی جهت نخندد.)

خَیاطی و کوک و کِولَه، زُمبَه*تا کار اِکیرَه آئیش، نَجُمبَه(خیاطی و کوک و دوخت و دوز بلد باشد و به خاطر کار کردنش خودنمایی نکند.)

مِهمونی یی ما هُنَش، وِه یا بُو*خُوی پُخت و پِچ، آشنا شِوا بُو(مهمانی ماهانه اش برپا باشد و با پخت و پز آشنا باشد.)

یَک وَعدَه اِگیر غَذاش آشُو*خُوی جیرَه با یَک رو بی، شِواشو(یک وعده اگر غذاش آش باشد یک روز را هم با جیره با سر کند.)

هِم قَلیَه بیلَد بُو، رَسمی ساتُش*هِم چیزّالَه داربَه، دِر بَساطُش(هم قلیه و هم چزاله ( دو نوع غذا که با گوشت درست می شود ) را بلد باشد و داشته باشد.)

سال دو سِه وَعدَه، ماش و کَهماش*بِد نابُو، اِگیر ایریجَه دِر آش(سالی دو سه وعده ماش و حبوبات اگر در آش بریزد بد نیست.)

خُوی اَرجِن و یَه، مییونَه داربَه*ایم ناوَسَه، دیم ناوا، نداربَه(با ارزن و جو میانه داشته باشد و غذا را خوب و بد نکند که این را نمی خواهم آن را دوست ندارد.)

از پِنجَش اِگِر طیلا ایوارَه*جِم کیرَه اِگِر نَبو، نَدارَه(از پنجه اش اگر طلا ببارد آن را جم کند و اگر نباشد قناعت کند.)

راسّی چه مِوات و نَقلی چه بی؟*از کیم نی اِوات و حَرفی کی بی؟(راستی چه می گفتم و نقل از چه چیزی بود ؟ از کی می گفتم و حرف چه کسی بود؟)

از بابَتی ویر و هوش، لِنگی*هِر چِند گُو، از زیوو، زیرِنگی(هوش و حافظه ام لنگ می زند هر چند زرنگ و تیز و بزم.)

تَختَم وِه نَنِن، گُو بی حیواسی*وِسکُم گُو خُورِندَه و چیلاسی(مرا به تخته نگذارند که حواس ندارم از بس که می خورم و نمی توانم خودم را کنترل کنم.)

اِی عِزَّت و اِتیباری شَعبون*اِی مایَه یی اِفتیخاری شَعبون(ای عزت و اعتبار ماه شعبان و ای مایه افتخار ماه شعبان.)

تا ماهی بیراتی بی، گُشُم دارب*دِر خاکی قیناعَتی، خُوشُم دارب(تا ماه آرزوی بعدی ام مرا نگه دار مرا با قناعت خوش و خرم نگه دار.)

آخِر، کارُمُم، هیمِش نَکرتَه*بارُم، هیمِشُم وِه یا، نَبَرتَه(آخر کارم را هنوز تمام نکرده ام بارم را به صورت کامل نبرده ام.)

یَک مَشهَد و عُمرَه قَصد داری*قایدَش بُو نَشی شُو، اَز نَداری(یک مشهد و یک عمره قصد دارم به احتمال زیاد نتوانم بروم توانایی ندارم.)

یَک دَسّ و نیما، بِه زور اِگیری*دِر کَفتَه داری، نیمام اِکیری(یک وضو را به زور می گیرم نمازم را نشسته می خوانم.)

هِر چِند گُو، پیری و نداری*روزی خوری آفِریدیگاری(هر چند که پیرم و فقیرم روزی خور آفریدگارم.‌)

صَی بار، اِگِر گُو پام ایلَخشَه*وختی مِنییهَ، خُویَش مِبَخشَه(صد بار اگر پایم بلغزد وقتی مرا می برد مرا می بخشد.)

برگرفته از کتاب ای نارسینه اثر زیبا و بی نظیر جناب آقای محمد علی ابراهیمی انارکی





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۰۰
علی عموحیدری
دکتر غلامحسین مصاحب نائینی 

غلامحسین مصاحب در سال۱۲۸۹درتهراندر خانواده‌ای اهل علم و ادب به دنیا آمد. خاندان مصاحب درناییناز دورانصفویهبه این سو شناخته‌شده هستند و چند تن رجال ادب و هنر از این خاندان برخاسته‌اند، از جمله ملا مصاحب که در عصرشاه عباسشاعری بنام بود.پدربزرگ او، میرزا غلامعلی، خوشنویس، پدرش طبیب و مادرش شاعر بود. وی ۴ خواهر و برادر داشت.

بعد از انجام تحصیلات مقدماتی وارددارالمعلمینشد و دورهٔ آن را به پایان رساند و سپس دردارالمعلمین عالیثبت نام کرد و در رشتهٔریاضیاتفارغ‌التحصیل شد. از آن زمان به خدمتوزارت معارفدرآمد، و همچنان تحصیلات خود را در علوم قدیم وفلسفهادامه داد، و علاوه بر ریاضیات، زبانهایعربیوفرانسویوانگلیسیرا نیز در حد عالی فرا گرفت، و با زبانهایروسیوآلمانینیز آشنایی یافت. در سال۱۳۰۹«مجلهٔ ریاضیات مقدماتی و عالی» را تأسیس کرد و یازده شماره از آن را منتشر نمود. از همان سال‌ها به تألیف کتاب‌های درسی برای دبیرستان‌ها پرداخت. در سال۱۳۱۶ازدواج کرد، و برای ادامهٔ تحصیل بهفرانسهرفت. پس از بازگشت به ایران در سال۱۳۲۰تدریس دردانشسرای عالیرا آغاز کرد. از ابتدای سال ۱۳۲۲ روزنامهٔ برق را انتشار داد که به دلیل مخالفت‌های شدید با دولت‌های وقت و پس از چند بار توقیف از انتشار بازماند.

در سال۱۳۲۴برای تکمیل تحصیلات بهانگلستانرفت و در سال۱۳۲۷به اخذ درجه دکتری درریاضیاتازدانشگاه کمبریجنایل آمد و در همین سال به عضویت انجمن ریاضی‌دانان انگلیس و انجمن فلسفهٔکیمبریجنیز درآمد.درانگلستانشاگرد خاصبرتراند راسل، ریاضیدان و فیلسوف نامدار انگلیسی بود.

پس از بازگشت مشاغل چندی را دروزارت فرهنگعهده‌دار شد. در سال۱۳۲۸به سمت ریاست ادارهٔ آموزش متوسطه و سپس به سمت ریاست ادارهٔ کل تعلیمات عالیه منصوب شد، و در سال۱۳۳۰سمت مدیر کلوزارت فرهنگ، و در سال۱۳۳۱مقام معاونت فنیوزارت فرهنگرا یافت.

دکتر غلامحسین مصاحب در سال۱۳۳۵عهده‌دار طرح‌ریزی و سرپرستیدائرةالمعارف فارسیشد و تا۱۳۵۰که آن مسئولیت را به عهده داشت، بر ترجمه و تألیف کلیهٔ مقالات دائرةالمعارف نظارت داشت.دائرةالمعارف فارسینخستین دائرةالمعارف عمومی در زبان فارسی است، که بر اساس شیوه‌های نوین دانشنامه‌نویسی تهیه شده استو مشهورترین فعالیت و دستاورد غلامحسین مصاحب به شمار می‌آید.

در سال۱۳۴۰به تدریس در بخشریاضیدانشسرای عالیپرداخت و سال۱۳۴۲درجهٔ استادی یافت. دکتر غلامحسین مصاحب در مهر۱۳۴۵مؤسسهٔ ریاضیاترا دردانشسرای عالی(بعداًدانشگاه تربیت معلم) با مجوز شورای مرکزی دانشگاه‌ها تأسیس کرد. هدف این مؤسسه تربیت مدرسانریاضیبرای دانشگاه‌های کشور بود، و با کوشش‌های مداوم دکتر مصاحب ۷۰ نفر مدرس ریاضی دانشگاهی در آن مؤسسه تربیت شدند، و نیز کتابخانهٔ تخصصی مؤسسهٔ ریاضیات در کشور بی‌نظیر بود. مؤسسهً ریاضیات از سال۱۳۶۳با ضوابط جدید به پذیرش دانشجو برای دوره‌های عالی ریاضی پرداخت، و درسال۱۳۷۶مؤسسهٔ ریاضیات بهمؤسسه تحقیقات ریاضی دکتر غلامحسین مصاحبتغییر نام یافت. دکتر غلامحسین مصاحب در ۲۱مهر۱۳۵۸درتهراندرگذشت. دو فرزند با نام‌های «شاهکار» و «نامدار» دارد.


                                                      





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۲ ، ۰۶:۰۱
علی عموحیدری


نزول عذاب بر قوم حضرت صالح علیه السلام

حضرت صالح در میان قوم ثمود زندگى مى‌کرد در حالى که این قوم در ناز و نعمت بسر مى‌بردند تا تدریجاً بت‌پرستى و فساد در میان ایشان شیوع پیدا کرد و خداوند صالح علیه‌السلام را براى هدایت ایشان که از خانواده اصیل و محترمى بود، فرستاد.

صالح علیه‌السلام در سن 16 سالگى به سوى قوم مبعوث شد و تا 120 سالگى در میان آن‌ها بود ولى آن مردم دعوتش را اجابت نکردند و هفتاد بتى را که داشتند، مى‌پرستیدند. صالح علیه‌السلام فرمود: یا شما از من چیزى بخواهید تا از خداى خود بخواهم و شما مرا تصدیق کنید یا من از معبودان شما چیزى بخواهم، اگر اجابت کردند از میان شما مى‌روم.

قرارى گذاشته شد و در روز موعود بت‌ها را بر دوش گرفته، آوردند و گفتند: صالح از بت درخواست کن. صالح علیه‌السلام یک یک بت‌هاى آن‌ها را چند مرتبه خواند، جواب ندادند. بالاخره صالح علیه‌السلام فرمود: شما از من درخواست کنید. گفتند: ما را به کنار این کوه ببر تا آنجا بگوئیم: صالح آورد پس از این که آنها را به کنار آن کوه برد، گفتند: از پروردگارت بخواه هم اکنون براى ما از این کوه شتر ماده‌اى که قرمزرنگ و پُرکرک باشد و از عمرش نیز 10 ماه بیشتر نگذشته باشد، بیرون آورد.

صالح علیه‌السلام خواست و کوه صداى مهیبى کرده و حرکت در آن پدیدار شد تا این که شتر ماده‌اى با همان اوصاف از کوه خارج شد. گفتند: از خدایت بخواه بچه این شتر را نیز بیرون بیاورد. صالح علیه‌السلام خواست و بچه نیز بیرون آمد. پنج نفر ایمان آوردند ولى بقیه گفتند: سحر و جادو بود تا این که به فکر کشتن شتر افتادند.

آن‌ها در سر راه شتر کمین کردند، وقتى که شتر مى‌رفت که آب بخورد، حمله نمودند و هر کدام حربه‌اى زدند و شتر را از پاى درآوردند و همگى جمع شدند و از گوشتش خوردند، حتى بچه را نیز کشتند و گوشتش را تقسیم نمودند و سپس نقشه کشتن صالح علیه‌السلام را کشیدند ولى خداوند متعال پیغمبرش را محافظت کرد.

خداوند به صالح فرمود: تا سه روز دیگر عذاب خود را نازل خواهد کرد و صالح علیه‌السلام به آن‌ها اطلاع داد. پس از سه روز جبرئیل نیمه شب آمد و بر سر آن‌ها فریادى کشید که گوش‌ها را پاره و دل‌ها را درید و جگرها را شکافت و از آسمان آتشى (صاغقه) آمد که همگى یک سره سوختند و صالح علیه‌السلام پیروان خود را به حضرموت یا فلسطین برد.

برگرفته از پرتال انهار





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۲ ، ۰۵:۲۳
علی عموحیدری







۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۰۴:۲۹
علی عموحیدری

ای خدا

خُوی ویری تو،‌اِی خودایی عالِم*دِل خاشو گُو داره یارو هِمدِم(با یاد تو ای خدای عالم*دل خوش بود از حضور همدم)

دِل خاشو گو هِمدِموش خوداوو*تا زِندَه و مَحرِموش خوداوو(دل خوش که همدمش خدا بود*تازندست محرمش خدا بود)

یَه وینُک اواجی غِم نداره*یَه بالی مَج مَنِم نَداره(یک ذره در او غمی نباشد*بال مگسی منم ندارد)

از یایی گو اُوفتو بِریَه*تا یایی گو سِر وِ خاک سایَه(از جایی که آفتاب برآید*تا جایی که سر بر خاک می ساید)

ای خالِقی اَور و وا و طیفُون*ای صاحِبی نِعمَتی فوراوون(ای خالق ابر و باد و طوفان*ای صاحب نعمت فراوان)

خُووم وَنَشو بیدون ذِکروت*از می هَنَگیر ذِکر و فِکروت(خوابم نبرد بدون ذکرت*از من تو نگیر فکر و ذکرت)

قُربونُت ایشی گو چارَه سازی*مُحتاج می یُو، تو بی نیازی(قربان تو که چاره سازی*محتاج منم، تو بی نیازی)

ای دِر هِمِه چی سِر از هیمه کی*بالاتِر و ووَودِر از هیمه کی (ای در همه چیز از همه سر*بالا تر و بهتر از همه کس)

تا خُوی تویی هیچی کِم نَداری*سِر کِیفی و نَرمهَ غِم نَداری(تا با توام هیچ کم ندارم*سر کیفم و ذره غم ندارم)

بی ویری تو سینهَ سِنگی سَردو*هِر چِند زینهَ، مِشتی دَردو(بی یاد تو سینه سنگ سرد است*هرچند زند، پر ز درد است)

مِهری تو اِگه نَبو، هولاکی*خُوی لُطفی تُو از حوساب پاکی(مهر تو اگر نبود هلاکم*با لطف تو از حساب پاکم)

رَحمی تو اِگه نَیَه سوراغم*اَز کُنده گِرته خُشک باغم(رحم تو اگر نبود پیشم*از ریشه خشک گردد باغم)

نوروت وِ روم اِگِر نَتاوَه*پایی رَهی حَق شویوم کییاوه(نورت تو اگر بر من نتابد*پای راه حق رفتنم کجا است)

در ذکری تو بینوا زونوو*دِر مونده و کَله پا زُومونو(در ذکر تو بی نوا زبان است*در مانده و کله پا زمان است)

چَشمی گو شوادی خوب، کورو*فَهمی گو شواشینسا بَهورو(چشمی که باید ببیند کور است*فهمی که باید بشناسد نادان است)

پایی گو رَه شواشوی ، لِنگو*دَسی گو شوا گیرفت، تِنگو(پایی که باید راه برود لنگ است*دستی که باید بگیرد تنگ است)

حَرفی مییی وی یَسار گوش کِر*خُلقُم خوش و زِندیگیم خوش کِر(حرف من بی خانمان گوش کن*خلقم خوش و زندیگیم را خوش کن)

تِنگُم وَ نَهَل گو دس تِنگی*لِنگُم وَ نَهل گو لِنگی لِنگی(تنگم مگذار که دست تنگم*لنگم مگذار که لنگ لنگم)

لِنگی شوول و شُم نَیی ، داری*لِنگی تُمُ و تال نَیی، داری(محتاج غذا و شام نیستم، دارم*لنگ خوراکی ها نیستم، دارم)

دِل تنگی گو روزوگار تِنگو*پایی عَملُم ضَعیفو لِنگو(دلم تنگ است که روزگار تنگ است*پای عملم ضعیف و لنگ است)

تَخصیری اِطاعَتی تو داری*اَشک اَز چَش واری واری واریقصیر اطاعت تو دارم*اشک از چشم می بارم می بارم می بارم)

هِر چی وِ دِلُم بُورات گِرته*یا یه رو شُوا وِه وات گرته(هر چیز به دلم برات می گردد*یا روزی باید به زبان بیاید)

اَز تِگ تا بالا خیبر تو داری*تو خوب زونی گو کردوگاری(از زیر تا بالا تو آن را باخبری*تو خوب می دانی که تو کردگاری)

هِر چی تی پی یایه بو، عِینوش*هر چی گو عَیون نَیو، نَهوونوش(هرچیز خواستی عینش فراهم است*هر چیزی که آشکار نیست، پنهانش)

خوی واتی تو اَور بار دارَه*بی واتی تو،‌ تو هوا بوخارو(با اذن تو ابر بار دار است*بی اذن تو در هوا بخار است)

خوی واتی تو آسومون وارَه*بی وات تو اَور نا نَداره(با اذن تو آسمان می بارد*بی اذن تو ابر نا ندارد)

خوی حُکمی تو سِنگ خاکی گِرته*از خاک، هیمِچی پاکی گِرته(با حکم تو سنگ خاک گردد*از خاک همه چیز پاک گردد)

لَغزایه اگر گو در جَوونی*پام از سِری غِفلَت و نَدونی(لغزیده اگر در جوانی*پایم از سر غفلت و ندانی)

ویر خوی تاری تا خوشوم بو*تا زنده ای صداش بِر گُشُم بو(یاد خود می آورم تا شاد باشم*تا زنده ام صدایش در گوشم پر باشد)

صَی بار اِگِر گو پام ایلَغزَه*وَختی مینیه خویوش میبَشخه(صد بار اگر پایم لغزید*وقتی مرا می برد می بخشد)

 


دسته بندی :


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۵۵
علی عموحیدری